شاه در فاصله انفعال و سرکوبگری

به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت"  به نقل از جوان، علی احمدی فراهانی - در زمستان سال ۱۳۵۷ دیگر خوابی برای شاه نمانده بود تا او بتواند از طریق رؤیاهایش، خود را از مخمصه‌ای که در آن گرفتار آمده بود، نجات دهد. سرنوشتش در بی‌خوابی مقدر شده بود، بی‌خوابی ممتدی که در آن صدایی نبود جز صدای ملتی که تابوتش را فراهم می‌آوردند و مرگش را آرزو می‌کردند. بی‌اختیار کنار پنجره می‌رفت. هوا تاریک شده بود. با شروع تاریکی هوا تهران به پلنگ سیاه در کمین نشسته‌ای می‌ماند که هر لحظه بیم آن می‌رفت که با جهشی گریبان شاه را از هم بدرد.