هر کاری که در توانم باشد برای پیشکسوتان بسیجی انجام می دهم

دبیر ستاد امور دانشجویان شاهد و ایثارگر دانشگاه صنعتی شریف :
هر کاری که در توانم باشد برای پیشکسوتان بسیجی انجام می دهم

 

به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت"  تعدادی از مسئولین سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد وشهادت از جمله  سردار صادقی مسئول نخبگان،  ، برادر امیرآبادی، سید وهاب حسینی و برادر جلالی، دیدار صمیمی با محمود اشجع داشتند.

که در این دیدار صمیمی جناب اقای محمود اشجع اعلام کردند که هر کاری که در توانش باشد برای پیشکسوتان بسیجی جهاد و شهادت انجام می دهد.

 

خلاصه ای از بیوگرافی محمود اشجع:

در دوم  دي ماه سال 1322 در خانواده  مذهبی -سنتی در اصفهان متولد شدم، تحصیلات ابتدایی و متوسطه را توام با کار در قنادي پدرم گذراندم و در خرداد سال 42 دیپلم فنی و شهریور 42 دیپلم ریاضی گرفتم. دي ماه 42 به خدمت وظیفه در سپاه دانش مشغول شدم و در مهر ماه 44 در کسوت معلم وارد آموزش و پرورش شدم. در مهرماه 48 وارد دانشگاه صنعتی آریامهر شدم، با توجه به زمینه مذهبی و عدالت خواهی که از نوع زندگی و مراودات فرهنگی، اجتماعی به ارث برده بودم در شروع تحصیل اول در غالب کار صنفی وارد فعالیت هاي دانشجویی شدم . با آشنایی بیشتر با محافل فرهنگی و دانشگاهی بیشتر گرایش به مبارزه از نوع عدالت خواهی در قالب تفکر مذهبی مرا در وادي حرکت هاي دانشجویی انداخت.

خرداد سال 51 در رابطه با سنگ پرانی به ماشین نیکسون با تعدادي از دانشجویان دانشگاه تهران و دانشگاه آریامهر دستگیر و زندانی شدم. در بازجوییها متوجه شدم گزارشات پی در پی از نشست هاي ما در خوابگاه به ساواك داده شده که قبل از دستگیري طی سه مرحله ساواك مرا براي مذاکره از طریق ارسال نامه به خوابگاه دعوت کرده بود که من نرفته بودم زیرا احساس میکردم این مراجعه خود را در چاه انداختن است. بعد از سه ماه با اعلام عدم تعقیب توسط دادستانی دادگاه نظامی از زندان آزاد شدم ولی با زمینه هاي قبلی و در مراودات سه ماه با زندانیان سیاسی آموختم با رژیم شاه نمی توان زندگی کرد لذا راه مبارزه را پررنگ تر دنبال نمودم و دانشگاه محفلی براي پوشش مبارزه بود و درس خواندن کم رنگ تر شده بود. تا این که با تعدادي از بچه ها خصوصا برادران شاه کرمی خانه اي در خارج از خوابگاه گرفتیم و بیشتر حرکتهاي آمادگی براي مبارزه را به صورت جدي تري تمرین میکردیم تا در خرداد 53 من و مهدي (شهید مهدي شاه کرمی) در حال عبور از درب دانشگاه بودیم که گارد دانشگاه می خواست مهدي شاه کرمی را دستگیر نماید که مهدي با یک زیرکی توانست از دست گارد دانشگاه فرار کند.

از آن زمان بود که احساس کردیم که دیگر نمی توان زندگی علنی توام با مبارزه داشت لذا آن زمان شروع زندگی مبارزاتی مخفی ما بود تا این که در بهمن ماه 54 در مشهد دستگیر شدم و پس از محاکمه در دادگاه نظامی به اتهام اقدام علیه امنیت کشور به حبس ابد محکوم شدم تا این که به برکت انقلاب در آستانه پیروزي انقلاب از زندان قصر آزاد شدم. با پیروزي انقلاب در تلاش کار فرهنگی – احتماعی نوروز 58 سفري به استان سیستان و بلوچستان داشتم و نهایتا مامور تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شدم و پس از چند ماه مسئولیت هماهنگی سپاه هاي جنوب شرقی ایران ، سپاه هاي کرمان، هرمزگان، سیستان و بلوچستان به عهده ام بود. در سال 60 تا 63 فرمانده سپاه منطقه 6کشوري بودم و به مدت یک سال و اندي قائم مقام قرارگاه مهندس رزمی خاتم الانبیاء بودم از دي ماه 64 تا مهر ماه 68استاندار سیستان و بلوچستان و از سال 68 به عنوان مشاور ستاد کل نیروهاي مسلح و از طرفی از اسفند ماه 68 با انتقال به دانشگاه صنعتی شریف به عضویت ستاد امور دانشجویان ایثارگر درآمدم و سال 70 معاون دفاعی دانشگاه صنعتی شریف شدم و از سال 72 تاکنون به عنوان دبیر ستاد امور دانشجویان شاهد و ایثارگر دانشگاه صنعتی شریف مشغول انجام وظیفه می باشم.