بسيج يعني حركت در مسير آموزه‌هاي قرآني

بسيج يعني حركت در مسير آموزه‌هاي قرآني

به گزارش  پایگاه اطلاع رسانی" بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت"

الهام غفاري از مجريان توانمند شبكه قرآن و معارف سيماي جمهوري اسلامي ايران است كه با حضور در بسياري از برنامه‌هاي قرآني و دفاع مقدسي به عنوان يك مجري ارزشي شناخته مي‌شود. او كه سال‌ها به صورت رسمي و به قول خودش از خيلي قبل‌تر به شكل غيررسمي در بسيج عضويت دارد، ملاك حضور در اين شجره طيبه انقلاب اسلامي را صرف نظر از هرگونه ارزشگذاري رسمي، ورود بسيجي‌وار به عرصه‌هاي سازندگي و آباداني ايران اسلامي مي‌داند. با غفاري كه در كنار عضويت در بسيج به صورت جدي در فعاليت‌هاي قرآني نيز حضور يافته و حتي به عنوان يك حافظ و نخبه قرآني به ديدار مقام معظم رهبري نيز نائل آمده ساعتي به گفت‌وگو نشسته‌ايم كه ماحصلش را پيش رو داريد.

از چه زماني با بسيج آشنا شديد؟

بسيج يا به تعبير ديگر حركت بسيجي‌گونه را من از دوران كودكي و زماني شناختم كه مادرم براي كمك به جبهه‌هاي جنگ همراه ساير خانم‌ها در مساجد حضور مي‌يافتند. همان زمان متوجه شدم ملاك بسيجي بودن صرف داشتن كارت يا عضويت رسمي نيست بلكه هركسي مي‌تواند بسيجي بينديشد و بسيجي‌وار عمل كند. بنابراين كمي بعد كه به مدرسه رفتم از آنجا كه هنوز بسيج مدارس چندان فعال نشده بودند، شركت در فعاليت‌هاي امور تربيتي و فرهنگي را بستري مناسب براي انجام كارهاي بسيجي‌وار يافتم. يادم است همان زمان در رشته داستان‌نويسي در سطح منطقه حائز رتبه شدم و حتي دو كتاب داستان از من منتشر شد كه بسيار مورد توجه مسئولان آموزش و پرورش منطقه ۱۴ قرار گرفت. البته بعدها نيز به شكل رسمي به عضويت بسيج درآمدم و اين حضور تاكنون ادامه داشته است. چنانچه در مقاطع مختلف نقش‌ها و مسئوليت‌هاي گوناگوني در بسيج داشته‌ام كه مسئول فرهنگي، آموزشي، معاون پايگاه و... از اين جمله بوده‌اند. 

گويي شما در كنار عضويت در بسيج، به شكل جدي در فعاليت‌هاي قرآني حضور يافته‌ايد، اكنون هم كه در شبكه قرآن و معارف مشغول هستيد، كمي از اين فعاليت‌ها بگوييد.

شايد بتوان گفت همزمان با حضور در بسيج فعاليت‌هاي قرآني‌ام را هم شروع كردم. از همان دوران تحصيلات ابتدايي حائز رتبه‌هاي برتر در زمينه حفظ و قرائت قرآن بودم و از دوران راهنمايي و دبيرستان هم به شكل جدي فعاليت‌هاي قرآني را در پيش گرفتم. تشكيل گروه تواشيح «ساجدين عارفه» كه يكي از معدود گروه‌هاي تواشيح سطح تهران در زمان خودش بود از جمله اين فعاليت‌ها به شمار مي‌رود كه به همراه تعدادي از دوستان در مدرسه پي گرفتيم. بعدها كه تأثير قرآن در جوانب مختلف زندگي‌ام را ديدم، سعي كردم بيش از پيش به آن ورود پيدا كنم چنانچه طي سال‌هاي ۸۲ تا ۸۴ موفق شدم كل قرآن را حفظ كنم. حتي پس از اتمام دبيرستان كه تحصيلاتم را در رشته روانشناسي ادامه دارم، ‌به خاطر علاقه روزافزون به قرآن، ‌رشته علوم قرآني و حديث را در مقطع كارشناسي ارشد برگزيدم. در كنار اين فعاليت‌ها به آموزش قرآن به علاقه‌مندان نيز پرداختم. به عنوان نمونه پس از ديپلم مربي دوره تجويد شدم و بعدها در مراكزي چون مهديه تهران، مركز قرآن پژوهان، مكتب امام خميني(ره) و... به آموزش قرآن پرداختم اما در خصوص فعاليت در شبكه قرآن و معارف سيما نيز بايد بگويم كه بنده از سال‌ها قبل در شبكه‌هاي مختلف سيما مجري برنامه‌هاي غالباً ارزشي همانند برنامه‌هايي با موضوعات دفاع مقدس بودم. از چندي پيش نيز به خاطر علاقه‌اي كه به علوم قرآني داشتم در شبكه قرآن و معارف مشغول شدم و هم‌اكنون برنامه «باران» را روي آنتن دارم. 

بارها به بسيجيان فعالي برخورد كرده‌ايم كه اغلب‌شان در علوم قرآني نيز تبحر داشته‌اند، اين سؤال پيش مي‌آيد كه چه رابطه‌اي بين قرآن و فعاليت در بسيج وجود دارد؟

قرآن و بسيج جداي از هم نيستند. اگر بسيج شجره طيبه‌اي است كه براي اعتلاي آرمان‌هاي مقدس نظام اسلامي در تلاش است، ‌مسلماً حركت او در همان مسير قرآن و آموز‌ه‌هاي اسلامي قرار دارد. بنابراين كسي كه مسير بسيج را دنبال مي‌كند، ‌قاعدتاً به يادگيري قرآن نيز مي‌پردازد و بالعكس كسي كه قرآن مي‌آموزد ناخودآگاه به حضور در بسيج و حركت بسيجي‌گونه تمايل پيدا مي‌كند. در يك نگاه كلي بايد گفت كه بسيج حركت در مسير آموزه‌هاي قرآني است. 

كمي فضاي بحث را عوض كنيم. از قرار اكنون شما بسيجي سازمان صدا و سيما هستيد، عملكرد بسيج در اين سازمان رسانه‌اي و فرهنگي را چطور ارزيابي مي‌كنيد؟

قبل از هرچيزي بايد از زحمات آقاي جعفري مسئول بسيج سازمان تشكر كنم. از نزديك نيز شاهد هستم كه ايشان و همكاران‌شان با انجام كارهايي چون برگزاري يادواره‌هاي شهدا و برنامه‌هاي مرتبط با بسيج و دفاع مقدس ايفاي نقش مي‌كنند اما به نظر مي‌رسد بسيج مي‌تواند از توان خود براي حمايت از چهره‌هاي ارزشي بهره ببرد. بار ديگر تأكيد مي‌كنم بسيجي فقط آن فردي كه كارت بسيج دارد نيست بلكه اگر كسي بخواهد همسو با ارزش‌هاي نظام اسلامي قدم بردارد و براي اعتلاي كشور عزيزمان ايران خالصانه كار كند يك بسيجي است. پس بسيج با توجه به قابليت‌هايش مي‌تواند چنين افرادي را گرد آورده و حمايت كند. الان خيلي از دوستان هستند كه عضو سازمان نيستند و به صورت پروژه‌اي همكاري مي‌كنند، ‌خيلي از اين افراد بنيان‌هاي فكري ارزشي دارند و به نظر من شايسته حمايتند، ‌پس به نظر مي‌رسد بسيج مي‌تواند صرفنظر از برنامه‌هاي متداول خود، ‌روي حمايت از اين افراد تلاش بيشتري انجام دهد. 

شما كه مجري برنامه‌هاي ارزشي، ‌قرآني، ‌دفاع مقدس و مرتبط با بسيج هستيد، آيا به خاطر فعاليت در اين زمينه‌ها با برخوردهاي خاصي هم روبه‌رو بوده‌ايد؟ 

در درون سازمان اصلاً شاهد چنين برخوردهايي نبوده‌ام. مخصوصا در شبكه قرآن و معارف كه با مديريت واقعا بسيجي‌گونه آقاي گروسي يك فضاي به واقع انقلابي و ارزشي ايجاد شده و اگر بگويم كه بسياري از همكاران به كار خود نه به عنوان يك شغل بلكه يك مقوله ارزشي نگاه مي‌كنند، ‌گزافه نيست. چنانچه خيلي پيش آمده همكاران كاملاً بسيجي‌وار وارد ميدان شده و كارها را پيش برده‌اند اما در برنامه‌ها‌، ‌همايش‌ها و سفرهايي كه مرتبط با كارم بوده، مسلماً در معرض برخورد افراد و طرز فكرهاي گوناگون قرار گرفته‌ام. خب اين مسلم است كه برخي نسبت به موضوعات فعاليتي بنده نه تنها علاقه ندارند بلكه مغرضانه نيز نگاه مي‌كنند. يك موردش سفري به شيراز بود و اتفاقاً برنامه‌اي مرتبط با پيروزي انقلاب اسلامي را اجرا مي‌كردم كه متأسفانه فردي خود را به من رساند و از گفته‌هايم مقابل دوربين انتقاد كرد. گذشته از آنكه چه پاسخي به او دادم بايد اين را هم بگويم كه در برابر چنين برخوردهايي خيلي از افراد هم هستند كه ما را مورد تشويق قرار مي‌دهند و چه بسيار پيش آمده مثلاً اگر برنامه‌اي مرتبط با دفاع مقدس و بسيج بوده، افرادي با من تماس گرفته و از كار تشكر كرده‌اند يا خواسته‌اند كه درددل دلسوزان انقلاب را انعكاس دهيم. 

و سخن پاياني.

به عنوان حرف آخر دوست دارم اشاره‌اي كنم به ديدار با مقام معظم رهبري كه طي آن به عنوان يك نخبه بسيجي قرآني خدمت ايشان رسيدم. چنين ديدارهايي با رهبري به خوبي از عمق توجه ايشان به فراگيري قرآن نزد عامه مردم و به خصوص جوانان خبر مي‌دهد. فراموش نكرده‌ايم كه ايشان طي سخناني فرموده بودند بايد حداقل ۱۰ ميليون حافظ قرآن داشته باشيم. لذا من اعتقاد دارم كه اگر بسيجي وار در اين خصوص وارد عمل شويم، به يقين نه تنها ۱۰ ميليون كه ده‌ها ميليون حافظ قرآن خواهيم داشت. نكته‌اي كه ذكر آن لازم به نظر مي‌رسد اين است كه بايد توجه داشته باشيم ما نبايد تنها به بعد كمي اين قضيه نگاه كنيم و از سوي ديگر نبايد تنها روي چند جلوه از علوم قرآني همانند حفظ يا قرائت توجه كنيم بلكه بايد وجوه مختلف اين علوم را مدنظر قرار دهيم تا ان‌شاءالله با پرورش كمي و كيفي دانش‌آموختگان علوم قرآني، كشورمان از هرگونه آسيبي بيمه شود.

انتهای خبر/

بسیج نیوز