شاخصه‌های ۸ گانه استکبارستیزی از نظر بنیانگذار انقلاب/کسى تصور نکند ما راه سازش با جهان‌خواران را نمى‏‌دانیم

استکبارستیزى و عزتمندى؛ میراث ماندگار امام خمینی(ره)
شاخصه‌های ۸ گانه استکبارستیزی از نظر بنیانگذار انقلاب/کسى تصور نکند ما راه سازش با جهان‌خواران را نمى‏‌دانیم
مبتنى بر جهان‌‏بینى الهى حضرت امام(ره)، در نظام سلطه‌زده‌‏اى که استکبار جهانى در جهان و نظام بین‌‏الملل ایجاد کرده است، یا باید غلام حلقه به گوش بود و از خود، هویت و باورى مستقل نداشت و همواره در خوف و رجا زندگى کرد، و یا آن‏که راه عزت و مقاومت و ایستادگى را برگزید

به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت"  به نقل از  فارس ـ حضرت امام خمینى(ره) را مى‌‏توان پیام‌آور عزت مسلمین و ملت ایران در نیم قرن اخیر دانست! روح و گوهر عزت‌‏طلبى حضرت امام(ره) را مى‌‏توان در روحیه استکبارستیزى ایشان مشاهده نمود.

حضرت امام(ره) در طول دوران مبارزه تلاش نمود این حقیقت را براى ملت آشکار کند که راه سرافرازى و عزت و دستیابى به استقلال و آزادى و عدالت، در گروه استقامت و ایستادگى در برابر استکبار جهانى و در راس آن آمریکاى جنایتکار است.

استکبار ستیزى در نگاه حضرت امام خمینى(ره) داراى ویژگى‌‏هایى است که عبارتند از:

1- خاستگاه الهى استکبارستیزى‏

2- سازش ناپذیر بودن در برابر استکبار

3- دائمى بودن استکبارستیزى‏

4- اتخاذ راهبرد تهاجمى در مقابله با استکبار جهانى‏

5- مبارزه با استکبار بر اساس تکلیف الهى‏

6- مستضعفین محور مبارزه با استکبار جهانى‏

7- مبارزه با تمام قوا علیه استکبار جهانى‏

8- مبارزه تا نابودى کامل استکبار جهانى‏

امروز نیز راه مقابله ملت ایران با زیاده‏‌خواهى دشمنان ملت ایران در ماجراهاى مختلف و به ‏طور خاص در ماجراى برجام تأکید بر حرکت عزت‌مدارانه حضرت امام خمینى(ره) و تداوم «استکبارستیزى» است که توسط جانشین خلف ایشان، رهبر معظم انقلاب اسلامى نیز دنبال مى‌‏گردد.

امام خمینى(ره)؛ پیام‌آور عزت مسلمین‏

حضرت امام خمینى(ره) را مى‏‌توان پیام‌آور عزت مسلمین و ملت ایران در نیم قرن اخیر دانست! جهان اسلام و به‏ طور خاص ملت ایران، قریب به دو قرن تلخ‌‏ترین ناکامى‌‏ها را به ‏واسطه حکمرانان فاسد و نالایق در مواجهه با کفار و دشمنان تجربه کرده بودند! از شکست در جنگ با روس و عثمانى تا از دست دادن هرات و افغانستان و بخشى از پاکستان و در نهایت جدایى بحرین و از اعطاى امتیازات مختلف به روس و انگلیس تا اشغال ایران زمین به دست متجاوزان در جنگ جهانى اول و دوم!

حاصل این ‏بى‌‏لیاقتى‌‏هاى دربار قاجار و پهلوى؛ پاشیدن گرد ضعف و ناتوانى و باور «ما نمى‌‏توانیم» بر سر افکار عمومى جامعه و هویت یک ملت بود!

حضرت امام(ره) با شعار بازگشت به اسلام ناب محمدى(ص) و بازخوانى هویت اسلامى - ایرانى تلاش نمود تا به ‏تدریج «عزت» از دست رفته‏ ملت ایران را احیاء نماید و در این ‏راه در اولین گام در دهه 1340 در برابر «انقلاب سفید» آمریکایى و قانون تبعیض‏‌آمیز و توهین‌‏آمیز «کاپیتولاسیون» ایستاد! و حبس و تبعید را به جان خرید تا ملت ایران در مسیر احیاء اقتدار و عزت به پا خیزد.

استکبار ستیزى؛ تبلور عزت‌مندى‏

روح و گوهر عزت ‏طلبى حضرت امام(ره) را مى‌‏توان در روحیه استکبارستیزى ایشان مشاهده نمود. حضرت امام(ره) در طول دوران مبارزه تلاش نمود که این حقیقت را براى ملت آشکار کند که راه سرافرازى و عزت و دستیابى به استقلال و آزادى و عدالت، در گروه استقامت و ایستادگى در برابر استکبار جهانى و در راس آن آمریکاى جنایتکار است.

رهبر کبیر انقلاب اسلامى با فریاد برآوردن آن‏که «همه بدبختى ما از آمریکاست» از خوى تجاوزطلبى و ضرورت مبارزه و عدم رابطه با استکبار سخن گفته و در مورد رابطه ما با آمریکا مى‏‌فرمایند: «این مثل رابطه بره با گرگ است! رابطه بره با گرگ، رابطه صلاح‏‌مندى براى بره نیست، این‏ها مى‌‏خواهند از ما بدوشند، این‏ها نمى‌‏خواهند به ما چیزى بدهند.» (صحیفه امام، ج‏10، ص 360، 4/8/1358)

ایشان با صراحت تمام آمریکا را «شیطان بزرگ» نامیدند و اعلام مى‌‏دارد: «آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است» (صحیفه امام، ج 13، ص 212، 21/6/1359) و از ملت ایران و ملل مسلمان و محروم جهان چنین خواستند: «هرچه فریاد دارید سر آمریکا بکشید.» (صحیفه امام، ج 11، ص 121، 4/9/1358) و همه مبارزان جبهه توحید در سرتاسر جهان را این‏گونه بشارت دادند: «اگر دقیقاً به وظیفه مان که مبارزه با آمریکاى جنایتکار است ادامه دهیم فرزندانمان شهد پیروزى را خواهند چشید.» (صحیفه امام، ج 15، ص 171، 15/6/1360)

 ویژگى‌‏هایى استکبارستیزى در نگاه حضرت امام(ره)

استکبار ستیزى در اندیشه حضرت امام(ره) داراى شاخص‌‏ها و ویژگى‌‏هایى است:

1- خاستگاه الهى استکبارستیزى‏

یکى از مولفه‏‌هاى مهم استکبارستیزى ماهیت الهى مبارزه و قیام براى خداست. تاریخى‌‏ترین سند مبارزاتى حضرت امام(ره) با آیه شریفه «قُلْ انَّما اعِظُکُم بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثنى وَ فُرادى» آغاز مى‌‏شود.

ایشان در ابتداى پیام که خطاب به همه مسلمانان و علما و روحانیون نوشته‌‏اند، آورده‌اند: «خودخواهى و ترک قیام براى خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهاى اسلامى را زیر نفوذ دیگران درآورده.» (صحیفه امام، ج‏1، ص 21، 15/2/1323)

2- سازش‌ناپذیر بودن در برابر استکبار

حضرت امام(ره) امکان هرگونه تلاش براى نزدیکى و سازش و مصالحه با استکبار را نفى مى‏‌کند و آن‏ را نافى عزت مسلمین مى‏‌داند. ضمن آن‏که این حرکت را ثمربخش ندانسته و بر این باور است که استکبار از موضع خود کوتاه نخواهد آمد. این نگاه برآمده از آموزه‌‏هاى قرآنى است که خداوند در شرح وضعیت جبهه حق و دشمنان آن بدان اشاره کرده است.

خداوند متعال مومنین را از هرگونه مراوده و دوستى و اعتماد به دشمنان نفى مى‏‌کند و مى‏‌فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا الیهود و النصارى اولیاء بعضهم اولیاء بعض و من یتولهم منکم فانه منهم ان الله لایهدى القوم الظالمین» (مائده: 51) و در جایى دیگر یادآورى مى‏‌کنند: «یا ایها الذین آمنوا لاتتخذوا عدوى و عدوکم اولیاء تلقون الیهم بالموده و قدکفروا بماجائکم من الحق» (ممتحنه: 1)

حضرت امام(ره) مبتنى بر این آیات و روایات متعددى که در نفى پذیرش ولایت کفار و مستکبر آمده، آن‏هایى که به‏ دنبال مذاکره و کنارآمدن با دشمنان خدا هستند را به ‏عنوان خائن معرفى مى‏‌کند.

ایشان با صراحت در نفى هرگونه سازش با استکبار جهانى فریاد بر مى‏‌آورد: «کسى تصور نکند که ما راه سازش با جهانخواران را نمى‏‌دانیم. ولى هیهات که خادمان اسلام به ملت خود خیانت کنند!... اگر بندبند استخوان ‏هایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالاى دار برند، اگر زنده زنده در شعله‏‌هاى آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندان و هستى مان را در جلوى دیدگانمان به اسارت و غارت برند هرگز امان نامه کفر و شرک را امضا نمى‌‏کنیم.» (صحیفه امام، ج 21، ص 69، 13/4/1367)

3- دائمى بودن استکبارستیزى (فرا زمان و فرامکان)

اصل اساسى دیگر براى مبارزه با استکبار جهانى در نگاه ژرف و دقیق حضرت امام(ره) «تداوم و همیشگى بودن» مبارزه است. این پیشواى بزرگ الهى مبارزه با کفر و شرک و نفاق را که جبهه متحد نظام استکبارى دنیا را به ‏وجود مى‌‏آورند فصلى و مقطعى و محدود و محصور به عصر و زمان خاصى نمى‏‌دانست.

مبتنى بر باور امام، جنگ ما با استکبار جهانى «جنگ عقیده است و جغرافیا و مرز نمى‌‏شناسد.»(صحیفه امام، ج 21، ص 88، 29/4/1367)، «جنگ حق و باطلى که تمام شدنى نیست»(صحیفه امام، ج 21، ص 284، 3/12/1367) و «این جنگ از آدم تا ختم زندگى وجود دارد» (همان) حضرت امام در تعیین این خط مشى اساسى و زیربنایى با قاطعیت و صراحت و صلابت با نفى نگاه‌هاى انحرافى اعلام مى‌‏نماید:

«ملى‏‌گراها تصور نمودند ما هدفمان پیاده کردن اهداف بین‏‌الملل اسلامى در جهان فقر و گرسنگى است. ما مى‌‏گوییم تا شرک و کفر هست، مبارزه هست. و تا مبارزه هست، ما هستیم. ما بر سر شهر و مملکت با کسى دعوا نداریم. ما تصمیم داریم پرچم «لا اله الّا اللَّه» را بر قلل رفیع کرامت و بزرگوارى به اهتزاز درآوریم.» (صحیفه امام، ج‏1، ص 21، 15/2/1323) این خط مشى اساسى در اندیشه سیاسى امام خمینى نیز همچون دو اصل و خط مشى قبلى از تعالیم سیاسى قرآن کریم مایه مى‌‏گیرد.

خداوند متعال مى‌‏فرماید: «قاتلوهم حتى لاتکون فتنه» (با کفر و شرک و نفاق مقاتله و مبارزه کنید تا فتنه از روى کره زمین برطرف و مرتفع گردد) (بقره: 193) حضرت امام با استناد به این آیه شریفه و در شرح آن مى‏فرمایند:

«این‏هایى که گمان مى‏کنند که اسلام نگفته است «جنگ جنگ تا پیروزى»، اگر مقصودشان این است که در قرآن این عبارت نیست، درست مى‏‌گویند، و اگر مقصودشان این است که بالاتر از این با زبان خدا نیست، اشتباه مى‌‏کنند. قرآن مى‌‏فرماید: قاتِلُوهُمْ حَتّى لاتَکُونَ فِتْنَة، همه بشر را دعوت مى‏کند به مقاتله براى رفع فتنه؛ یعنى «جنگ جنگ تا رفع فتنه در عالم»(صحیفه امام، ج 19، ص 112، 20/9/1363)

4- اتخاذ راهبرد تهاجمى در مقابله با استکبار جهانى‏

یکى دیگر از شاخصه‌‏هاى قابل توجه در گفتمان استکبارستیزى، تهاجمى بودن آن است. بدان معنا که براى مقابله با استکبار جهانى باید طرح‏‌ریزى کرد و همه راه‌‏ها و ایده‏‌ها را مورد بررسى قرار دارد. شیوه مبارزه انفعالى و آرایش دفاعى در برابر استکبار نه تنها مناسب نیست، بلکه اندیشه‌‏اى که نابودى استکبار را در سر مى‌‏پروراند، حتماً نیازمند اتخاذ استراتژى تهاجمى است. با همین نگاه حضرت امام(ره) از شکل‌‏گیرى هسته مقاومت در جهان چنین سخن مى‌‏گوید: «بسیج تنها منحصر به ایران اسلامى نیست، باید هسته‌‏هاى مقاومت را در تمامى جهان به‌‏وجود آورد و در مقابل شرق و غرب ایستاد» (صحیفه امام، ج 21، ص 195، 2/9/1367) ایشان در جایى دیگر از راه اندازى «بسیج بزرگ سربازان اسلام» چنین سخن مى‏‌گوید: «امروز جهان تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدى است و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامى رونق و زرق و برق کاخ‏‌هاى سفید و سرخ را از بین خواهند برد.» (صحیفه امام، ج 21، ص 88، 29/4/1367)

5- مبارزه با استکبار بر اساس تکلیف الهى‏

شاخصه دیگر در دکترین استکبارستیزى حضرت امام امید به پیروزى همیشگى جبهه حق و عدم شکست در میدان مبارزه با استکبار است. مبتنى بر باور امام، ما مکلف به انجام وظیفه‏‌ایم و نتیجه فرع آن است (صحیفه امام، ج 21، ص 284، 3/12/1367) لذا با صلابت و مبتنى بر نگاه تکلیف گرایى اعلام مى‏‌دارد:

«تکلیف ما این است که در مقابل ظلم‌‏ها بایستیم، تکلیف ما این است که با ظلم‏‌ها مبارزه کنیم، معارضه کنیم، اگر توانستیم آن‏ها را به عقب برانیم که بهتر، و اگر نتوانستیم به تکلیف خودمان عمل کردیم. اینطور نیست که ما خوف این‏ را داشته باشیم که شکست بخوریم. اولاً که شکست نمى‏‌خوریم؛ خدا با ماست، و ثانیاً بر فرض این‏که شکست صورى بخوریم شکست معنوى نمى‌‏خوریم، و پیروزى معنوى با اسلام است، با مسلمین است، با ماست.» (صحیفه امام، ج 12، ص 306، 28/2/1359)

6- مستضعفین محور مبارزه با استکبار جهانى‏

در نگاه حضرت امام(ره) بخش عمده اردوگاه جبهه مبارزه با استکبار جهانى را توده‏‌هاى محروم و مستضعف که از رفاه و آزادى برخوردار نبوده‏‌اند، تشکیل خواهند داد. چرا که رفاه‌‏طلبى و مبارزه در این نگاه قابل جمع نبوده و مرفهان بى‌‏درد در اردوگاه جبهه حق جاى ندارند. حضرت امام(ره) این حقیقت را چنین شرح مى‏‌دهند:

«ملت عزیز ما که مبارزان حقیقى و راستین ارزش‏‌هاى اسلامى هستند، به‏ خوبى دریافته‌‏اند که مبارزه با رفاه‏‌طلبى سازگار نیست؛ و آن‏ها که تصور مى‌‏کنند مبارزه در راه استقلال و آزادى مستضعفین و محرومان جهان با سرمایه‌‏دارى و رفاه‏‌طلبى منافات ندارد با الفباى مبارزه بیگانه‏‌اند. و آن‏هایى هم که تصور مى‌‏کنند سرمایه‌‏داران و مرفهان بى‌‏درد با نصیحت و پند و اندرز متنبه مى‌‏شوند و به مبارزان راه آزادى پیوسته و یا به آنان کمک مى‏‌کنند آب در هاون مى‏‌کوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت‏‌طلبى، بحث دنیاخواهى و آخرت جویى دو مقوله‏‌اى است که هرگز با هم جمع نمى‌‏شوند. و تنها آن‏هایى تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و متدینین بى‏‌بضاعت گردانندگان و برپادارندگان واقعى انقلاب‌‏ها هستند.» (صحیفه امام، ج 21، ص 87، 28/2/1359)

7- مبارزه با تمام قوا علیه استکبار جهانى‏

حضرت امام خمینى به‌‏منظور تعیین یکى از اصول و خط مشى‌‏هاى اساسى براى مبارزه با استکبار جهانى اعلام مى‌‏نماید: «ما اگر قدرت داشته باشیم تمام مستکبرین را از بین خواهیم برد» (صحیفه امام، ج 6، ص 499، 17/1/1358) این اصل براى مبارزه با قدرت‌‏هاى استکبارى جهان از اصول و مبانى قرآنى و تعالیم مربوط به تقابل با جبهه کفر و شرک و نفاق در هر عصر و زمان سرچشمه مى‌‏گیرد. چنان‏که خداوند متعال در قرآن کریم جبهه توحید را مخاطب قرار مى‌‏دهد و این‏گونه به خیزش و جهاد قهرآمیز با مستکبران زمین فرا مى‏‌خواند: «و اعدوا لهم ماستطعتم من قوه و من رباط الخیل ترهبون به عدو الله و عدوکم» (هرچه در توان دارید بسیج کنید، تا با این [تدارکات‏] دشمن خدا و دشمن خودتان را بترسانید) (انفال: 60)

8- مبارزه تا نابودى کامل استکبار جهانى‏

حضرت امام در تعیین استراتژى و خط مشى مبارزه با استکبار اولین اصلى که مورد توجه قرار مى‌دهند این است که تا قدرت‏‌هاى سیطره جو و مستکبر جهان به اضمحلال و انقراض درنیایند محال است که صلح و آرامش و سلامت و سعادت در کره ارض حاکم گردد و محرومان و به بند کشیده شدگان به حقوق الهى خود نائل آیند و به وراثت زمین برسند.

ایشان در بیاناتى اشاره دارند: «سلامت و صلح جهان بسته به انقراض مستکبرین است و تا این سلطه‏‌طلبان بى‏‌فرهنگ در زمین هستند مستضعفین به ارث خود که خداى تعالى به آن‏ها عنایت فرموده است نمى‏‌رسند.» (صحیفه امام، ج 12، ص 144، 19/11/1358)

ایشان در ماجراى حمله به هواپیماى مسافربرى ایران توسط ناو آمریکایى مى‌‏فرمایند: «مردم آزاده جهان همیشه از ابرقدرت‏ها خصوصاً آمریکاى جنایتکار صدمه دیده‌‏اند و تا عزم خود را براى رویارویى با کفر و شرک جهانى و آمریکاى سلطه‌‏گر جزم ننمایند، هر روز شاهد جنایتى تازه خواهند بود.» (صحیفه امام، ج 21، ص 69، 13/4/1367) مبتنى بر نگاه حضرت امام(ره) حد یقفى براى فزونى‌‏خواهى و زیاده‌‏خواهى مستکبران عالم وجود ندارد و این زیاده‏‌خواهى جز هویت اصلى آن‏ها شده و تا دیگران را به بند و زنجیر و استثمار نکشانند، دست از تجاوزطلبى نخواهند کشید.

به همین خاطر است که با صراحت به مسلمانان گوشزد مى‌‏کند: «نکته مهمى که همه ما باید به آن توجه کنیم و آن‏ را اصل و اساس سیاست خود با بیگانگان قرار دهیم این است که دشمنان ما و جهانخواران تا کى و کجا ما را تحمل مى‏‌کنند و تا چه مرزى استقلال و آزادى ما را قبول دارند به یقین آنان مرزى جز عدول از همه خوبى‏‌ها و ارزش‌‏هاى معنوى و الهى مان نمى ‏شناسند و به گفته قرآن کریم هرگز دست از مقاتله و ستیز با شما بر نمى‌دارند مگر این‏که شما را از دین‏تان برگردانند» (صحیفه امام، ج 21، ص 91، 29/4/1367)

 جمع‏‌بندى:

مبتنى بر جهان‌‏بینى الهى حضرت امام(ره)، در نظام سلطه‌زده‌‏اى که استکبار جهانى در جهان و نظام بین‌‏الملل ایجاد کرده است، یا باید غلام حلقه به گوش بود و از خود، هویت و باورى مستقل نداشت و همواره در خوف و رجا زندگى کرد، و یا آن‏که راه عزت و مقاومت و ایستادگى را برگزید و به مبارزه با استکبار جهانى روى آورد تا با نابودى آن صلح و امنیت و آرامش را به جهان باز گرداند. و حضرت امام(ره) راه دوم را به ملت ایران پیشنهاد مى‌‏دهد.

امروز نیز راه مقابله ملت ایران با زیاده‏‌خواهى دشمنان ملت ایران در ماجراهاى مختلف و به‏‌طور خاص در ماجراى برجام تأکید بر حرکت عزت مدارانه حضرت امام خمینى(ره) است که توسط جانشین خلف ایشان، رهبر معظم انقلاب اسلامى دنبال مى‌‏گردد.