روایتی از برگزاری نماز عید فطر سال 57 در تپه‌های قیطریه/ جزئیاتی از تظاهرات مردم تهران در روز عید فطر/ واکنش ماموران رژیم پهلوی به حضور بانوان در تظاهرات عید فطر

برشی از خاطرات فضل‌الله فرخ
روایتی از برگزاری نماز عید فطر سال 57 در تپه‌های قیطریه/ جزئیاتی از تظاهرات مردم تهران در روز عید فطر/ واکنش ماموران رژیم پهلوی به حضور بانوان در تظاهرات عید فطر
فضل‌الله فرخ می‌گوید: در تظاهرات عید فطر 57 ماموران رژیم پهلوی وقتی که خواهران را در صف تظاهرات می‌دیدند خیلی‌هایشان تحت تأثیر قرار می‌گرفتند و گاهی اشک‌شان جاری می‌شد.

به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت"  به نقل از 

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ نماز عید فطر سال 1357 به امامت شهید آیت‌الله مفتح با حضور چشمگیر مردم روبرو شد و تظاهرات پس از آن سرآغازی برای اوج‌گیری و تداوم تظاهرات‌ها شد.

 فضل‌الله فرخ از مبارزان انقلابی در کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره برنامه‌های انقلابیون در ماه رمضان 57 و سپس تظاهرات عید فطر آن سال می‌گوید: ماه رمضان سال 57 برنامه‌ریزی‌های مفصلی در جاهای مختلف شد. در مسجد جامع بازار منبرهای به خصوصی بود و در مسجد قبا شب‌ها برنامه بود که جمعیت زیادی می‌آمدند و چون مسجد قبا گنجایش نداشت، جمعیت زیادی کف خیابان می‌نشستند و آن‌جا افراد مختلفی سخنرانی می‌کردند. 

 

***مقدمات اقامه نماز عید فطر در قیطریه***

شهید مفتح در رأس این قضیه بود. در مسجد قبا شهید مفتح هم یکی دو بار دستگیر شد و نهایتا این آمادگی‌های ماه مبارک رمضان منجر به این شده که روز عید فطر نماز در مسجد قبا خوانده شود. مسجد قبا هم محل کوچکی بود و گنجایش نداشت، گفتند که ما در تپه‌های قیطریه، نماز بخوانیم که آن‌جا برنامه‌ریزی شد و شهید مفتح صبح به همان مسجد قبا تشریف آورد و از مسجد پیاده با جمعیت انبوهی از خواهران و برادران تکبیرگویان حرکت کردند و در آن جا یک محوطه بسیار وسیعی آماده شده بود، اطرافش را پرده زده بودند و فرش شده بود. این اولین بار بود که نماز عید فطر در یک اجتماع بزرگ برگزار می‌شد. افراد مبارز و انقلابی از گروه‌های مختلف در آن جا شرکت داشتند و پس از نماز فکر می‌کنم آقای باهنر سخنرانی داشتند و بعد از سخنرانی ایشان جمعیت به راه افتاد.

 

***راهپیمایی پس از نماز عید فطر***

در قیطریه چیزی به عنوان راهپیمایی اعلان نشد ولی پس از پایان نماز دیدیم که دسته‌هایی راه افتادند و اعلام می‌کردند که راهپیمایی هست. ناگهان ما دیدیم که چند تا پلاکارد باز شد و عده‌ای جلو افتادند و مردم را به راهپیمایی دعوت کردند؛ البته برنامه‌ریزی از قبل شده بود و حتی شهید بهشتی و بقیه در جریان بودند ولی برای این که ممانعتی پیش نیاید اعلان نشده بود.

مردم هم راه افتادند، در ابتدا جمعیت نسبتا کم بود و عده‌ای مردد بودند که این راهپیمایی چیست. بعد که افراد شناخته شده را در راهپیمایی دیدند به راهپیمایی پیوستند. راهپیمایی هرچه جلوتر رفت شلوغ‌تر شد و آن چه مهم بود و اثر عمیقی گذاشت و باعث می‌شد که در مسیر عده زیادی از مردم به این راهپیمایی بپیوندند، حضور خانم‌ها در راهپیمایی بود که برای اولین بار شرکت می‌کردند. در گذشته راهپیمایی داشتیم مثلا راهپیمایی عاشورای سال 41 یا 42 آن راهپیمایی عظیم یا 15 خرداد همگی برادرها بودند. تجمعاتی که می‌شد اکثرا برادرها بودند اما آن روز حضور خواهرها در راهپیمایی و شعار دادن آن‌ها به قدری مؤثر بود که حتی مأمورانی را هم که در سر راه بودند، تحت تأثیر قرار داد.

مردم در خیابان شریعتی فعلی سرازیر شدند که در یکی دو نقطه جلوی آن‌ها گرفته شد و برخوردهایی صورت گرفت، ولی جمعیت راهش را ادامه داد. بعد از طرف خیابان میرداماد، جلوی حسینیه ارشاد مأموران زیادی گذاشته بودند و کاملا مانع جمعیت شدند، لذا جمعیت از آن طرف راهش را کج کرد و به طرف خیابان ولیعصر رفت و وارد آن خیابان شد. البته در مسیر، مأموران بسیار زیادی گمارده بودند. بالاخره این‌ها باخبر شده بودند و نظامیان و کامیون‌های ارتش با امکانات و وسایل سر راه قرار گرفته بودند و آن‌ها هم وقتی که این خواهران را در صف تظاهرات می‌دیدند خیلی‌هایشان تحت تأثیر قرار می‌گرفتند و گاهی اشک‌شان جاری می‌شد.

ظهر جمعیت نزدیک میدان ولیعصر رسیده بودند در آن‌جا نماز خوانده شد و دوباره راهپیمایی تا میدان آزادی که یک مسیر بسیار طولانی بود، ادامه یافت و در مسیر میدان آزادی و خیابان‌های آزادی باز بر تعداد این مأموران افزوده شده بود. کامیون‌های فراوانی پر از نیروی ارتشی، مسلح در اطراف جمعیت، جلوی جمعیت، کنار آن، پشت سر جمعیت بود؛ به طوری که چنان احساس خطر می‌شد که نزدیک میدان آزادی جمعیت زیادی آمده بودند اطراف خواهرها را زنجیر گرفته بودند و خواهرها را در وسط قرار داده بودند و برادرها واقعا برای این خواهران سپری شده بودند.

آن روز در میدان آزادی هم سخنرانی شد و جمعیت به قدری گسترده شده بود که خیلی از افراد به خود میدان نرسیدند. از جمله خود من نتوانستم بر اثر ازدحام جمعیت وارد میدان شوم و همان حوالی میدان بودیم. 

این راهپیمایی خیلی عجیب بود، راهپیمایی میلیونی که یک مرتبه مثل اینکه سد ترس مردم را شکست؛ یعنی مردم روحیه پیدا کردند و آن قدر مؤثر بود که حتی خانم‌هایی که حجاب نداشتند، تحت تأثیر قرار گرفتند و وارد صفوف خواهران شدند و عده‌ای شاید برای اولین بار بود که وارد این جمعیت شدند و این تبدیل به جمعیت میلیونی شد؛ یعنی چند برابر آن جمعیت نمازگزار عید فطر. 

جمعیت نماز خیلی زیاد بود ولی میلیونی نبود، اما جمعیتی که وارد میدان آزادی شده بودند و با اینکه صبح اول وقت آمده بودند تا عصر شاید ساعت 4 یا 5 بعد ازظهر طول کشید.