وصیت‌نامه دانشجوی شهید محمدتقی رضایی/ به کار فرهنگی بیشتر اهمیت بدهید

وصیت‌نامه دانشجوی شهید محمدتقی رضایی/ به کار فرهنگی بیشتر اهمیت بدهید
دانشجوی شهید «محمدتقی رضایی» در وصیت‌نامه خود آورده است: «این روز‌ها در جبهه هرچه بیشتر به اهمیت کار فرهنگی آشنا می‌شوم، اگر عمری باقی بود و لیاقتی هم داشتیم و توفیق رفیقمان شد، باید بیشتر به امر تذکر توجه نمود، به قول برادر عزیزی اگر کسی جبهه نیاید معلم خوبی هم نمی‌شود.»

 

 

به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت"  به نقل از ساجد،  دانشجوی شهید «محمدتقی رضایی» در تاریخ ششم آبان ۱۳۳۸ در تهران چشم به جهان گشود. وی در تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۶۲ در جزیره مجنون به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

متن وصیت‌نامه‌ای را که از این شهید والامقام به یادگار مانده است، در ادامه می‌خوانید:

«بسم الله الرحمن الرحیم

اشهد ان لا اله الا الله

اشهد ان محمداً رسول الله

اشهد ان علیاً ولی الله

فرصت تنگ است به عنوان وصیت فقط چند مطلب را با عجله اشاره می‌کنم؛ متاسفانه در زمان حیاتم زندگی سراسر گناهی داشتم هر گاه به گذشته فکر می‌کنم آرزو می‌کنم که‌ ای کاش آن زمان‌ها تکرار می‌شد و می‌توانستم کار‌های گذشته‌ام را تکرار می‌شد و می‌توانستم کار‌های گذشته را اصلاح کنم، و وای از فردا، یکی از نام‌های روز قیامت یوم الحسره است روزی که مردمان پشیمان و نادمند از خدا می‌خواهند که آن‌ها را دوباره زنده کند تا گذشته را جبران کنند، ولی نامه اعمال در دست چپ راهی جهنم آری! (الیوم عمل و لا حساب و غداً حساب و لا عمل!)

به هر حال با چنین گذشته‌ای فقط می‌توان به رحمت الهی دل بست و بس. گذشته‌ای که در آن کوچکترین ناراحتی برای خدا نکشیدم و نبودم، چون مؤمنین که دنیا زندانشان می‌باشد در مقابل جناح مؤمنین که همیشه درگیر سختی‌ها می‌باشند جناح کفار قرار دارند دنیا برایشان بهشت است در چراگاه‌های آن‌ها می‌چرند و کیف می‌کنند، چون چارپایان-بل هم اضل- زندگی نکبت‌بارشان همراه است با خوشی‌های آنچنانی، آلودگی‌های بی حد و حصر و...، ولی مؤمنین زندگی‌شان سراسر درد است و رنج، نمونه بارزشان مولا علی‌بن‌ابیطالب (ع) که خار در چشم و تیغ در گلو داشت و امروزه هم همینطور است ضد انقلاب دربه‌در به دنبال تعیش خویش و خانواده‌های حزب الله هر روز درگیر مصیبتی، خدایشان اجر دهد.

این روز‌ها در جبهه هرچه بیشتر به اهمیت کار فرهنگی آشنا می‌شوم اگر عمری باقی بود و لیاقتی هم داشتیم و توفیق رفیقمان شد باید بیشتر به امر تذکر توجه نمود، به قول برادر عزیزی اگر کسی جبهه نیاید معلم خوبی هم نمی‌شود.

در اینجا من از تمام کسانی که به نوعی دانش آموز من بوده‌اند حلالیت می‌طلبم چه بسیار برخورد‌های اشتباه با آن‌ها داشتم و از همه مهمتر اینکه وقت گرانبهایشان را تلف نمودم؛ ان‌شاء‌الله که از ما می‌گذرند. از دیگر دوستان که دوست خوبی برایشان نبودم نیز خواهشمندم که از اشتباهاتم بگذرند.

در پایان از خانواده بزرگوار خودم نیز به مناسبت زحمت‌هایشان قدردانی کرده از آن‌ها طلب حلالیت می‌کنم. امیدوارم در پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی تحت زعامت خمینی کبیر ادامه دهند.

هرچه برافراشته‌تر باد پرچم خونین انقلاب اسلامی

پیش به سوی تعمیق و گسترش انقلاب اسلامی

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی (عج) خمینی را نگهدار

از عمر ما بکاه و بر عمر او بیافزا.»