به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت" جمعی از مسئولین سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت  در سال 1395 با خانواده شهید حاج مصطفی ردانی پور دیدار داشتند، که خلاصه ای از آن به این شرح است:

مادر بزرگوار شهید ردانی پور به علت بیماری قادر به بیان خاطرات از فرزند شهیدش نبود و برادر شهید به بیان ویژگی ها و خاطراتی از شهید پرداخت:

برادر شهید حاج مصطفی ردانی پور به دو برادر شهیدش اشاره کرد و گفت: دو تا  از برادر های من  شهید شدند،  آقا رسول در سال 60 در عملیات فتح المبین در سن 17 سالگی و آقا مصطفی در سال 62 در عملیات والفجر دو در سن 25 سالگی و سه روز بعد از ازدواج شهید شد.در دوران دفاع مقدس روحانی که فرمانده باشد سراغ ندارم در بحث طلبگی آیت الله مصباح یزدی ایشان را خیلی احترام می کرد و قبول داشت.

شهید مصفی ردانی روحیه کار و تلاش را از دوران کودکی خود داشته است برادر شهید به این نکته اشاره و خاطر نشان کرد:  آقا مصطفی از کودکی برای تامین مخارج زندگی کار می کرد و در دوران طلبگی در قم در حجره کار می کرد و درآمد خود را دو بخش می کرد و بخشی را به عنوان هدیه به نیازمندان کمک می کرد.

شهید حاج مصطفی ردانی نسبت به بیت المال حساسیت زیادی داشت و برادر ایشان دو خاطره جالب برای ما نقل کرد:

یک روز آقای بنی لوحی آمد و کلتی به ما داد که به حاج مصطفی بدهم، برادرم حاج مصطفی را که دیدم گفتم این کلت را آقای بنی لوحی به شما داد، ایشان ناراحت شد و گفت کلت از ما محافظت می کند یا خدا این هزینه بیت المال است به خودشان برگردان و خاطره ای دیگر این است:

بک بار با جمعی از بچه های فرماندهی تصمیم گرفته شد به سفر زیارتی امام رضا(ع) برویم، موقع برگشت شهید حاج مصطفی من را دید به من گفت با هزینه بیت المال زیارت مستحبی رفتی، متاسفم؛ ایشان گفت اشخاصی که با شما آمدند مشهد با شما فرق دارند، شما روحانی هستید، به من گفت برو هزینه سفرت را پرداخت کن تا شاید خدا گناهت را ببخشد.

برادر شهید با گلایه از بنیاد شهید در عدم تمکین از دستور مقام معظم رهبری اظهار داشت: سال های قبل مادر و برادر بزرگتر من دیداری با حضرت آقا داشتند که ایشان فرموده بودند حاج خانم امری، فرمایشی ندارید؛ مادر هم گفتند آقا دستور بدهید من را در قبر حاج مصطفی خاک کنند و آقا دستور را به صورت مکتوب به ما دادند، ولی متاسفانه بنیاد شهید این دستور را قبول ندارند و می گویند: این مسئله رسم خواهد شد و روی حرف مجتهد و ولی فقیه ایستادند.

برادر شهید ردانی پور خاطره ای جالب از انجام کارهای شخصی شهید خرازی به وسیله ی خود شهید با وجود نداشتن یک دست بیان و گفت: شهید خرازی برای شستن لباس ها با یک دست، لباس ها را زمین می گذاشت و با زانو آن را نگه می داشت و با یک دست آن را می شست،  هر قدر اصرار می کردم بگذار کمک کنم اجازه نمی داد.