عملیات فریب یک عملیات واقعی است و نه یک رزمایش

یادداشت/ حسین شریعتمداری
عملیات فریب یک عملیات واقعی است و نه یک رزمایش

به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت"  چند روزی است که اظهار نظر آقای محسن رضایی درباره عملیات کربلای ۴ با واکنش‌های گسترده و پی‌درپی یک جریان خاص روبرو شده وایشان رابه بادانتقادگرفته‌اند که چرا گفته‌ای عملیات کربلای ۴ یک «عملیات فریب» بوده است؟! و اگر عملیات فریب بود چرا به خاطر انجام آن، شماری از رزمندگان اسلام جان باخته و به شهادت رسیده‌اند؟!
ضمن آنکه فرقی نمی‌کند عملیات کربلای ۴ را آنگونه که محسن رضایي گفته است عملیات فریب بدانیم و یا لو رفتن آن برای دشمن را علت ناکامی تلقی کنیم و نیز با این توضیح که معتقدیم طرح این موضوع از جانب سرلشکر رضایی هم چندان ضروری نبوده است.
درباره این واکنش‌های معترضانه ‌اشاره به دو نکته ضروری است:
اول؛ اینکه، اعتراض‌کنندگان به دلیل نا‌آشنایی با جنگ و بی‌اطلاعی از قواعد و فرمول‌های آن اساساً نمی‌دانند عملیات فریب چیست! وبا برداشت عوامانه‌ای که از ظاهر این واژه دارند، عملیات فریب را با مانور و رزمایش ‌اشتباه گرفته‌اند.
عملیات فریب یک عملیات واقعی است و نه یک رزمایش، این عملیات، با هدف گمراه کردن دشمن وکشاندن ودورکردن نیروهای نظامی حریف ازمنطقه اصلی عملیات صورت می‌پذیرد. بدیهی است که این عملیات راهم رزمندگان برعهده دارندومانند هر عملیات دیگری با دواحتمال پیروزی یا عدم فتح همراه است. کجای این عملیات که در تمامی ارتش‌های جهان به عنوان یک تاکتیک موثر و کارآمد به کار گرفته می‌شود قابل اعتراض است؟ و در کجای دنیا عملیات فریب بدون تلفات صورت می‌پذیردکه جریان یادشده با نگاهی عوامانه به فرمانده وقت سپاه اعتراض می‌کند که اگرعملیات فریب بودچرادر آن شمار قابل توجهی از رزمندگان شهید شده‌اند؟! وبایدپرسید وقتی ازموضوعی اطلاع ندارندچرادرباره آن اظهار‌نظرمی‌کنند؟!
دوم؛ آنکه،معترضان به سرلشکر محسن رضایی را می‌توان در سه گروه به ارزیابی نشست. سوابق برخی از آنان نظیر مسعود بهنود، به وضوح نشان می‌دهد که نه فقط دستی از دور هم بر آتش جنگ نداشته‌اند،بلکه آشکارابادشمن نیزهمراه بوده‌اند وگروهی دیگر عقده‌های سیاسی خود را بیرون می‌ریزند و مخصوصا درپی انتقام از برادر محسن رضایی به علت مخالفت جانانه‌اش با کنوانسیون ذلت‌بار CFT در مجمع تشخیص مصلحت هستند. شماری از آنان هم ضمن آنکه از جنگ تحمیلی و خدمات برجسته فرمانده سپاهی آن اطلاعی ندارند، اظهارات آقای محسن رضایی را نسنجیده تلقی می‌کنند و بی‌آنکه از اهداف اصلی دو گروه یاد شده با خبر باشند، با آنان همراه شده‌اند.
و اما، درباره آن عده که نفسشان از جای گرم در می‌آید وازجنگ وسختی‌های آن و فرماندهی فداکارانه محسن رضایی در آن روزهای سخت و نفس‌گیر بی‌خبرند ‌اشاره به چند بیت از یک قصیده سعدی بی‌مناسبت نیست. سعدی می‌گوید؛
طریقت‌شناسان ثابت قدم به خلوت نشستند چندی به هم
یکی زان میان غیبت آغاز کرد در ذکر بیچاره‌ای باز کرد
کسی گفتش ‌ای یار شوریده رنگ تو هرگز غزا کرده‌ای در فرنگ؟
بگفت از پس چار دیوار خویش همه عمر ننهاده‌ام پای پیش
چنین گفت درویش صادق نفس ندیدم چنین بخت برگشته کس
که کافر ز پیکارش ایمن نشست مسلمان ز جور زبانش نرست
حسین شریعتمداری دوشنبه۱۰/۱۰/۹۷منبع کیهان