منافقین از شکنجه هم‌وطنان خود لذت می‌بردند/ لزوم عزم جزم جهانی برای محاکمه سرکردگان گروه‌های تروریستی

رئیس هیئت مدیره انجمن دفاع از قربانیان تروریسم در خاورمیانه:
منافقین از شکنجه هم‌وطنان خود لذت می‌بردند/ لزوم عزم جزم جهانی برای محاکمه سرکردگان گروه‌های تروریستی
رئیس هیئت مدیره انجمن دفاع از قربانیان تروریسم در خاورمیانه گفت: در شکنجه اسراي ايراني، اعضاي گروهک تروريستي منافقين حضور داشتند و اين افراد از شکنجه هم‌وطنان خود به شدت لذت مي‌بردند و احساس رضايت و خوشحالي مي‌کردند.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی" بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت "محمدباقر عليئي در گفتگوی تفصیلی با باشگاه خبرنگاران به ارائه توضیحاتی پيرامون جنایات گروهک تروریستی منافقین در زمان هشت سال جنگ تحمیلی و پس از آن پرداخت که متن این گفتگو در ذیل آمده است.

*ابتدا بفرمایید که چگونه به اسارت نیروهای عراقی درآمدید و چندسال اسیر حزب بعث بودید؟

در عمليات رمضان، اوايل سال 1361 در جنوب کشور پس از اصابت گلوله کالبير 50 به پاي راستم زمين‌گير شدم و توسط نيروهاي بعثي به اسارت درآمدم و بيش از 8 سال اين اسارت طول کشيد.

*در زمان اسارت نحوه جذب نیرو توسط گروهک تروریستی منافقین چگونه بود؟

چگونگي جذب نيرو از ميان اسرا توسط گروهک تروريستي منافقين به صورتي بود که پس از  اينکه منافقين با تمام وقاحت سرسپردگي ديکتاتور سابق عراق را بدون چون و چرا قبول کردند، فعاليت‌ آنها در جذب نيرو شروع شد که اوج اين اقدامات پس از قبولي قطعنامه 548 سازمان ملل توسط جمهوري اسلامي ايران بود.

لازم به توضيح است براي زمينه‌سازي اين جذب نيرو، حدود 40 روز صبحانه قطع و غذاي روزانه به شدت کاهش يافت، رفتار نيروهاي حزب بعث هم با اسرا بدتر شد و در اين زمان بود که مهدي ابرشيم‌چي و تعدادي از افراد گروهک تروريستي منافقين در اردوگاه‌هاي بغداد (مانند رمادي، بين القفسين و ...) حضور و شروع به تبليغات دروغين کردند، از جمله اينکه مي‌گفتند شما اگر به ما ملحق شويد سه راه براي شما وجود دارد؛ يکي اينکه اگر دلتان خواست پيش ما مي‌مانيد که در اين صورت هرگونه حمايتي را دريافت مي‌کنيد.

 دوم اينکه جهت تحصيل به هر کشوري که بخواهيد فرستاده مي‌شويد و در نهايت به هر جا و به هر طريقي که خودتان بخواهيد منتقل مي‌شويد که پس از اين تبليغات اردوگاه‌ها با شعارهاي مرگ بر رجوي مرگ بر اسرائيل مرگ بر آمريکا و انگليس به هم خورد که البته پس ازمدتي از هر اردوگاه چند نفري به اين گروهک تروريستي پيوستند.

تعدادي از آنها بلافاصله متوجه نيرنگ سرکردگان اين گروهک تروريستي شدند و به اردوگاه برگشتند اما ما بقي علي‌رغم تمايل نتوانستند به اردوگاه برگردند و تعدادي از آنها  با تلاش جمهوري اسلامي ايران به ميهن بازگشتند چراکه اين افراد به سرعت به ماهيت تروريستي و خطرناک اين تشکيلات پي برده بودند و براي خود من نيز بسياري از اين موارد را تعريف کردند.

*آیا با خود شما نیز در مورد این مسئله صحبت شد؟

 با خود من صحبتي نشد، آنها سراغ افرادي که سن کمتر و به نظر تحمل شکنجه‌ها را نداشتند، مي‌رفتند و فعاليت خود را علني نمي‌کردند.

*شکنجه‌ اسرای ایرانی در عراق به چه صورت بود و آیا خود شما نیز مورد شکنجه قرار گرفتید؟

شکنجه گاهي انفرادي و گاهي دسته جمعي بود، هم شکنجه‌هاي روحي و هم شکنجه‌هاي جسمي وجود داشت، مثلا در اول آذر 1361 درب کليه اتاق‌ها در اردوگاه موصل 2 را بستند و تا 8 آذر 1361 درها را باز نکردند و از آب و غذا خبري نبود.

 دستشويي و توالت در اتاق‌ها موجود نبود، وضعيت بسيار اسفباري داشتيم، مقدار آب کمي هم که در اتاق در ظرفي قرار داشت آن هم به جايي رسيد که در دو سه روز اول با قاشق تقسيم مي‌شد و در روزهاي بعد فقط براي چند نفر از افراد که هوشياري خود را از دست داده بودند و قادر به حرکت، حرف زدن و حتي نگاه کردن نبودند کفايت مي‌کرد.

 بعد از روز پنجم هيچ چيزي باقي نمانده بود و تعدادي از بچه‌ها قطرات عرق پشت شيشه‌ها که از دماي بدن افراد جمع شده بود را به زبان مي‌کشيدند آن هم دور از چشم بقيه که احساس شرمندگي نکنند البته بعد از 8 روز که بچه‌ها در حال از دست رفتن بودند يکي از آنها پنجره‌ها را شکست و بدين وسيله درب‌هاي به محوطه اردوگاه باز شد.

در طول سال‌هاي اسارات شاهد بودم که افراد شاخص بيشتر مورد شکنجه قرار مي‌گرفتند، خود من نيز چندين بار در سلول انفرادي شکنجه شدم به طريقي که پاي مجروحم براي چندمين بار شکسته شد و روز به‌ روز کوتاهتر مي‌شد.

 رژيم بعثي براي شکنجه از کابل، شيلنگ، مشت و لگد با پوتين، آويزان کردن، قرار دادن اسرا بدون لباس در سرما و قرار دادن در فضاي بسته و بدون هوا در فصول گرم استفاده مي‌کردند.

*آیا اعضای گروهک تروریستی منافقین در شکنجه اسرای ایرانی حضور داشتند؟

بله، در شکنجه اسراي ايراني اعضاي گروهک تروريستي منافقين حضور داشتند اما در شکنجه‌هايي که بر روي من انجام مي‌شد با آنها روبرو نشدم و به گفته برخي ديگر از دوستان اين افراد از شکنجه هم‌وطنان خود به شدت لذت مي‌بردند و احساس رضايت و خوشحالي مي‌کردند.

*نظر شما در خصوص انتقال اعضای گروهک تروريستي منافقین به دیگر کشورها چیست؟

به نظر من همين که اين جمعيت محبوس و بي‌ارتباط با همه جا به فضاي بيرون راه يافتند و توانستند آنچه که دراين چند سال خفقان در اردوگاه اشرف به آنها تحميل و تحميق شده بود را به جهانيان نشان دهند سند ديگري براي رسوايي سرکردگان گروهک تروريستي منافقين است.

 اعتراف جدا شده‌ها از مسائل مشمئزکننده گرفته تا شکنجه‌هاي قرون وسطایي سرکردگان اين گروهک تروريستي نسبت به اعضا، هرکشوري را از پذيرفتن اين گروهک تروريستي مي‌ترساند.

همچنين در فضاي کشورهاي ديگر، امکان کنترل و تحت تعقيب و شکنجه قرار دادن اعضا کمتر و پر هزينه‌تر خواهد بود، گرچه سرکردگان این گروهک تروریستی در اين‌گونه موارد راه‌هاي ديگري نيز به کار مي‌گيرند ولي زمان از هم گسيختگي گروهک تروريستي منافقین فرا رسيده است.

*شما به عنوان فردی که تاکنون درنشست‌های بین‌المللی بسیاری علیه منافقین شرکت کرده‌اید، نظرتان راجع به پیگیری پرونده جنایت منافقین چیست؟ آیا مجامع بین‌المللی اقدام لازم و کافی را انجام داده‌اند؟

 به نظر من اينکه اين گروهک تروريستي توانسته در محافل بين‌المللي با خودفروشي و وطن‌فروشي براي خود حامياني دست و پا کند  بخشي به کم تحرکي ما در اين زمينه بر مي‌گردد که اگر با قدرت به اين عرصه وارد شويم هم‌چنان که در تعدادي از کشورها به مناسبت‌هاي مختلف شرکت داشتيم و حقيقتا تمام نقشه‌های شوم آنها را نقش بر آب کرديم که اين سرخوردگي از فحاشي‌ها و ناسزاگويي‌هاي آنها عليه جمهوري اسلامي ايران مشهود بود، مي‌توانيم آنها را براي هميشه رسواي عالم کنيم.

برخي مجامع بين‌المللي با توجه به اينکه وابسته به کشورهاي استعمارگري چون آمريکا و انگليس هستند نظر واقعي خود را پيرامون اين گروهک تروريستي مطرح نمي‌کنند بنابراين اقدام قابل قبولي در اين زمينه از خود نشان نمي‌دهند.

*نظر شما در خصوص محاکمه سرکردگان گروهک تروریستی منافقین در ايران چیست؟

 اگر به همان طريقي که کشور عراق اقدام و تعدادي از سرکردگان اين گروهک تروريستي را به مجامع قضايي احضار کرده و با اينترپل هم براي دستگيري آنها در ارتباط است، ساير گروه‌ها و NGO ها هم در ايران اقدام کنند مسلما تاثير بسزايي در سرنگوني کامل اين گروهک تروريستي و سرکردگان آنها خواهد داشت.

*با توجه به اینکه خانواده شهدای ترور حقوق خود و شهدا را از طریق NGOها پیگیری می کنند آیا تا کنون در خصوص شهدای هسته‌ای نیز این کار انجام شده است؟

 يکي از راه‌هاي مناسب و بستر صحيح اين است که از طريق NGOها که وابسته به محافل بين‌المللي نيستند اقدام شود، اکنون که در ايران بيش از 17 هزار خانواده قرباني ترور وجود دارد و بيش از 12 هزار نفر از آنها مربوط به جنایات گروهک تروريستي منافقين است منبع بسيار غني جهت پيگيري اين‌گونه جنايات محرز، وجود دارد.

 ضمن اينکه نحوه ترور شهداي هسته‌اي نشانگر حضور بي‌چون و چراي گروهک تروريستي منافقين و سرويس‌هاي جاسوسي موساد و CIA است بنابراين بايد عوامل آنها که هميشه وسيله اجراي نقشه‌هاي شوم دشمنان اين مرز و بوم بوده شناخته و مجازات شوند.

اکنون اين سوال مطرح است، افرادي که جز چهره‌هاي علمي بودند و در مسير پيشرفت کشور و جهان گام بر مي‌داشتند به چه جرمي ترور شدند و چه سکوت معناداري از محافل بين‌المللي در مقابل اين جنايات استشمام مي‌شود، محافلي که به بهانه مجازات مجرمي فرياد حقوق بشر سر مي‌دهند اما در برابر اين گونه جنايات خفه مي‌شوند و حاضر به محکوم کردن اين جنايات نيستند.

*پیام شما به جهانیان در خصوص ترور چهره‌های علمی کشورمان چیست؟

پيام انسان‌هاي آزاده به جهانيان این است که اگر دير بجنبيد و اين جنايات محکوم نشود قطعا در آينده پشيمان خواهيم شد چرا که در هر گوشه‌اي از عالم شاهد اين‌گونه فجايع خواهيم بود و لازمه ختم و يا به حداقل رساندن اين جنايات عزم جزم جهاني و عمومي بوده چراکه اگر حاميان تروریسم دست از حمايت اين حيوان‌صفت‌ها بردارند و هیچ جاي امنی براي جنايتکاران باقي نماند مسلما در طي زمان دفن خواهند شد، به اميد روزي با جهاني عاري از ترور و تروريسم.

انتهاي پيام/