انتقادی مشفقانه در خصوص برخوردهای قضایی اخیر با برخی فعالان رسانه ای و دانشجویی

به گزارش خبرنگار بسیج پیشکسوتان به نقل از نشریه 9دی

«این را هم به همه توصیه کنیم که نیروهای انقلابی را متهم به افراطی گری نکنند؛ بعضی هم اینجوری دوست می دارند. عنصر انقلابی، جوان انقلابی، طلبه انقلابی، فاضل انقلابی، مدرس انقلابی در هر سطحی از سطوح را متهم کنند به افراطی گری. نه این هم انحرافی است که به دست دشمن انجام می گیرد... این حرف من بهانه ای نشود برای اینکه یک عده ای بروند جوان های انقلابی را به عنوان جوان های تند، مورد ملامت و شماتت قرار بدهند؛ نه، من همه جوان های غیور کشور را، جوان های مؤمن انقلابی کشور را فرزندان خودم می دانم و پشت سر آنها قرار می گیریم؛ من از جوانان انقلابی و مؤمن و غیور حمایت می کنم...»
آنچه خواندید سخنان امام خامنه ای است که همین چندی پیش در حمایت از جوانان انقلابی بیان شده است. متاسفانه در هفته های گذشته برای چندمین بار اخباری در رسانه های کشور منتشر شد مبنی بر محاکمه و بازپرسی از برخی فعالان رسانه ای کشور که بسیاری از آنها فرزندان شهدا هستند و همگی آنها در دفاع از آرمان های امام امت و امام خامنه ای قلم می زنند و البته یک نقطه اشتراک دیگر در تمام این فعالان رسانه ای وجود دارد و آن انتقادات آنان نسبت به عملکرد آقایان لاریجانی است. 9 دی می داند و بارها اعلام کرده که زحمات و تلاش های این شخصیت ها در پیشبرد اهداف انقلاب کمک شایانی کرده است اما قطعا آنها شخصیت هایی نیستند که نقدشان مستحق چنین برخوردهای سریع و شدید قضایی باشد. این یادداشت بدین منظور نگاشته شده و امیدواریم دستگاه قضایی به این نقد مشفقانه توجه کند.

 یکم: در بیان ضرورت نقد در جامعه اسلامی
انقلاب اسلامی ایران با برچیدن نظامات دیکتاتور منشانه و خاندانی رژیم پهلوی، ‌آزادی و رهاشدن از قیود مادی را برای جامعه به ارمغان آورد. آزادی که خون‌بهای هزاران شهید بوده و با هزینه‌کرد تک تک آحاد ملت و رهبری زعیم کبیر آن پدید آمد. یکی از مظاهر آزادی حقیقی در جمهوری اسلامی، آزادی و تقوای بیان و عقیده، ‌آزادی قلم های پاک، آزادی نقد منصفانه و آزادی پرسشگری عدالت طلبانه بود تا جایی که در طول سه دهه اخیر نه تنها مسئولان عالی‌رتبه کشوری در برابر باب نقد و آزادی بیان موضعگیری نداشته و جلوی آن را سد ننمودند که حتی با اهتمام به حفظ این روحیه در تمامی سطوح،‌ خود به اولین مدافعان حریم آزادی اسلامی و نقد آرمانگرایانه تبدیل شده و از ناقدان و پرسشگران خود حمایت های جدی روا داشته اند. کار اما بدان جا رسید که حتی در برخی مقاطع – نظیر سال های موسوم به اصلاحات- نیز وقتی عده ای سالوس‌گرایانه خواستند از فضای آزادی بیان انقلاب اسلامی سوءاستفاده کرده وحریم های جامعه را نیز درنوردند، نظام اسلامی اما با اقتدار و کرامت،‌ به جای بستن فضای آزادی بیان و محدودسازی نقادان- که در همه جای دنیا هم مرسوم است و نمی توان خرده ای هم بر آن گرفت – به پاسخگویی بیشتر و استقبال از نقد شدن توسط ناقدان پرداخت.  در این صورت بود که نظام مقتدر و سیستم قضایی کشور، علی‌رغم توان و قدرت خود برای وارد نیامدن لطمه به آزادی در جامعه، به تحمل صبورانه ناسزاها، جفاها و اتهامات جماعتی پرداخت که به مثابه راهزنان آزادی بیان به اعمال دیکتاتوری با قلم و بیان می پرداختند. چنین بود که تساهل و تسامح با جماعت بی انصاف قلم به دست، حتی مورد اعتراض عمومی و نخبگانی جامعه نیز واقع شد اما اصل عدم خدشه به آزادی بیان باعث نشد تا نظام اسلامی اندکی از فضای آزادی بیان را محدود نماید. اهتمام مسئولین و بزرگان انقلاب اسلامی به نقد و آزادی بیان تا بدان جا بود که حتی رهبری معظم انقلاب اسلامی خود به میان جوانان، دانشجویان،‌ دانشگاهیان و آحاد ملت رفته و سنت پرسشگری و پاسخگویی را در جامعه ترویج ساختند؛ به گونه ای که در اغلب دیدارهای عمومی‌شان، ابتدا جمعی از حاضران به بیان نقدها، دغدغه‌ها، و نقطه نظرات خود پرداخته و ایشان در مقام پاسخگویی و تشریح نقد، بیانات خود را ارائه می فرمایند. از سوی دیگر اختصاص نامگذاری برخی از سال ها به نام سال «پاسخگویی مسئولان به مردم» یا به راه اندازی نهضت عدالت خواهی و ... خود نشان دهنده اهتمام عالی‌رتبه‌ترین مقام معنوی و سیاسی نظام اسلامی به ضرورت «مطالبه گری» و صیانت از فضای «نقادی» است. این در حالی است که ایشان با برافراشتن عَلَم نقد در فضای آزاد  نظام اسلامی، این نقد را برای اصلاح گری و پیشرفت جامعه به اهتزاز درآورده و بالطبع جامعه انقلابی و جوانان پرشور که فرزندان آن امام عزیزاند نیز در همین راستا حرکت می کنند.

  دوم: فرزندان انقلابی امام خامنه‌ای و خستگی‌ناپذیری در مطالبه‌گری
سال هاست که نسل جوان جامعه در فضای گفتمانی ساخته و پرداخته شده توسط امام راحل عظیم‌الشأن و امام خامنه‌ای تنفس کرده و خمیرمایه وجودی‌شان بر همین مبنا شکل یافته است. از همین روست که با برگرفتن ابزار نقد و پرسشگری به مطالبه از مسئولین و دست‌اندکاران کشور پرداخته‌اند. اینان می‌دانستند که نمی‌بایست فریاد عدالت خواهانه خود را درسینه خفه کنند و برای پیشبرد امور انقلابی باید مسئولین خطاکار را مخاطب نقد خویش قرار دهند اما از سوی دیگر هم می‌دانستند که در باب نقد نمی‌بایست از جاده انصاف و عدالت خارج شده و بر مبنای «ولایجرمنکم شنئان قوم علی الا تعدلوا، ‌اعدلوا هو اقرب للتقوی» بایستی در نقد هم از ضرورت رعایت همه جوانب نقادی و نیز عدم خروج از دایره انصاف و ورود به حیطه جوزدگی خودداری نمایند.
فرزندان انقلابی امام روح‌الله و امام خامنه ای اما می دانند که بایستی در اقتدا به فرمانده فرزانه انقلاب اسلامی هیچگاه عَلَم نقد را زمین نگذارند چرا که در این صورت بدخواهان و کینه توزان، منافقانه این عقبه مهم را برگرفته و با ابزار خود، علیه انقلاب اسلامی به جای انتقاد، انتقام گیری خواهند کرد.

  سوم؛ توقع از مسئولان در بالابردن ظرفیت نقدپذیری
همانگونه که در پیش گفته شد در حالی‌که عالی‌ترین مقام معنوی و سیاسی کشور، خود چنین دغدغه‌مندی نسبت به ضرورت رعایت آزادی بیان در جامعه دارند اما مع الأسف این الگوی وارسته در برخی اوقات توسط برخی از مسئولین الگوبرداری نشده و سعه صدر آنان در برخورد با منتقدین متفاوت از مشی و مشرب رهبر انقلاب اسلامی بوده است. مواردی از اعلام شکایت های مسئولین اجرایی در دولت سازندگی یا اصلاحات و یا برخوردها و اعلام شکایت هایی که در چند ساله اخیر از سوی مدعی العموم به بهانه نقد ریاست مجلس شورای اسلامی علیه برخی جوانان انقلابی و فعالین مطبوعاتی و رسانه ای و دانشگاهی حزب اللهی و بسیجی صورت می گیرد، از این دست است. این‌همه در حالی است که این سئوال به اذهان متبادر می شود که عده ای علاوه بر خطوط مورد احترام و حرمت نظام اسلامی، در صددند تا جابه جایی در خطوط قرمز پدید آورده و بر مبنای آن به برخوردهای سخت و قهرآمیز با فرزندان انقلابی امام و رهبری روی آورند.

  چهارم؛ ساکتین فتنه 88 و مطالبه گری انقلابی از آنان
پس از فتنه 88 نحوه مواجهه خواص با فتنه بر اساس بیانات رهبری معظم انقلاب اسلامی به عنوان یکی از شاخصه های مهم ارزیابی عملکرد خواص تبدیل شد. این چنین بود که وقتی عده ای حاضر نشدند تا در وقت لازم که امر امام جامعه ومطالبه مردم بر شفافیت مواضع و روشنگری استوار بود، موضع قاطعی در برابر فتنه گران اتخاذ نمایند، از سوی مردم به عنوان مردودین یا ساکتین فتنه لقب یافته و نوع مواجهه عمومی با آنان نیز تغییر یافت. مردم در این میان در برابر عملکرد آقای لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی سوالات و انتقاداتی مطرح می ساختند.از جمله آن که او تا مدت ها علیرغم تاکید رهبری بر خواص نسبت به پرهیز از اتخاذ مواضع چند پهلو،‌ همچنان از اعلام مواضع شفاف خودداری می‌کرد تا جایی که در یک برنامه زنده تلویزیونی در ایام فتنه به گونه ای جایگاه رفیع شورای نگهبان را به تأویل برد. او در مجلس شورای اسلامی نیز مواضعش را در نحوه برخورد با فتنه گران و اصلی کردن موضوع ماجرای کهریزک یا کوی سبحان ادامه داد. در کنار برخی مواضع مقبول و آرام کننده وی، این مواضع برای مردم انقلابی ابهام برانگیز بود. گرچه پس از رویداد 9 دی‌ماه 88 ، وی با مواضعی صریح‌تر و انقلابی تر از گذشته به میدان آمد، اما انتظار عمومی آن بود که پیش از این وارد میدان حمایت از انقلاب اسلامی شود که این انتظار محقق نشد تا جایی که برادر دیگر علی لاریجانی، یعنی دکتر جواد لاریجانی که در مقابله با فتنه 88 خوش درخشیده است، در مصاحبه های مختلف به نقد رفتار اخوی خود پرداخت و حتی یکبار به صراحت اعلام کرد که برادرش فتنه 88 را دعوای دو کاندیدا می دانست! توقع دلسوزان عرصه سیاسی از دکتر علی لاریجانی ارائه تصویری مشابه دوران مدیریت موفق وی در صدا و سیما بود. وقتی رییس مجلس علی رغم تاکیدات مکرر امام خامنه ای در خصوص عدم سکوت مسئولان در قبال فتنه 88 و شفاف بودن مواضع آنها ، اعلام می کند که معلوم نیست تئوری ساکتین فتنه از کدام کره نازل شده، آیا انتظار دارد که جوانان مطبوعاتی انقلابی که خود را سربازان امام خامنه ای می دانند، این مواضع وی را نقد نکنند؟  هیچ کس منکر برخی از خدمات علی لاریجانی در مسؤولیت های مختلف وی در سال های بعد از انقلاب نیست؛ خدماتی که رسانه های انقلابی همیشه مدافع و مبلغ آن بوده اند. اما مواضع وی در مقاطعی علامت سؤال های جدی در افکار عمومی پدید آورده. طبیعی است که رؤسای قوا با این حجم از عملکرد و اقدام مورد انتقاد قرار گیرند و روحیه انقلابی جوانان دانشجو باعث شد تا جوانان انقلابی بسیجی، دانشجو، مطبوعاتی و... در هر مقطعی به پرسشگری از علت این رفتارها مبادرت ورزیده و اقدامات رئیس مجلس را نقد نمایند همان طوری که در مقاطع مختلف رئیس جمهور را نیز نقد کرده و می کنند. این در حالی بود که اغلب این نقادی ها نیز از دایره حفظ حرمت رئیس مجلس شورای اسلامی خارج نشده و تنها با سوالاتی، به چند و چون این رفتارها پرداخته. اما با این همه طی دوساله اخیر شیب برخورد با منتقدین انقلابی علی لاریجانی رو به فزونی نهاده به صورتی که جمع زیادی از فعالین رسانه ای بسیجی، دانشگاهی از همین بابت به دادگاه ها فراخوانده شده، عده ای بازداشت، برخی محکوم و مع الأسف برخی دیگر مورد بی حرمتی واقع شده اند. وقتی به مجموع این برخوردهای قضایی با فرزندان امام خامنه ای نگریسته می شود، نخ تسبیح و قدر مشترک همگی آنها در انتقاد از رفتارهای رئیس مجلس یافت می شود. امری که به نظر می رسید باید بر اساس حدیث شریف «احب اخوانی من اهدی الی عیوبی» مورد تکریم و تعظیم وی و دستگاه قضایی نیز واقع می‌شد که در این مجال تنها به اندکی از این برخوردها می‌پردازیم و امیدواریم که این نوع برخوردها به همین موارد مذکور محدود باشد:

  1-حسین قدیانی، فرزند شهید و روزنامه نگار:
حسین قدیانی، وبلاگ نویس توانمند به دلیل یادداشت انتقادی که در مورد رفتار اخوان لاریجانی نوشته و آن را در وبلاگ شخصی خود منتشر کرده بود از سوی دادستانی احضار و مورد بازجویی قرار گرفت. از همین رو وبلاگ وی و سایت مشرق و تعداد دیگری از وبلاگ ها و سایت هایی که یادداشت قدیانی را منتشر کرده بود نیز فیلتر شدند. همچنین قدیانی به همین جرم روانه بازداشتگاه شد!
9 دی به هیچ وجه قصد ندارد از لحن تمام یادداشت های حسین قدیانی دفاع کند اما آیا به واقع باید چنین برخوردی با این فرزند شهید صورت می گرفت؟

  2-احمد قدیری ابیانه، دانشجوی بسیجی:
وی یکی از چند دانشجویی است که به هنگام سخنرانی علی لاریجانی در مسجد زین العابدین قم در روز 21 بهمن ماه سال 89 به بیان سؤالی از رئیس مجلس پرداخت. این در حالی است که پس از این ماجرا برای احمد قدیری ابیانه پرونده قضایی گشوده شد و وی در دادگاه بدین علت به 91 روز حبس قطعی محکوم و البته در مرحله تجدید نظر این حکم تقلیل یافت و مشروط به مدت دو سال رعایت قانون از سوی وی شد. اما نکته جالب آنکه به محض برخورد با این دانشجوی بسیجی، سایت آقازاده آشوبگر لندن نشین سعی نمود، به سازماندهی شده بودن اخلال‌گری! در مراسم سخنرانی رئیس مجلس بپردازد. چنانچه با ارسال خبرهایی به دروغ مدعی شد که دانشجویان منتقد لاریجانی به محفلی که در چند سال قبل در مراسم 15 خرداد، سخنرانی هاشمی رفسنجانی را اخلال کردند وابسته‌اند!

  3- میثم نیلی، فرزند شهید و مدیر مسئول سایت رجانیوز:
19مهر ماه سال 1390 در پی شکایت علی لاریجانی ازمدیرمسئول سایت رجانیوز پیرامون 50 خبر این سایت در مورد عملکرد آقای لاریجانی، میثم نیلی که از فعالان سیاسی، فرهنگی و رسانه ای مورد وثوق جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی است و سال ها در جایگاه مشاور وزیر، مدیرکل و... خدمات فراوانی داشته است، به دادگاه فراخوانده و بازداشت شد. خبرگزاری ها در این رابطه نوشتند:  «میثم نیلی؛ مدیر سایت «رجانیوز» با شکایت علی لاریجانی بازداشت شد. یک منبع آگاه در گفتگو با  فارس با اعلام این خبر اظهار داشت: در پی شکایت علی لاریجانی از میثم نیلی؛ مدیر سایت رجانیوز،‌ وی روز گذشته به دادسرا احضار شده و برای وی قرار وثیقه 50 میلیون تومانی صادر شد. وی با بیان اینکه شکایت علی لاریجانی از نیلی در خصوص 50 مورد از اخبار رجانیوز است، خاطرنشان کرد: امروز با مراجعه میثم نیلی به دادسرا برای ارائه وثیقه، به بهانه اینکه چرا وثیقه در روز گذشته تسلیم دادسرا نشده است،‌ وی را بازداشت کردند. این در حالی است که همزمان خبرگزاری فارس از منابع پارلمانی کسب اطلاع کرد که علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی علاوه بر مدیر مسئول سایت رجانیوز،‌ از حجت الاسلام حمید رسایی مدیرمسئول هفته نامه 9دی به دادگاه ویژه روحانیت شکایت کرده است. رئیس مجلس برای طرح و پیگیری شکایت خود از نماینده مردم تهران و سخنگوی فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس، وکیل خصوصی اختیار کرده است». جالب آن که سایت آینده که هنوز به محاق توقف فعالیت نرفته بود این بار نیز با خبرسازی‌هایی سعی کرد به دروغ اعلام نماید که نیلی اساساً بازداشت نشده بوده است!

  4- امیرحسین ثابتی، دانشجوی بسیجی و روزنامه نگار:
پس از ماجرای وقف اموال دانشگاه آزاد در مجلس شورای اسلامی، امیرحسین ثابتی مسئول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران در پی انتشار مطلبی در وبلاگ شخصی خود به انتقاد از رویه مجلس در این مصوبه ناپسند پرداخت. وی در این وبلاگ با عنوان «جاسبی گرایی» از نمایندگان و رئیس مجلس انتقاد کرده بود که همین مطلب باعث ورود مدعی العموم و اعلام شکایت از او به دادگاه انقلاب اسلامی شد. خبرگزاری ها در این رابطه نوشتند: «امیرحسین ثابتی مسئول اسبق بسیج دانشجویی دانشگاه تهران که در پی شکایت دادستان تهران به دادگاه احضار شده بود، پس از بررسی دادگاه انقلاب اسلامی به 91روز حبس تعزیری محکوم شد. امیرحسین ثابتی مسئول اسبق سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران که در پی شکایت دادستان تهران به دادگاه احضار شده بود، پس از بررسی دادگاه 1057 به 91 روز حبس تعزیری محکوم شد. بر اساس این گزارش، اجرای این حکم با رعایت ماده 25 قانون مجازات اسلامی به مدت دو سال به حالت تعلیق درآمده است. گفتنی است، پس از تصویب طرح وقف اموال دانشگاه آزاد در مجلس هشتم، در تیرماه 89 مطلبی انتقادی از امیرحسین ثابتی در یک وبلاگ منتشر شد که در آن، مسئول اسبق سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، طراحان مصوبه وقف اموال دانشگاه آزاد، مجلس هشتم و را «جاسبی گرا» خطاب کرده بود. پس از انتشار این مطلب انتقادی، دادستانی با طرح اینکه عنوان «جاسبی گرا» از مصادیق نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی است، از این فعال دانشجویی شکایت کرد».

  5- محمدرضا نقدی، فرزند شهید و دانشجوی روزنامه نگار:
در پی درج یادداشتی در هفته نامه 9 دی با عنوان «لاریجانی از چه می هراسد» در شماره 42 نشریه 9 دی در تاریخ 2 اسفندماه سال 90 دادگاه ویژه روحانیت به اعلام شکایت از نویسنده این مطلب مبادرت ورزید و محمدرضا نقدی به دادسرای روحانیت تهران احضار و بازجویی شد که وی پس از ساعت ها بازجویی و تحقیق اجازه خروج از دادسرا را دریافت کرد. مقاله مذکورانتقادات مستدلی به عملکرد لاریجانی در فتنه 88 و ماجرای وقف دانشگاه آزاد و... می پرداخت.

  6- محمد سعید ذاکری، طلبه بسیجی و روزنامه نگار:
پس از آزادی محمدرضا نقدی از دادسرای روحانیت، محمدسعید ذاکری فعال مطبوعاتی و مسئول صفحه سیاسی هفته نامه 9 دی به خاطر مسئولیت وی در درج یادداشت «لاریجانی از چه می هراسد» به صورت شبانه در اسفندماه 90 از سوی دادستانی ویژه روحانیت جلب، ‌بازجویی و بازداشت شد. ذاکری پس از گذشت 7 روز که به صورت انفرادی در زندان اوین بازداشت بود با قرار کفالت از زندان آزاد شد.

  7- محسن روزی طلب، فرزند شهید و فعال مطبوعاتی:
پس از بازداشت محمدسعید ذاکری، عده ای از فعالین مطبوعاتی با انتقاد از عملکرد دستگاه قضایی در برخورد با فعالین رسانه ای انقلابی، از عملکرد روسای قوای مقننه و قضائیه ابراز گلایه نمودند. حسن روزی طلب دانشجوی بسیجی و فعال مطبوعاتی  که ویژه نامه های معروف رمز عبور روزنامه ایران را در دولت نهم طراحی و منتشر کرده است نیز از جمله افرادی بود که در وبلاگ شخصی خود به ارائه نقدهایی در این رابطه پرداخت. این نقدها اما موجب شد که وی نیز از سوی دادستانی احضار و مورد بازجویی قرار گیرد. روزی طلب خود در این رابطه با خبرگزاری فارس مصاحبه ای انجام داده که بدین شرح است: «پس از دادگاه سوم تیر، بازپرس با صدور قرار کفالت مرا مرخص کرد. یکی هفته بعد اطلاع دادند 11 مرداد نیز برای برگزاری دادگاه تعیین وقت شده است. محمدحسن روزی طلب فعال رسانه ای درباره دلیل احضارش به دادسرا در سوم تیر و حکم نهایی آن، اظهار داشت: پس از دستگیری محمد سعید ذاکری قبل از انتخابات مجلس شورای اسلامی، برخی فعالان رسانه ای از جمله بنده به این حکم اعتراض کردیم.
روزی طلب با اشاره به اعتراض نسبت به این حکم در وبلاگ شخصی اش ادامه داد: بنده بدون اینکه از آقایان لاریجانی اسم ببرم از روند برخورد با فعالان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی مثل آقایان قدیری در قم، میثم نیلی و محمد سعید ذاکری و همچنین فیلترینگ سایت های 598 و بی باک انتقاد کردم. این فعال رسانه ای گفت: بعد از تعطیلات عید برای بنده احضاریه آمد که به شعبه 9 دادسرا مراجعه کنم اما بازپرس گفت که باید در روز سوم تیر مجدداً مراجعه کنم. با مطالعه پرونده مشخص شد که دادستان محترم تهران علیه بنده اعلام جرم کرده است. وی با بیان اینکه سوم تیر بازپرسی در زمان کوتاهی انجام شد و بازپرس نیز رفتار بسیار خوب و محترمانه ای داشت، افزود: بنده در دفاع از خودم گفتم اتهام بنده توهین به مسئولان کشور بر اساس ماده 609 قانون مجازات اسلامی است در حالی که اولا من از کسی اسم نیاوردم که حاوی توهین باشد و در ثانی شخصیت بنده و سوابق کاریم نشان می دهد که هیچ قصد مجرمانه ای برای این کار نداشته ام. روزی طلب افزود: بازپرس محترم نیز با صدور قرار کفالت مرا مرخص کرد و یک هفته بعد اطلاع دادند که پرونده با صدور قرار مجرمیت به شعبه 1057 دادگاه کارکنان دولت ارسال شده و 11 مرداد نیز برای برگزاری دادگاه تعیین وقت شده است».

  8- ابراهیم کشاورزیان، فرزند شهید و دانشجوی بسیجی:
در پی درج یادداشت پیش گفته در هفته نامه 9 دی ابراهیم کشاورزیان در سایت شخصی خود با انتشار گوشه ای از تصویر یادداشت مذکور، مطلبی کوتاه در نقد رفتار قوه قضائیه نوشته و در آن این سئوال از دستگاه قضایی را مطرح کرد که آیا به جای برخورد با ذاکری و امثال او بهتر نبود که آقای لاریجانی جوابی به افکارعمومی می داد؟ انتشار این سئوال باعث شد تا بلافاصله سایت «تنویر» که بنابر اظهارات مسئولینش تنها در آستانه آغاز فعالیت بوده و حتی مطلب یاد شده فقط 68 بازدید کننده داشته است، از سوی دادستانی تهران فیلتر شود! کشاورزیان نیز به دادسرای رسانه احضار و پس از بازجویی ، نسبت به درج این مطلب به اتهام نشر اکاذیب تفهیم اتهام و در نهایت وی با قرار کفالت فعلا آزاد است.
برخورد با فعالین رسانه ای و جوانان انقلابی در حالی از سوی مدعی العموم صورت می پذیرد که سایت ها و وبلاگ های منتقد نیز از این روند سخت مصون نمانده اند. فیلترشدن سایت هایی نظیر خبرنامه دانشجویان، 598، بی باک نیوز،‌ تریبون مستضعفین، صراط نیوز و... همگی از همین دست است. و حال این پرسش مطرح می شود که آیا بهتر نیست که برخی مسئولین به جای این رفتارهای سلبی به ابهامات رفتاری و عملکردی خود بپردازند و قضاوت نسبت به این سئوالات را به افکار عمومی بسپارند؟  چرا مسؤولین پرکار و خدوم با استقبال از نقادان عملکرد خود را تصحیح نمی کنند و چرا اساسا حاضر به پاسخگویی نیستند؟ پاسخگویی آن ها می تواند در مواردی حتی منتقدان را  راضی و آن ها را متقاعد کند. برخورد قضایی با تمامی عناصر یاد شده که از جمله نخبگان سیاسی و اجتماعی جامعه به حساب آمده و نقد آنان از روی حس تکلیف مداری و بر مبنای وظیفه شناسی و با دلسوزی و به قصد اصلاح نارسایی ها صورت گرفته آیا بر اساس برخی گمانه ها با نتایجی نظیر کند کردن «انقلابی گری» یا پشیمان سازی جوانان از پیگیری اهداف انقلابی در جامعه همراه نخواهد شد؟ در این صورت مسئولیت عمده دستگاه ها برای مقابله با این احساس و عمل به فرامین رهبری چیست؟ رهبر انقلاب همواره جوانان را به آرمان گرایی، عدالت طلبی، امر و دعوت کردند و البته از آنان خواسته اند با درک واقعیت های کشور با انتقادات خود به مسوولین کمک کنند. بد نیست که در این مجال و به عنوان حسن ختام گوشه ای از بیانات رهبری معظم انقلاب اسلامی در دیدار طلاب انقلابی قم و نیز سخنرانی در جمع مردم مشهد را مرور کرده و لازم است دستگاه قضایی و نیروهای انقلابی در آن تأمل کنند.
حضرت امام خامنه ای –مدظله- در سفر تاریخی خود به قم و در میان طلاب این شهر خطاب به جوانان پرشور و انقلابی حوزه ضمن توصیه به رعایت رفتار بر مبنای قانون و پرهیز از رفتاری که متّصف به تهمت افراطیگری شود فرمودند: «عزیزان من! آینده مال شماهاست، امید آینده کشور شماها هستند؛ باید خیلی مراقبت کنید. درست است که جوان طلبه انقلابی اهل عمل است، اهل فعالیت است، اهل تسویف و امروز به فردا انداختن کار نیست، اما باید مراقب باشد... جوانهای انقلابی بدانند همانطور که کنارهگیری و سکوت و بیتفاوتی ضربه میزند، زیاده روی هم ضربه میزند؛ مراقب باشید زیاده روی نشود ... انقلابی باید بصیر باشد. باید بینا باشد، باید پیچیدگیهای شرایط زمانه را درک کند ... باید دقیق باشید، باید شور انقلابی را حفظ کنید. باید با مشکلات هم بسازید. باید از طعن و دق دیگران هم رویگردان نشوید اما باید خامی هم نکنید. مراقب باشید. مأیوس نشوید. در صحنه بمانید اما دقت کنید و مواظب باشید. رفتار بعضی از کسانی که به نظر شما جای اعتراض دارد شما را عصبانی نکند. شما را از کوره در نبرد. رفتار منطقی و عقلانی یک چیز لازمی است. البته این را هم به همه توصیه کنیم که نیروهای انقلابی را متهم به افراطیگری نکنند؛ بعضی هم اینجوری دوست میدارند. عنصر انقلابی، جوان انقلابی، طلبه انقلابی، فاضل انقلابی، مدرس انقلابی در هر سطحی از سطوح را متهم کنند به افراطیگری. نه این هم انحرافی است که به دست دشمن انجام میگیرد».  هم ایشان در سخنرانی اخیر در صحن رضوی ضمن توصیه به همگان نسبت به رعایت قانون و پرهیز از اختلافافکنی در جامعه، دست به یقه شدن مسئولان در برابر چشم مردم و دشمنی با یکدیگر فرمودند: «این رسانه های الکترونیکی و اینترنتی متأسفانه موجب شده است که افراد بیمحابا علیه یکدیگر حرف بزنند، بد بگویند. باید از طرف مسئولین کشور برای این هم یک جوری تدبیر بشود. حالا این حرف من بهانه ای نشود برای اینکه یک عده ای بروند جوان های انقلابی را به عنوان جوان های تند، مورد ملامت و شماتت قرار بدهند؛ نه، من همه جوان های غیور کشور را، جوان های مؤمن انقلابی کشور را فرزندان خودم می دانم و پشت سر آنها قرار میگیریم؛ من از جوانان انقلابی و مؤمن و غیور حمایت میکنم؛ منتها همه را توصیه میکنم به این که در رفتار خود، با اخلاق اسلامی رفتار کنند؛ قانون را مراعات کنند».

انتهای مطلب/ع1