به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت" به نقل از دفاع پرس، سید محمدجواد میرخانی؛ «سادهزیستی» یکی از ضروریات رفتاری حاکمان اسلامی است که حضرت علی (ع) بهعنوان حجّت خدا و حاکم بلاد اسلامی در دورانی از تاریخ، با عمل به آن، در این زمینه حجّت را بر همه حاکمان اسلامی تمام کرده و فرمودند: «بهخدا قسم من از دنیای شما طلایی نیاندوخته و از غنایم فراوان آن ذخیرهای برنداشته و در عوض این جامه کهنهام، جامه کهنه دیگری آماده نکردهام».
سادهزیستی حاکمان اسلامی در واقع، یکنوع همدردی آنها با اقشار متوسط و ضعیف جامعه است که میتواند مظهر امید و عدالت در آن جامعه باشد. وقتی صحبت از سادهزیستی حاکمان اسلامی به میان میآید، طبعاً لازمه رعایت این خصوصیت تنها مختص به رهبر جامعه اسلامی نیست، بلکه مسئولان در ردههای مختلف حکومتی نیز ملزم به رعایت آن هستند؛ چراکه وقتی به حضرت علی (ع) خبر رسید که «عثمان بن حنیف انصاری» فرماندار «بصره» در مهمانی پُر زَرق و برقی حضور پیدا کرده است، ایشان در نامهای به وی نوشتند: «به من خبر رسیده که مردی از جوانان اهل بصره تو را به مهمانی خوانده و تو هم به آن مهمانی شتافتهای، با غذاهای رنگارنگ، و ظرفهایی پر از طعام که به سویت آورده میشده پذیراییت کردهاند، خیال نمیکردم که مهمان شدن به سفره قومی را قبول کنی که محتاجشان را به جفا میرانند، و توانگرشان را به مهمانی میخوانند...».
«سادهزیستی» یکی از اصول تفکر انقلاب اسلامی ایران و سیره امام خمینی (ره) است؛ بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران، در طول عمر مبارک خود، خصوصاً در دورانی که نهضت اسلامی ملت ایران را رهبری میکردند و در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی که رهبری جمهوری اسلامی ایران را برعهده داشتند، به شهادت تمامی کسانی که زندگی ایشان را از نزدیک دیدهاند، «سادهزیستی» را سرلوحه زندگی خود قرار داده بودند.
امام خمینی (ره) همچنین، علاوهبر اینکه خود را ملزم به کوخنشینی و سادهزیستی میدانستند، در عین حال، دیگر مسئولان را نیز به این اصل مهم که بهعنوان یکی از اصول حکومتداری حضرت علی (ع) به شمار میرود، توصیه میکردند؛ برای نمونه، ایشان فرمودهاند: «آن روزی که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روزی است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آنروزی که رئیس جمهور ما خدای نخواسته، از آن خوی کوخنشینی بیرون برود و به کاخنشینی توجه کند، آن روز است که انحطاط برای خود و برای کسانی که با او تماس دارند پیدا میشود. آن روزی که مجلسیان خوی کاخنشینی پیدا کنند خدای ناخواسته، و از این خوی ارزنده کوخنشینی بیرون روند، آن روز است که ما برای این کشور باید فاتحه بخوانیم».
امام خمینی (ره) در سخنرانی دیگری نیز، «مبارزه با کاخنشینی» را یکی از وظایف مردم دانسته و فرمودهاند: «ما باید کوشش کنیم که اخلاق کاخنشینی را از این ملت بزداییم. اگر بخواهید ملت شما جاوید بماند و اسلام را به آنطوری که خدای تبارک و تعالی میخواهد، در جامعه ما تحقق پیدا کند، مردم را از آن خوی کاخنشینی به پایین بکشید...».
خواندن و شنیدن این سخنان امام خمینی (ره)، ممکن است این سؤال را در ذهنها بهوجود آورد که «کاخنشینی» آیا همان «رفاه» لازم جامعه و «کوخنشنی» نیز بهمعنای «فقر» است؟ پس اگر اینچنین است، چرا تفکر انقلاب اسلامی ایران، جامعه را به زندگی در فقر توصیه و از رفاه بر حذر میدارد؟ پاسخ را میتوان در این جمله از امام راحل یافت، آنجایی که فرمودهاند «ما وقتی که ملاحظه میکنیم و سعادتها را سنجش میکنیم، میبینیم که سعادتمندها آنهایی بودند که در کوخها بودند. آنهایی که در کاخها هستند، سعادتمند نیستند»؛ بنابراین کاخنشینی مانعی بزرگ در جهت سعادت جامعه است و صد البته که منافی رفاه لازم مردم نیز نیست. بلکه «کاخنشینان» آن «رفاهطلبان افراطی» هستند که بهوسیله قدرت سرمایه خود، یک «نظام سرمایهداری» و «بردهداری مدرن» را ایحاد و جامعه را دچار فاصلههای اجتماعی کردهاند که اگر بخواهیم در یک جمله کاخنشینی را توصیف کنیم، بهتر است همان جمله حضرت علی (ع) را بگوییم؛ «محتاجان را به جفا راندند و توانگران را به مهمانی خواندند».
در مقابل کاخنشینی، «کوخنشینی» قرار دارد که این موضوع نیز بهمعنای زندگی در فقر نیست، بلکه کوخنشینان، هم فقیران و هم بخشی از جامعه هستند که بهدنبال ثروتاندوزی نیستند و طبیعی است که در این میان، کسانی هستند که میتوانند زندگی خود را سرشار از سرمایههای هنگفت کنند؛ اما ترجیح میدهند که انفاق کرده و فاصله طبقاتی جامعه را کم کنند. همانهایی که با رانت و نظامهای سرمایهداری مخالفند و بر سر سفرههای رنگین و پر زرق و برق لقمه برنمیدارند.
حضرت علی (ع) بهعنوان الگوی کوخنشینهای عالم، در همان نامهای که به «عثمان بن حنیف انصاری» فرماندار «بصره» نوشتهاند، خطاب به وی تأکید کردهاند که «اگر میخواستم، هر آینه میتوانستم به عسل مصفّا و مغز این گندم و بافتههای ابریشم راه بروم؛ اما چه بعید است که هوای نفسم بر من غلبه کند و حرصم منرا به انتخاب غذاهای لذیذ وادار نماید؛ در حالی که شاید در حجاز یا یمامه کسی زندگی کند که برای او امیدی به یک قرص نان نیست، و سیری شکم را به یاد نداشته باشد، یا آنکه شب را با شکم سیر صبح کنم، در حالی که در اطرافم شکمهای گرسنه و جگرهایی سوزان باشند»؛ این درحالی است که مولای متقیان (ع) فقیر نبود، بلکه زندگی خود را وقف فقرا کرده بود؛ چه نخلستانها و چاههای آبی که ایشان ایجاد کرده و وقف مستضعفان کردند و چه شبهایی که نان خرما بر دوش میانداختند و بر در خانه یتیمان و فقیران رفته و اجازه نمیدادند که آنها سر گرسنه زمین بگذارند.
امروز با گذشت بیش از ۴۱ سال از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، آفتی بزرگ سیره امام خمینی (ره) که برگرفته از همان سیره علوی (ع) است را تهدید میکند و آن آفت چیزی نیست جز کاخنشینی برخی مسئولان و آقازادههای بهظاهر مظلوم آنها!.
رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظلهالعالی) در سخنرانی که در ۱۴ خرداد سال ۱۳۹۴ حرم مطهر امام خمینی (ره) داشتند، نسبت به تحریف تفکرات امام راحل چند هشدار را مطرح کردند؛ یکی از این هشدارها، حمایت امام از محرومان و مخالفت ایشان با نابرابری اقتصادی و کاخنشینی بود. امام خامنهای (مدظلهالعالی) در این سخنان خود فرمودند: «امام طرفدار جدی حمایت از محرومان و مستضعفان بود؛ امام نابرابری اقتصادی را با شدت و حدّت رد میکرد؛ اشرافیگری را با تلخی رد میکرد؛ بهمعنای واقعی کلمه، امام طرفدار عدالت اجتماعی بود؛ طرفداری از مستضعفان شاید یکی از پر تکرارترین مطالبی است که امام بزرگوار ما در بیاناتشان گفتند؛ این یکی از خطوط روشن امام است؛ این یکی از اصول قطعی امام است، همه باید تلاش کنند که فقر را ریشهکن کنند؛ همه باید تلاش کنند که محرومان را از محرومیت بیرون بیاورند و تا آنجایی که در توان کشور است، به محرومان کمک کنند. از آن طرف به مسئولان کشور هشدار میداد درباره خوی کاخنشینی - این نکتهای که در قرآن هم آمده است: «وَ سَکَنتُم فی مسٰکِنِ الَّذینَ ظَلَموا» و همه را از خوی کاخنشینی برحذر میداشت...».
دیدگاه ها