
به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت" 24 مردادماه سالگرد فرار مفتضحانه ارتش متجاوز آمریکا از افغانستان است
اشغال نظامی افغانستان در سال 2001 به بهانه حمله به برجهای دوقلوی منهتن صورت گرفت ولی هدفگذاری آن ایجاد سلطه نظامی درازمدت در افغانستان - که کیسینجر از 100 سال سخن میگفت - با هدف کنترل ایران، روسیه، چین و هند بود. آمریکا به همین منظور ائتلاف نظامی «ایساف» را پدید آورد و از کشورهای غربی خواست ولو بهصورت نمادین و اعزام یک یگان کوچک در این ائتلاف شرکت نمایند. جمع این نیروها را بین 36 تا 50 هزار نفر ذکر کردهاند که با احتساب نیروهای آمریکا به حدود 130 هزار نفر میرسید. این نیروها به مرور کاهش یافتند و تقریباً پنج سال پس از اشغال این کشور و بروز اختلافات میان نیروهای آمریکایی با بقیه و بهخصوص اختلاف بین انگلیس و آمریکا، عدد نیروهای نظامی غربی در افغانستان در سالهای بعد به حدود 70 هزار نفر رسید و در نهایت نیروهای دولتهای غربی به کشورهای خود بازگشتند و عدد نیروهای نظامی آمریکا نیز به کمتر از 50 هزار نفر رسید.
با به بنبست رسیدن روش اشغال کامل ودرازمدت وفعال نظامی، آمریکا روی کار آوردن یک دولت افغانستانی وابسته را مدنظر قرار داد. از اینرو در نتیجه برگزاری انتخابات، «حامد کرزی»به ریاستجمهوری رسید.کرزی ابتداحضورنظامیان آمریکایی در کشورش را بهعنوان پادزهرحمله طالبان به دولت مرکزی در نظر داشت و از آن پشتیبانی میکرد، اماچندی نگذشت که اومتوجه شدآمریکااصولاًوجودیک دولت قدرتمنددرکابل رانمیخواهد و آن را در جهت منافع خود نمیداند، به همین جهت شکافی میان دولت کرزی و ایساف به فرماندهی آمریکا پدید آمد. پس از آن دولت بهصورت ضعیف در کابل وجود داشت و اما در عمل این آمریکاییها بودند که سررشته بسیاری از امور امنیتی و سیاسی افغانستان رادردست داشتند. این موضوع دامنه اختلافات کابل وآمریکارادائماً فزونی بخشید.
همزمان با اختلافات میان آمریکا و دولت ضعیفی که در کابل سر کار آمده بود، طالبان در بخشهای مختلف افغانستان مشغول پیشروی و به دست گرفتن کنترل امنیتی بسیاری از استانها بود. این تحرک پس از پایان دوره ریاستجمهوری کرزی و آغاز دوره ریاستجمهوری اشرف غنی تشدید شد. غنی برخلاف کرزی با تقلب علیه دکتر عبدالله عبدالله به ریاستجمهوری رسید، به همین جهت اختلافات درون دولت افغانستان در دوره غنی شدت گرفت و طالبان از این اختلافات بهرهبرداری میکرد و بر دایره کنترل خود در افغانستان میافزود.
در حد فاصل 2006 تا 2021، با قدرت گرفتن طالبان به مرور از اقتدار نیروهای اشغالگر و دولتی که در یک دموکراسی ضعیف سر کار آمده بود، کاست و در نهایت دولت کابل را تا سرحد انحلال پیش برد. از آن طرف سیاست جمهوری اسلامی ایران که بر مبنای اخراج آمریکا از افغانستان استوار بود و متناسب با آن اقداماتی را طراحی و به اجراگذاشت،عرصه رابرآمریکاییها تنگ و افق تسلط درازمدت آمریکا را برای واشنگتن نومیدانه کرد. آمریکاییها در وضعیتی قرار گرفتند که ناگزیر شدند با قدرتمندترین گروه معارض افغان که طالبان بوده وارد مذاکره شده و راهی را برای حل مسئله پیدا نمایند. از این رو مذاکرات آمریکا و طالبان در دوحه آغاز گردید.
مذاکرات دوحه با دو نیت مجزا و در واقع با دو دستورکار جداگانه شروع شد. آمریکاییها با این انگیزه که با طالبان بر سر بقای نیروهای نظامی خود در این کشور به توافق برسند و افغانها با این هدف که آمریکا را وادار به پذیرش حکومت خود نمایند، مذاکرات را شروع کردند. زلمای خلیلزاد و ملابرادر در اولین گفتوگوها قبول کردند که تحت هر شرایطی ارتباط میان آمریکا و طالبان برقرار باشد. در گامهای بعدی، آمریکاییها با طالبان برای زمانی یکساله به توافق رسیدند و براساس آن مقرر شد در این یک سال، طالبان به نیروهای نظامی آمریکا کاری نداشته باشد و در مناطق تحت سیطره خود مانع حمله به نیروهای آمریکا نیز بشود و متقابلاً آمریکا در منازعه میان دولت و طالبان بیطرف بماند!
مذاکرات که تقریباً دو سال به درازا کشید، در نهایت به پذیرش خروج از افغانستان توسط آمریکا منجر گردید. در مقابل طالبان قبول کردند خروج امن آمریکا از افغانستان را تضمین نمایند.
جمهوری اسلامی به دقت مذاکرات دوحه میان طالبان و آمریکا را زیر نظر گرفت.
اخراج آمریکا از افغانستان سه ضلع داشت؛ یک ضلع راهبردی و استراتژیک که جمهوری اسلامی ایران بود، یک ضلع نظامی که طالبان بود و یک ضلع اجتماعی که تودههای مردم مجاهد افغانستان بودند.
یک سال است آمریکا از افغانستان فرار کرده اوکه باهدف محاصره ایران به این کشور حمله کرده بود ویک تهدید قوی به حساب می آمد باموضع اصولی رهبری تهدید یک فرصت استثنایی ایجاد نمودونتیجه آن فرار،و تصویر و نتیجه این فرار، شکست و شکستپذیری است. فرار نظامیان آمریکایی از افغانستان، تجلی فرار آنان را از عراق تا خلیجفارس و کشورهای شبهجزیره و بهطور کلی غرب آسیا ترسیم می نماید گردآوری:بسیجی پیشکسوت محمد صادقی
دیدگاه ها