
به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت" بایستی عدالت چنان از طرف مردم،قشرهاوبه خصوص جوانان مطالبه شود که هر مسئولی چه بنده وچه هر کس دیگری که در جایی مسئول است نا چار باشد به مقوله عدالت ولو بر خلاف میلش هم باشد بپردازد22/2/1382) مقام معظم رهبری ) مرکز ارتباطات مردمی قوه قضائیه یک سازمان ضد مردمی است که آگاهانه یا ناآگاهانه مراجعان را در خیابان به شکل مافیایی بازداشت میکند! ادامه این ماجرا را بخوانید.
مدت هاست برای رسیدن به محل کار، از روبهروی مرکز ارتباطات مردمی قوه قضائیه، واقع در خیابان ولیعصر (عج) عبور میکنم. چند ماهی است عدهای افراد مسن، رنجور و بازنشسته جلوی این مرکز تجمع کردهاند. پس از چندینبار مشاهده این زنان و مردان و پلاکاردهای در دست شان، حس نوعدوستی واحقاق حق من گل کرد ودرجمع شان حاضر شدم.
با چندین نفر از این بازنشستگان فرهنگی تبریزی گفتگو کردم. از سیر پرونده و جزئیات عجیبی که برآنهاگذشته است، بگذریم؛خلاصه آنکه این پناه بردگان به ساختمان ارتباطات مردمی قوه قضائیه یک حکم لازم الاجرادراجرای احکام استان آذربایجان شرقی داشتند که موضوع آن تحویل زمینهای یک تعاونی پس از۲۰سال دوندگی بود.آنها مقابل ساختمان ارتباطات مردمی قوه قضائیه جمع شدهبودند تاپس از ۱۲سال پیگیری،فقط بتوانند رئیس قوه قضائیه راببینندوعلت اجرانشدن حکم قطعیشان راپس ازاین همه سال جویا شوند.
با مشخصشدن ذیحق بودنشان، هفت روز پیش در «جوان» 10/2، برایشان گزارشی از ستمی که بر آنها رفتهبود با عنوان «قاضی القضات صدای فرهنگیان تبریزی را بشنود!» نوشتیم. در گفتگوهای اولیهام با این مالباختگان رنجور، آنها چندینبار به من تذکر دادند که این پرونده ذی نفعان خطرناکی دارد که از هیچ اقدام خطرناکی در راستای منافعشان و علیه رأی قطعی ما ابا ندارند. همین موضوع من را بر پیگیری این پرونده مصرتر و مجابتر کرد.
پس از نگارش گزارش «جوان» هیچ واکنشی از سوی هیچ نهادی رخ نداد، به جز بازداشت مردمانی که میخواستند رئیس قوه قضائیه را ببینند در خیابان ولیعصر؛ فردای پس از انتشار گزارش، نماینده معترضان فرهنگی تبریز، به ما زنگ زد و خبر داد که او را، که یک زن مسن و فرهنگی و ارجمند است، به همراه یکی دیگر از معترضان که همراهش بودهاست، هنگام پیاده روی در خیابان ولیعصر به زور و به شیوهای نامتعارف، سوار ماشین کرده و به دادسرای منیریه برده و با تهدید به بازداشت از او تعهد گرفتهاند که مجدداً مقابل مرکز ارتباطات مردمی قوه قضائیه نیاید و تقاضای دیدار با رئیس قوه قضائیه به دلیل اجرای حکم قطعیاش نداشتهباشد!
با شنیدن این ماجرای هولناک و گریه این پیرزن رنجور پشت تلفن که بسیار محترمانه ۱۲ سال پیگیر اجرای حکمش بودهاست، به مسئول روابط عمومی قوه قضائیه زنگ زدم که پاسخگو نبود. پیامک دادم و تقاضای صحبت تلفنی کردم که بازهم پاسخگو نبود.یاد ویدئوی منتشر شده چند روز پیش در شبکههای اجتماعی افتادم که در آن یکی از وابستگان قوه قضائیه در حضور رئیس این قوه از سالها فساد عجیب برخی کارکنان قضایی در یکی از شهرستانها خبر میداد.
قوه قضائیه در سخن خوب از مبارزه با فساد صحبت میکند و ما را هم به این مبارزه امیدوار کردهبود، اما برخورد عجیب و بازداشت معلمانی رنجور که دودهه است پیگیر اجرای حکمشان هستند، پس از رسانهای شدن این موضوع، یک شاهد عملی دیگر برای رخنه کردن فساد در قوه قضائیه است.ای کاش اقلاً سر در ساختمان ارتباطات مردمی قوه قضائیه را پایین بکشند تا این مردمان رنجوری که از تبریز به آنجا پناهنده شدهبودند، به دلیل حضور آرام و نجیب شان آن هم صرفاً با تقاضای دیدن رئیس قوه قضائیه، به شیوه مثل دروران پهلوی معدوم در خیابان ولیعصر (عج) بازداشت نمیشدند. این یک نمنه از ....ظلم بعضی ازقضات متخلف حد ندارد کی مردم شریف مابه خصوص نخبگان عزیزبنا به بیان مقام عظمای ولایت مطالبه حقوق از دست رفته خوداز قضات متخلف را به گوش رئیس قوه قضائیه به رسانندوحق خودرا زنده کنند.
گردآوری: بسیجی پیشکسوت محمد صادقی
دیدگاه ها