رمز پیوند مردم و انقلاب

به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت"  به نقل از کیهان،   1- می‌گفت با دو تن از رفقا در گلزار شهدای چالوس به زیارت اهل قبور رفته بودیم، بر سرمزارشهید میرفاضلی نشسته بودم که دوست صمیمی‌من از دوران کودکی تا هنگام شهادت بود، درحین فاتحه‌خوانی که خاطرات هم‌مثل برق از ذهنم می‌گذشت، ناگهان احساس کردم دستی به شانه‌ام خورد، به خود آمدم، برگشتم و سرم را بالا گرفتم، مادر شهید را بالای سرم ایستاده دیدم، سلام و علیکی وگفت، فاتحه‌خوانی‌ات که تمام شد سری به منزل ما بزن، همراه دوستان یکسره به منزل شهید رفتیم.