دوشنبه 12 تیر 1391 | 17:47
شهید دستواره: كنار مزار برادرم قبری را برای من خالی نگه دارید
شهید دستواره: كنار مزار برادرم قبری را برای من خالی نگه دارید
شهید 'رضا دستواره' پس از شركت در مراسم تشییع و تدفین برادرش عازم منطقه شد و هنگامی كه از او خواستند تا شب هفت 'حسین دستواره' در تهران بماند، به دوستان خود گفت 'سفارش كرده ام كنار قبر حسین قبری را برای من خالی نگهدارند' و بعد از 10 روز به آرزوی خود رسید.

بسیج پیشکسوتان

بیش از 10 روز از شهادت برادرش نگذشته بود كه رضا دستواره، فرمانده تیپ ابوذر در عملیات كربلای یك 'روز آزادسازی شهر مهران' در 13 تیر سال 65 به خیل شهدا پیوست و به آرزوی دیرین خود رسید.

شهید رضا دستواره در سال 1338 در خانواده ای مذهبی و مستضعف در جنوب تهران به دنیا آمد و دوران تحصیل دبستان را در مدرسه ای به نام باغ آذری گذراند. سپس تا مقطع دیپلم، تحصیلات خود را با نمرات عالی به پایان رساند.

گرایش دینی و علایق مذهبی از همان كودكی در حركات و سكنات شهید دستواره نمایان بود و هر روز افزایش می یافت. او به تلاوت قرآن و شركت در مسابقات قرائت قرآن علاقه وافری داشت. زمانی كه خود هنوز به سن تكلیف نرسیده بود اعضای خانواده را به انجام تكالیف الهی و رعایت اخلاق اسلامی توصیه می كرد و همسایگان، او را به عنوان روحانی خانواده اش می شناختند.

با اوج گیری انقلاب اسلامی، همراه با سیل خروشان امت مسلمان در تظاهرات و فعالیت های مردمی شركت فعال داشت و در این زمینه چند بار توسط عوامل رژیم منحوس پهلوی دستگیر شد.

سال 1357 زمانی كه در سال آخر دبیرستان درس می خواند نه تنها خود فعالانه در تظاهرات و اعتراضات عمومی علیه طاغوت شركت می كرد بلكه دوستان همكلاسی و برادران كوچكترش را نیز به این امر ترغیب و تشویق می كرد. زمانی كه یكی از برادرانش گفته بود شاه توپ و تانك دارد و پیروزی بر او مشكل است اظهار داشته بود كه 'ما خدا را داریم.'

به واسطه حضور فعال و مستمری كه در صحنه های مختلف داشت، توسط عوامل رژیم شناسایی و در روز 14 آبان سال 1357 در دانشگاه تهران دستگیر و روانه زندان گردید اما پس از مدتی از زندان آزاد شد.

هنگام ورود حضرت امام خمینی (ره) فعالانه در مراسم استقبال شركت كرد و مسوولیت امنیت قسمتی از میدان آزادی را به عهده گرفت.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی برای پاسداری از دستاوردهای انقلاب به جمع پاسداران كمیته انقلاب اسلامی پیوست و پس از چهار ماه خدمت در این نهاد انقلابی به سپاهیان پاسدار پیوست و بلافاصله داوطلبانه طی ماموریتی عازم كردستان شد.

او همراه فرماندهانی چون شهید 'رضا چراغی' و حاج 'احمد متوسلیان' زحمات زیادی را در مقابله با ضدانقلاب به جان خرید. بعد از آزادسازی شهر مریوان با متوسلیان و سایر رزمندگان وارد مریوان شد و از آنجا كه این شهر جنگ زده، پس از آزادی با مشكلات زیادی مواجه بود و سازمان ها و موسسات دولتی تعطیل شده بودند، به دستور متوسلیان، تعدادی از پاسداران در مراكز و ادارات مختلف از جمله شهرداری، ‌رادیو و تلویزیون مشغول خدمت شدند.

شهید دستواره نیز ماموریت یافت تا كالاهای ضروری مردم را تهیه كرده و در اختیار آنان قرار دهد. او به خوبی این ماموریت را انجام داد و در روزهای عملیات نیز مانند سایر رزمندگان سلاح به دست، در قله های مریوان با ضدانقلاب و با دشمن بعثی جنگید. البته شهید دستواره مدتی نیز فرماندهی پاسگاه شهدا در محور مریوان را به عهده داشت.

هنگامی كه حاج احمد متوسلیان ماموریت یافت تیپ محمدرسول الله(ص) را تشكیل دهد، به همراه سایر برادران به سمت جبهه های جنوب عزیمت كرد و در آنجا به علت مهارت در جذب نیرو مامور تشكیل واحد پرسنلی تیپ گردید.

دستواره با میل باطنی كه به گردان های رزمی داشت، روحیه اطاعت پذیری اش باعث شد تا بدون هیچگونه ابهامی مسوولیت محوله را قبول كند اما از فرماندهان تقاضا كرد كه مجاز به شركت در عملیات باشد. بنابراین در روزهای عملیات، سلاح به دست، در كنار فرماندهان گردان وارد عمل می شد.

شهید دستواره در عملیات های رمضان و مسلم بن عقیل به فرماندهی تیپ سوم ابوذر منصوب شد و تا زمان عملیات خیبر در همین مسوولیت به خدمت صادقانه مشغول بود.

در عملیات خیبر بعد از شهادت فرمانده دلاور لشكر محمدرسول الله(ص) شهید 'حاج ابراهیم همت' و واگذاری فرماندهی به شهید 'عباس كریمی'، سید رضا به عنوان قائم مقام لشكر 27 حضرت رسول (ص) منصوب شد و پس از شهادت كریمی در عملیات بدر، به عنوان سرپرست لشكر در خدمت رزمندگان اسلام علیه كفار جنگید و در نهایت با انتصاب فرماندهی جدید لشكر، ایشان همچنان به عنوان قائم مقام لشكر در خدمت جنگ و دفاع مقدس انجام وظیفه می كرد.

مناطق اشغالی كردستان و صحنه های مختلف جبهه های جنوب كشور بویژه عملیات والفجر8 و جاده ام القصر (در فاو) شاهد دلاوری های عاشقانه و جانفشانی های این شهید عزیز بود.

از خصوصیات بارز شهید، خوشرویی، جذابیت، صفای باطن، اخلاص و توكل به خدا بود. به گفته همرزمانش، جایی كه او بود غم و اندوه بیرون می رفت. او در روحیه دادن به رزمندگان نقش به سزایی داشت، از شجاعت بالایی برخوردار بود، تجزیه و تحلیل حساب شده مسائل جنگ و قدرت تصمیم گیری سریع، یكی از ویژگی هایی بود كه در مشكلات، سید را یاری می كرد و با آنكه از نظر جسمی بدنی نحیف و لاغر داشت، خستگی ناپذیری و اعتماد به نفس او زبانزد خاص و عام بود.

او در اكثر نبردها به جز مواقعی كه مجروح شده بود، حضور داشت و در شب های عملیات تا صبح در خط اول درگیری با دشمن و در كنار رزمندگان از نزدیك به هدایت عملیات می پرداخت.

آن بزرگوار تا هنگام شهادت 11 بار مجروح شد ولی هرگز از پای ننشست و با شجاعت كم نظیر تا نثار جان عزیزش به دفاع از اسلام و آرمانهای متعالی حضرت امام خمینی(ره) و حفظ كیان جمهوری اسلامی ادامه داد.

انتهای خبر/ع1

بسیج پیشکسوتان

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.