سه شنبه 2 آبان 1391 | 15:08
وقتی جوانی خودش را برای خدا لوس کرد
وقتی جوانی خودش را برای خدا لوس کرد
بیرون از سنگر را نگاه می کردم، ناگهان چیزی در میان باران توجهم جلب کرد، دقت که کردم دیدم یک نفر در حال نماز خواندن است! زیر باران؟!با دقت بیشتری که نگاه کردم از تعجب دهانم باز ماند.
به گزارش بسیج پیشکسوتان، مصطفی و حسین رحمانی، در همین شهر زندگی کردند، در همین خیابان ها قدم زدند، مدرسه رفتند، نماز جمعه رفتند، راهپیمایی رفتند، به جبهه اعزام شدند و اگر بادت باشد، خودمان روی دوش گرفتیم و بردیمشان بهشت زهرا و خاکشان کردیم و آمدیم سر خانه و زندگی مان. بیش از ربع قرن از آن روزها می گذرد. حواست هست؟ امروز آنان حکمرانان سرزمین نورند و تا ابد خواهند بود و در فردایی نزدیک، من و تو، گرفتار تاریکی های گور. پس دلت را با یاد شهیدان، چراغی کن، هر چند کم فروغ. شاید که در ظلمات فردایمان به کار آید. یادی می کنیم از شهیدان رحمانی و می خوانیم خاطره ای دلچسب و روح نواز از شهید مصطفی رحمانی:   باران شدت گرفته بود.
بیرون از سنگر را نگاه می کردم، ناگهان  چیزی در میان باران توجهم جلب کرد، دقت که کردم دیدم یک نفر در حال نماز خواندن است!
زیر باران؟!
با دقت بیشتری که نگاه کردم از تعجب دهانم باز ماند.
مصطفی رحمانی بود که زیر باران داشت نماز می خواند!
بعد ازش پرسیدم که چرا زیر باران نماز می خواندی؟!
گفت: می خواستم خودم را برای خدا لوس کنم!

شادی روحش صلوات

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.