پایگاه اطلاع رسانی" بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت "
امام رضا (ع) فرمود كه حسين بن على (ع) فرموده:در حالى كه امير المؤمنين (ع) براى مردم خطبه مىخواند و آنها را به جهاد در راه خدا بر مىانگيخت جوانى از ميان مردم برخاست و گفت: اى على! مرا از فضيلت جهادكنندگان در راه خدا با خبر كن. پس على (ع) در پاسخ او فرمود:
من و رسول خدا (ص) در حالى كه ايشان بر ناقهى عضباء خود سوار بود، در يك رديف قرار داشتيم، در حالى كه از غزوه ذات السلاسل بازمىگشتيم. پس من از آن حضرت آنچه را كه تو از من سؤال كردى پرسيدم، پيامبر (ص) فرمود: هنگامى كه رزمندگان در راه خدا اراده جنگ مىكنند، خداى دورى از آتش را براى ايشان مقرّر مىفرمايد. و هنگامى كه براى جهاد در راه خدا آماده مىشوند، خداى به وجود آنها به فرشتگان مباهات و افتخار مىكند. و زمانى كه با خانواده خود وداع مىكنند، ديوارها و خانهها برايشان مىگريد، و در اين حال از گناهان خود بيرون مىآيند، به مانند مارى كه از پوست خود بيرون مىشود. و خداىبر هر يك از اين مردان مجاهد چهل هزار فرشته مىگمارد تا او را از رو برو و پشت سر و سمت راست و سمت چپ حفاظت و نگهدارى كنند. ايشان هيچ كار نيكى انجام نمىدهند مگر آنكه بيشتر از آن در نامه اعمالشان نوشته مىشود، و هر روز براى آنها عبادت هزار مرد كه هزار سال خدا را عبادت مىكنند، و هر سال عبادت آنها سيصد و شصت روز، بمانند روزهاى دنيا، نوشته مىشود.و زمانى كه با دشمن روبرو مىشوند، دانش اهل دنيا از ثوابى كه خدا به آنها مىدهد قاصر است. و به هنگام برخورد و رويارويى با دشمن كه نيزهها به حركت در مىآيد، و تيرها پرتاپ مىشود و جنگاوران با يك ديگر مواجه مىشوند، فرشتگان مجاهدان راه خدا را با بالهاى خود مىپوشانند، و در اين حال از خداى براى آنها نصرت و استقامت مىطلبند. در اين هنگام منادى فرياد مىزند كه: بهشت در سايه شمشيرهاست، و فرود آمدن هر نيزه و ضربت شمشيرى بر پيكر شهيد آسانتر و دلنشينتر از نوشيدن آب سرد در روز تابستان است. و هنگامى كه شهيد بر اثر ضربت شمشير يا نيزهاى از اسب خود به زمين مىافتد، به زمين نمىرسد مگر اينكه خداى عز و جل حور العين را به همسرى او به سويش مىفرستد، و اين حور العين به آنچه خداى از كرامت خود براى شهيد آماده كرده است، او را مژده مىدهد. پس هنگامى كه پيكر شهيد به زمين مىخورد، زمين به او مىگويد: اى روح پاك خوش آمدى، تو همان روح بزرگى كه از پيكرى پاك بيرونشدهاى.
شادمان باش، زيرا كه براى تو فراهم است، آنچه كه هيچ چشمى نديده و هيچ گوشى نشنيده و به قلب هيچ انسانى جلوه و گذر نكرده است و خداى عزّ و جلّ مىفرمايد: من جانشين شهيد در ميان خانواده او هستم. و هر كس خانواده شهيد را خشنود كند، هر آينه مرا خشنود كرده است، و هر كس آنها را خشمگين كند، همانا مرا خشمگين كرده است. و خداى روح شهيد را بر بالهاى پرنده سبز رنگى قرار مىدهد، تا به هر سوى بهشت كه مىخواهد گردش كند. و از ميوههاى بهشت بخورد، و در پرتو قنديلهاى طلايى كه به عرش آويزان است پناه گيرد. و به هر شهيدى هفتاد غرفه از غرفههاى بهشت داده مىشود، فاصله ميان هر غرفه به اندازه فاصله ميان صنعاء و شام مىباشد. روشناى اين غرفهها شرق و غرب عالم را روشن مىكند. و در هر غرفهاى هفتاد در وجود دارد و بر هر درى هفتاد لنگه در طلا مشاهده مىشود، و بر هر درى شصت پرده آويز است. و در هر يك از غرفهها هفتاد خيمه و در هر خيمه هفتاد تخت از طلا وجود دارد، كه پايههاى آنها از زبرجد و درّ است، و پايههاى تختها با ميخهاى زمرّد استوار شده است. و بر هر تختى چهل فرش كه ضخامت هر كدام بيست متر مىباشد گسترده شده است، و بر هر يك از اين فرشها همسرى از حور العين كه شوهر دوست و با يك ديگر همسالند نشسته است.
امير المؤمنين فرمود:او زن خندان و با كرشمهايست، كه نسبت به شوهر شيفته است، و هفتاد هزار كنيز و هفتاد هزار غلام دارد. وى به طلا زينت شده و داراى چهرهاى سپيد است. بر سر اين زنها تاجهايى از لؤلؤ،بر شانههاى ايشان شنلها و در دستهاى آنان جامها و كوزههايى وجود دارد.هنگامى كه روز قيامت فرا برسد، شهيد با شمشير آخته از گور بيرون مىآيد، در حالى كه از رگهاى گردن او خون مىريزد، رنگ به رنگ خون ولى بوى آن مانند رائحه مشك است، و با اين حال از عرصه قيامت مىگذرد. سوگند به آن كسى كه جانم در دست اوست، اگر انبياء بر سر راه شهيدان باشند، به احترام آنها از مركب پياده مىشوند، چرا كه مقام و ارزش شهيدان را در پيشگاه خدا مشاهده مىكنند.
و هر يك از شهيدان در باره هفتاد هزار نفر از خاندان و همسايگان خود شفاعت مىكند، تا آنجا كه همسايگان او بر سر همسايگى با وى با يك ديگر نزاع و دشمنى مىكنند. آنگاه شهيدان با من و با حضرت ابراهيم(ع) بر سفره جاودانى بهشت مىنشينند، و هر بامداد و شامگاه رحمت خداى متعال را ديدار مىكنند.
برگرفته از صحیفه امام رضا علیه السلام
دیدگاه ها