چهارشنبه 2 اسفند 1391 | 08:57
وجوب جدائی مردان از زنان در زندگی اسلامی
وجوب جدائی مردان از زنان در زندگی اسلامی

زندگی اسلامی مشخص كنندۀ زندگی مسلمانان است از زندگی غیر مسلمانان، زیرا درین نوع زندگی، مسلمانان حسب دیدگاه معینی زیست دارند و معیار ها و ارزش ها نزد ایشان با دیگران تفاوت دارد. آن چه امروزه همه شاهد آن هستیم تلاش مذبوحانه و شب و روز كفار استعمارگر و متجاوز است، که برای تغییر ذهنیت های مسلمانان و دگرگون ساختن معیار ها و دیدگاه ایشان پیرامون حیات و بالتبع؛ تغییر همه ارزش ها و مفاهیم زندگی، كه این هدف شوم خود را می خواهند با به كار برد اصطلاحاتی چون ارزش های جهانی حقوق بشر، معیار های قبول شدۀ بین المللی و یا ارزش های انسانی و... به منصۀ اجرا و تطبیق گذاشته و دیدگاه نادرست خود را بر مسلمانان و سایر مردم جهان تحمیل نمایند و می خواهند تیوری های پوچ و بی خردانۀ خود را مروج ساخته، برای سایرین الگو قرار دهند. چنان چه مبالغ هنگفت و امكانات وسیع را به كار می گیرند و از اجیران و مزدوران خود استفاده می كنند تا حقایق را وارونه جلوه داده و دین بر حق اسلام را با وسایل مستقیم و غیر مستقیم و با در بر كشیدن نقاب های مختلف محو ساخته و یا حد اقل این دین كامل را نیز مانند مسیحیت تحریف شده در چهار دیواری معابد محصور سازند كه در آن صورت در برابر تحقق برنامه های شان درد سری ایجاد نخواهد كرد. از همین رو آنانی كه اسلام عزیز را منحیث برنامۀ كامل زندگی به جهان معرفی می دارند، با استعمال برچسپ های مختلف سركوب می كنند و مانع فعالیت شان می گردند.

 از جمله مواردی كه امروز کفار در تلاش ترویج آن اند و می خواهند تا دیگران نیز از آن پیروی نمایند، مسئلۀ آزادی زن و بالترتیب اختلاط زنان با مردان است و تلاش دارند تا زنان مسلمان را از خانه های شان بیرون كرده و همان زندگی حیوانی شان را در سرزمین های اسلامی نیز رواج دهند. اما تاسف بار است این كه عدۀ از مسلمانان؛ فریب این توطئه ها را خورده و به زودی از تبلیغات دشمن متاثر می گردند و می خواهند در زندگی شان از همان غربیان كافر الگو برداری كنند.

 درین مقاله كوشیده شده تا نظر شرع پیرامون چگونگی اختلاط و یا عدم اختلاط زنان با مردان در حیات اسلامی بررسی گردد. لذا نخست باید دانست كه زندگی اسلامی بر اساس عقیدۀ اسلامی كه مبنی بر موجودیت خالق در ماورای كاینات می باشد و بر این كه حضرت محمد صلی الله علیه وسلم پیامبر بر حق و دارندۀ شریعت شامل و كامل می باشد كه توانایی حل مشاكل انسانی را در همه عصر ها و در همه مكان ها دارد بنا یافته وحسب همین دیدگاه سیر می نماید. ولی در مقابل، دیدگاه غرب كافر پیرامون حیات اینست كه انسان حق این را دارد كه برای خود نظام زندگی بسازد و انسان ضرورت به ارسال رسل نداشته و باید پارلمان ها كه ممثل آرای مردم اند برای حل مشاکل انسانی قانون بسازند و هر چه را كه اكثریت حق بدانند حق است و هر آن چه را كه اكثریت رد كنند و باطل شمارند؛ باطل است.

 زندگی اسلامی كه از آن بحث می كنیم، زندگی مسلمانان در احوال عامۀ ایشان است که از نصوص قرآن و سنت ثابت می باشد. در چنین زندگی زنان باید از مردان جدا باشند. با مطالعۀ مجموعۀ دلایل می یابیم كه شارع پوشیدن جلباب را حین خروج از خانه برای زنان واجب ساخته و تمام وجود زن را به جز روی وكف دست ها در حكم عورت در آورده و بر مرد نیز دیدن به سوی عورات زن ها را مانند موی سر و یا سایر اعضای بدن آنان حرام ساخته است. به همین دلیل زن از سفر بدون محرم، ولو سفر حج -كه یك فریضه و از اركان اسلام می باشد-، منع شده است. هم چنان شریعت اسلامی داخل شدن در خانه ها را بدون اجازه صاحب آن ممنوع قرار داده و نماز جمعه و جهاد را برای زن واجب نساخته و تنها برای مرد واجب قرار داده است. هم چنان دیده می شود كه شریعت اسلامی، طلب نفقه را برای مرد واجب گردانیده و برای زن واجب نساخته است. هم چنان رسول الله صلی الله علیه وسلم درحیات شان زنان را از مردان جدا نگهداشته اند، طوری كه صفوف زنان را در مسجد و در نماز جماعت عقب صفوف مردان قرار داده و در حال خروج از مسجد به خروج زنان در اول و به خروج مردان بعد از آنان فرمان داده است تا این كه زنان از مردان جدا باشند. در روایتی از ابی هریره رضی الله عنه آمده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «خیر صفوف الرجال أولها و شرها آخرها و خیر صفوف النساء آخر ها و شرها أولها» "بهترین صف های مردان در نماز صف اول آن هاست و بد ترین صف آنان صف آخر شان می باشد و بهترین صفوف زنان صف آخر شان بوده و بد ترین صف ایشان صف اول آن هاست." رواه مسلم در سنن ابن ماجه چنین توضیح داده شده است: «خیر صفوف النساء آخرها لبعدهن من الرجال وشرها اولها لقربهن من الرجال» "بهترین صفوف زنان صف آخر شان است به خاطر دوری شان از مردان و بد ترین صف آنان صف اول شان است چون به مردان نزدیك است."البته در صورتی كه علیحده و جدا از مردان نماز بخوانند صفوف زنان نیز مانند مردان بهترین صف آنان نیز صف اول شان می باشد.

 در مجالس درس نیز آن حضرت صلی الله علیه وسلم زنان را با مردان یك جا نمی ساختند. چنانچه روایت است كه زنان برای آن حضرت صلی الله علیه وسلم عرض كردند: «یا رسول الله غلَبنَا علیكَ الرِّجال فاجعَل لنَا یومَاً» "ای پیامبرخدا مردان بر ما در برابر شما غالب شده اند، پس برای ما روزی را مشخص كنید (تا این كه در روز معین خود درس بخوانیم)." {اخرجه البخاری من طریق أبی سعید الخدری}

 پس احكام متذكره و موضوعات دیگری مانند این ها در مجموع دلالت به چگونگی سیر زندگی اسلامی دارند و می رسانند كه در زندگی اسلامی مردان از زنان جدا می باشند و این جدا بودن به گونۀ عام ذكر گردیده است و بدون شك در حیات اسلامی عهد رسول الله صلی الله علیه وسلم مردان از زنان جدا كرده شدند و هیچ استثنایی در آن وجود ندارد مگر مواردی را كه شریعت معین كرده و در آن جمع شدن زنان و مردان را جواز داده است. برابر است كه زندگی خاص باشد و یا حیات عامه.

 شارع برای زنان اجازه داده است تا خرید و فروش و داد و ستد كنند و حج را برای آنان واجب ساخته است. هم چنان اجازۀ اشتراك در نماز جماعت برای شان داده شده و این كه می توانند در برابر كفار به جهاد اقدام نمایند و نیز می توانند مالك مال گردیده و مال خود را رشد دهند و بدین ترتیب موارد دیگری كه شرعاً مجاز گردیده است. پس این افعالی كه شریعت برای زن اجازه داده و یا بالای شان واجب ساخته است دیده شود كه اگر انجام امور مذكور یك جا شدن زن با مرد را ایجاب می كرد، در آن حال یك جا شدن در حدود احكام شرع جایز می باشد و در حدود همان عملی كه برایش اجازه داده شده است مانند خرید و فروش و اجاره، آموزش، ضرورت مریضی و تداوی، زراعت، صنعت و مانند آن. چون دلیل اباحت و وجوب آن شامل اباحت اجتماع به خاطر آن ها می گردد.

 اما در صورتی كه اجرای امور فوق مقتضی اختلاط زن و مرد نباشد، مثل کار کردن مردان با زنان در یک دفتر و یا اختلاط در سیر و تفریح و مواردی مانند آن، درین حالات اختلاط زنان و مردان نا جایز است. چون دلیل جدایی زنان از مردان عام بوده و در امور مذكور كدام دلیل خاصی برای جواز یك جا شدن زنان و مردان وارد نگردیده است و این مسایل از اموری نیستند كه شریعت برای زن اقدام به آن را جواز داده باشد. بنابر آن اختلاط زنان با مردان درین موارد گناه می باشد. هر چند مربوط به حیات عامه باشد و یا حیات خاصه، چون رعایت فاصله میان مردان و زنان در زندگی اسلامی فرض بوده و این كه جدایی متذكره در زندگی خاص و عام اصل می باشد مگر مواردی را كه شریعت استثنا كرده و آن را برای زن مباح ساخته یا واجب قرار داده و یا مستحب گردانیده است، كه انجام آن ها مقتضی جمع بین زنان و مردان می باشد. برابر است كه اختلاط مذكور با رعایت فاصله مانند نماز جماعت در مسجد باشد و یا جمع شدن به همراه اختلاط باشد مانند امور حج و یا امثال آن. البته باید تذكر داد كه یك جا شدن بی مورد مردان و زنان در كل تاریخ جهان از عهد آدم علیه السلام گرفته تا زمان خاتم الانبیاء صلی الله علیه وسلم در هیچ زمانی درست دانسته نشده است، نه تنها در میان اهل شرایع بلكه در میان عموم خانواده های شریف نیز چنین اختلاطی را روا نمی دانستند.

 هنگام سفر حضرت موسی علیه السلام به مدین، بیان این كه دختران شعیب علیه السلام گوسفندان خود را -به دلیل این كه داخل شدن در میان مردم را پسند ننمودند و بر آب باقیمانده قناعت می كردند- دور نگهداشته بودند و حینی كه موسی علیه السلام آن ها را جداگانه دید و علت را پرسید، دختران دو نكته را برای وی بیان داشتند: نخست این كه اكنون مردان ازدحام كرده اند. لذا ما زمانی به گوسفندان خود آب می دهیم كه آنان فارغ شوند و بروند.

 دوم این كه پدر مان ضعیف است و اشاره دارد برین كه چرانیدن و آب دادن گوسفندان طبق عرف و عادت آن زمان كار زن ها نیست. اما به علت ناتوانائی پدر و از روی اجبار كه كسی را نداشتیم مجبور شدیم خود این كار را انجام دهیم. چنانچه موسی علیه السلام را بعد از آن كه از توان و امانت اش اطمینان یافتند وی را به نگهداری گوسفندان استخدام كردند. بیان این مطلب می رساند كه در شریعت آن زمان نیز دوش بدوش قرار گرفتن مردان با زنان و اختلاط بی پروا پسندیده نبود و كاری كه مستلزم اختلاط مردان و زنان بود به زنان واگذار نمی شد. به هر حال از یاد آوری این نكات معلوم می گردد كه در كنار هم نشستن زنان طبق شریعت آن زمان رایج نبوده و در ابتدای اسلام نیز همین رویه برقرار ماند و در سال سوم هجرت حجاب بر زنان فرض گردید.

 پیامبر صلی الله علیه وسلم زنان را تشویق به نشستن در خانه می كردند طوری كه امور داخلی خانه را به دوش زن و كار های بیرونی را از مسئولیت مرد قرار دادند و از ارشادات آن حضرت صلی الله علیه وسلم واضح می گردد كه زنی اگر می خواهد پاك باشد و از افتادن در دام شیاطین خود را در امان دارد، بهتر است بدون ضرورت از خانه بیرون نشود. در جامع ترمذی حدیثی از حضرت عبدالله بن مسعود رضی الله عنه روایت است كه رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند: «إذا خرجت المرأة استشرفها الشیطان» "هرگاه زن از خانه بیرون آید او را شیطان زیر نظر می گیرد (می كوشد تا او را وسیلۀ اشاعۀ فساد در میان مردم قرار دهد)." و ابن خزیمه و ابن حبان در حدیث مذكور این الفاظ را هم نقل كرده اند: «واقرب ما تكون من وجه ربها وهی فی قعر بیتها» "زن زمانی بر خدایش نزدیك تر می شود كه در داخل خانه مستور باشد."

 این نصوص همه برین دلالت دارند كه اصل برای زنان اینست كه در خانه ها بنشینند و جز مواقع ضرورت بیرون نروند. رسول الله صلی الله علیه وسلم درحدیثی فرموده اند: «لیس للنساء نصیب فی الخروج الا مضطرة» "برای زنان در بیرون رفتن از خانه سهمی نیست مگر آن كه برای ضرورتی باشد."

 بدین معنی كه در صورت ضرورت می توانند برای اجرای كار خود بیرون شوند. چنانچه در روایتی از ام المؤمنین عایشه صدیقه رضی الله عنه آمده است: «قد أذن أن تخرجن فی حاجتكن» "اجازه داده شده اید كه در صورت ضرورت از خانه بیرون بروید." صحیح البخاری

 اما در زندگی خصوصی و فامیلی، ظاهر ساختن زینت شان برای محارم و زن ها جایز می باشد. چون جایز نیست كه محل زینت و عورت زن را -آن چه كه از زنان در پیشبرد امور كاری روزمرۀ آن ها علاوه بر روی وكف دست نمایان می گردد- مردان بیگانه ببینند، بناءً حیات خاصه محدود بر زندگی فامیلی در میان زنان و محارم است. پس برای زنان جایز نیست كه زینت خود را برای بیگانگان نمایان سازند. الله سبحانه و تعالی فرموده است:

‏ وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُوْلِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
 "‏و به زنان مؤمنه بگو: چشمان خود را (از نامحرمان) فرو گیرند (و چشم‌ چرانی نكنند) و عورت های خویشتن را (با پوشاندن و دوری از رابطه نامشروع) مصئون دارند و زینت خویش را (همچون سر، سینه، بازو، ساق، گردن، خلخال، گردن‌بند، بازوبند) نمایان نسازند، مگر آن مقدار (از جمال خلقت، هم چون چهره و كف دست ها) و آن چیز ها (از زینت‌آلات، هم چون لباس و انگشتری و سرمه و خضاب) كه ( طبیعةً ) پیدا می‌گردد، و چار قد و روسری های خود را بر یقه ‌ها و گریبان های شان آویزان كنند (تا گردن و سینه و اندام هائی كه احتمالاً از لابلای چاك پیراهن نمایان می‌شود، در معرض دید مردم قرار نگیرد) و زینت (اندام یا ابزار) خود را نمودار نسازند مگر برای شوهران شان، پدران شان، پدران شوهران شان، پسران شان، پسران شوهران شان، برادران شان، پسران برادران شان، پسران خواهران شان، زنان (همكیش) خود شان، كنیزان شان، دنباله روانی كه نیاز جنسی در آنان نیست (از قبیل : افراد مخنث، ابلهان، پیران فرتوت، اشخاص فلج)، و كودكانی كه هنوز بر عورت زنان آگاهی پیدا نكرده‌اند (و چیزی از امور جنسی نمی‌دانند)، و پاهای خود را (به هنگام راه رفتن به زمین ) نزنند تا زینتی كه پنهانش می‌دارند (جلب توجّه نكند و صدای خلخال پاهای شان به گوش مردم نرسد و) دانسته نشود. ای مؤمنان! همگی به سوی خدا برگردید (و از مخالفت هائی كه در برابر فرمان خدا داشته‌اید توبه كنید) تا رستگار شوید." النور، 31

 لذا غلامان و خدمتگارانی كه زیر دست زنان در فامیل كار می كنند نیز در صورتی كه رغبت برای زنان نزد ایشان موجود نباشد شامل محارم می گردند و غیر از اشخاصی كه در فوق از آن ها ذكر به عمل آمد از مردان اجنبی – اگر چه از اقارب غیر محارم مانند پسر خاله، پسر كاكا، پسر عمه وغیره باشند – تظهیر زینت به طور مطلق جواز نداشته كه شامل زندگی فامیلی و حیات خاصۀ زنان می گردد، چون برای زن حرام است كه محل زینت خود را برای آنان آشكار سازد، مگر آن چه كه عادتاً در خانه ظاهر می گردد و در زندگی خانوادگی اجتناب از آن ناممكن است. بناءً یك جا شدن مردان بیگانه با زنان در زندگی خاص ایشان حرام مطلق است. مگر مواردی كه شریعت آن را استثنا كرده است مانند صرف طعام و امور خویشاوندی با موجودیت محارم ایشان و با در نظر داشت این كه همه اعضایش كه شامل عورت است ستر گردیده باشد.

 در كل باید توجه داشت كه چون الله سبحانه و تعالی خالق انسان است و خصوصیات تمام مخلوقاتش را می داند، با فرستادن احكام معین همه مواردی را كه منجر به روابط جنسی نامشروع می گردد ممنوع ساخته و برای برقراری نظم اجتماعی نظام خاصی را تشریع كرده كه در آن حفظ عفت و پاكدامنی را واجب و امر حتمی قرار داده است و ازین كه آبروی فرد و یا فامیل مسلمان در اسلام اهمیت زیادی دارد و می دانیم كه آبرو و عزت شخص، بعد ازین كه با اندك بی پروایی در رعایت احكام شرعی از بین می رود و یك فامیل مسلمان از جهت نادانی پسر و یا دختر جوانش و پیروی آن ها از نفس و شیطان بد نام می شود، دیگر به هیچ قیمتی نمی توان آن حیثیت را اعاده كرد و آب ریخته را جمع نمود.

چنان چه در شرایط امروزی افغانستان دیده می شود كه بنا بر تاثیر پذیری عدۀ خانواده ها از آزادی های كه غربی ها ترویج كرده اند، دختران و زنان خود را اجازه می دهند تا در دفاتر و شعبات مختلف با مردان اجنبی اختلاط داشته و بدون محرم به سفر های دور و دراز بروند و یا با پسر كاكا و پسر خاله و پسر عمه و سایر اقارب نا محرم نشست و برخاست داشته باشند، چه بسا این نوع خلوت های غیر شرعی باعث اعمال سیئه ای گردیده که نه نتها حرام بوده و گنهکار می شوند، بلکه باعث بد نامی های بزرگی نیز شده است كه بعد از وقوع آن پشیمانی سودی ندارد و غفلت درین موارد باعث گسترش فساد اخلاقی در جامعه گردیده و فامیل های مسلمان بیشتر از پیش و پیوسته از طریق رسانه های غربی كه در داخل كشور و بیرون از آن فعالیت دارند به این اعمال تشجیع و تشویق می گردند.

 ولی باید دانست كه اسلام عزیز با به كار گیری همه طرق و اسالیب وسایلی را كه برای نگهداری فضیلت و فطرت سالم انسان حتمی می باشد بر مسلمان واجب گردانیده است، چون {هر آن چیزی كه واجبی بدون آن به انجام نرسد، آن هم واجب است}. الله سبحانه و تعالی احكام شرعی معینی را كه مقاصد علیایی را مانند حفظ نسل و حفظ آبرو در پی دارد از طریق كتابش و سنت پیامبرش بیان نموده كه چند مورد آن در شماره های ذیل گرد آوری شده است:

 1. الله سبحانه و تعالی هر مرد و زن مسلمان را به پایین انداختن چشم حكم داده است. آن جا كه می فرماید:

قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ ‏ وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ Ÿ... ‏‏
"(ای پیامبر!) به مردان مؤمن بگو: (آنان موظّفند كه از نگاه به عورت و محلّ زینت نامحرمان) چشمان خود را فرو گیرند، و عورت های خویشتن را (با پوشاندن و دوری از پیوند نامشروع) مصئون دارند. این برای ایشان زیبنده‌تر و محترمانه‌تر است. بی‌گمان خداوند از آن چه انجام می‌دهند آگاه است (و سزا و جزای رفتار شان را می‌دهد).‏ و به زنان مؤمنه بگو: چشمان خود را (از نامحرمان) فرو گیرند (و چشم‌چرانی نكنند) و عورت های خویشتن را (با پوشاندن و دوری از رابطه نامشروع) محفوظ دارند." نور، 30-31

2. زنان را دستور داده است تا لباس كامل و درستی در بر كنند تا مواضع زینت شان را ستر نماید به استثنای آن چه كه عادتاً ظاهر می گردد و این كه جلباب ها و چادر خود را پائین اندازند تا توسط آن ستر گردند. چنان چه فرموده است:‏ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَّحِيماً ‏ ‏"ای پیامبر! به همسران و دختران خود و زنان مؤمن بگو كه ردا های خود را جمع ‌وجور بر خویش فرو افكنند. تا این كه (از زنان بی‌بندوبار و آلوده) دست كم باز شناخته شوند و در نتیجه مورد اذیت و آزار (اوباش) قرار نگیرند. خداوند (پیوسته) آمرزنده و مهربان بوده و هست (و اگر تا كنون در رعایت كامل حجاب سست بوده‌اید و كوتاهی كرده‌اید، توبه كنید و از این كار دوری كنید، تا خدا با مهر خود شما را ببخشد)."‏ أحزاب، 59

 3. منع كردن زن از سفر به شهر ها و مناطق دیگر به مدت یك شبانه روز، مگر این كه از محارمش كسی با وی باشد. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده اند: «لا یحل لامرأة تومن بالله والیوم الآخر أن تسافر مسیرة یوم ولیلة إلا ومعها ذومحرم لها» "برای زنی كه به الله و روز آخرت ایمان دارد، درست نیست كه به اندازۀ یك شبانه روز سفر كند. مگر این كه شخصی از محارمش را همراه داشته باشد." اخرجه مسلم

 4. منع كردن خلوت بین زن و مرد، مگر این كه محرمی با وی باشد. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده اند: «لایخلون رجل بامرأة إلا مع ذی محرم»

 "هیچ مردی با زنی بدون موجودیت محارمش خلوت نكند." اخرجه البخاری

 5. منع قرار دادن خروج زن از خانه بدون اجازۀ شوهر. چون شوهر بالای زن حق سرپرستی دارد، پس برای زن درست نیست كه بدون اجازۀ شوهرش از خانه خارج گردد و هرگاه بدون اجازه خارج گردد گنهكار بوده و نا فرمان به شمار می رود و مستحق نفقه نمی گردد. رسول الله صلی الله علیه وسلم برای زنی فرمودند: «اتقی الله و لا تخالفی زوجك» "از خدا بترس و از شوهر خود نا فرمانی مكن."

 6. تاكید اسلام به دور نگهداشتن جماعت زنان از جماعت مردان در حیات خاصه و عامه است. چون اسلام عزیز برای زنان دستور داده است تا میان زنان و محارم شان زیست كنند و مردان باید میان مردان و زنان محرم خود زندگی كنند و صفوف زنان را در مسجد عقب صفوف مردان قرار داده است.

 با مطالعه و تدقیق نكات متذكره در می یابیم كه دین مقدس اسلام اول تر از همه در قدم اول به مسایل وقایوی توجه مبذول داشته و تمام راه هایی را كه منجر به فساد و فحشا گردد مسدود كرده است. البته بیان همۀ احكام پیش گیرانه و سد ذرایع منكرات و تشریع این موارد به گونۀ اند كه رعایت آن ها شخص مسلمان را به طور شایستۀ از پستی ها و رذایل حفظ می دارد. با این وجود در صورت گذشتن از همه این مرز ها و ارتكاب گناه، مجازات معینی برای شخص مجرم حكم كرده شده كه تطبیق آن به قوت و نیرو ضرورت داشته و طریقۀ آن همانا تطبیق كامل از طرف دولت اسلامی است كه به اساس عقیدۀ اسلامی تشكیل گردیده است و تنها موجودیت چنین دولتی می تواند فضای سالم اجتماعی را ایجاد و آن را به صورت مداوم حفظ كند. خلاصه این كه نه تنها تطبیق حدود شرعی بلكه رعایت موارد وقایوی كه در شریعت حكم كرده شده اند نیز در موجودیت فضای سالم اسلامی و ایمانی تحقق می یابد كه داشتن چنین فضایی تحت حاكمیت دیموكراسی و نظام های غیر اسلامی دیگر ناممكن است. طوری كه امروزه همه شاهدیم حتی متدین ترین فامیل ها و با تقو ا ترین اشخاص از تربیۀ سالم فرزندان خود عاجز گردیده اند و بنابر موجودیت فضای فاسد و وضعیت نا درستی كه جریان دارد فحشا و فساد از در و دیوار و از طریق لین ها وكیبل ها و مجاری متعددی داخل خانه ها گردیده است كه جلوگیری ازین همه تهاجم وسیع از توان افراد و خانواده ها با وجودی كه احكام قرآن و سنت را می دانند بعید می سازد. چون سلطه به دست كفار است. حضرت عثمان رضی الله عنه فرمودند: (إن الله لیزیع بالسلطان ما لا یزع بالقرآن) "خداوند توسط سلطه و حاكمیت كاری را انجام می دهد كه ذریعه ی قرآن انجام نمی یابد."

 پس احكام اسلامی همه تطبیق می خواهد و تطبیق، به دولت اسلامی ضرورت دارد و چون تطبیق احكام شرعی مكلفیت هر مسلمان است، با برادران و خواهران مسلمان خود امر بالمعروف می کنیم تا در پهلوی رعایت این دساتیر شرعی یعنی حفظ عفت و ناموس خود و رعایت احكام اجتماعی شان كه البته موجودیت نظام کفری آن را دشوار می نماید، برای حل اساسی و ایجاد نیروی اجرایویی كه اسلام را به گونۀ همه جانبه تطبیق و تنفیذ می دارد نیز تلاش وكوشش نمایند تا باشد كه برای فرزندان شان و نسل آینده فضای سالم اسلامی را ایجاد كرده تا مسلمان زیستن بر آن ها آسان گردد. به امید روزی كه زمینۀ حل مشاکل امت اسلامی بر اساس عقیدۀ اسلامی مساعد گردد و مسلمانان این بیداری را پیدا كنند و بدانند که تلاش برای تاسیس خلافت اسلامی بر هر مسلمان فرض است.

 

منابع:

النظام الاجتماعی فی الاسلام/علامه تقی الدین النبهانی

 تفسیرمعارف القرآن / مفتی محمد شفیع عثمانی

 تفسیر نور/ دكتر مصطفی خرمدل

 مشكوة المصابیح

 شرح سنن ابن ماجه

 شرح النووی

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.