یکشنبه 17 شهریور 1392 | 11:44
با تکیه بر فرمایشات مقام معظم رهبری؛
مقایسه جایگاه زن در اسلام و غرب
مقایسه جایگاه زن در اسلام و غرب
شبکه صدای آمریکا در برنامه ای با موضوع زن در اسلام مطرح کرد که نظر اسلام نسبت به زن غیر انسانی و تبعیض آمیز می باشد.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی" بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت"

شبکه صدای آمریکا در برنامه ای با موضوع زن در اسلام مطرح کرد که نظر اسلام نسبت به زن غیر انسانی و تبعیض آمیز می باشد.

در پاسخ به این ادعای مضحک باید گفت که از نظر اسلام؛ زنان موهبتى الهى و از همان گوهر خلقت مردان مى‏باشند که در طرح نظام احسن آفرینش قرار گرفته و خداى تبارک و تعالى به خاطر آفریدن آنان (انسان، اعم از زن و مرد) به خود تبریک گفته است. با وجود این، در طول تاریخ به زنان که بخش مهمى از جامعه انسانى را تشکیل مى‏دهند ستم روا داشته شده، حقوق و شأن انسانى آنها رعایت نشده است . اما برای اینکه دیدگاه اسلام و غرب نسبت به حقوق زنان مقایسه شود سخنان مقام معضم رهبری را به تفصیل بیان می کنیم :


در دنیا و در رسانه‌هاى جمعى عالم، در طول سالهاى متمادى، کسانى که نه براى زن، نه براى جنس انسان و نه براى کرامتهاى انسانى، جز در محاسبه با پول ارزشى قائل نیستند - که متأسّفانه در تمدن کنونى غرب، نقش مهمى را در همه عرصه‌ها ایفا مى‌کنند - مسأله زن را هم براى خودشان در میدانهاى مختلف به صورت یک سرمایه و یک وسیله سوداگرى درآورده؛ روى آن بحث مى‌کنند، فرهنگ‌سازى مى‌کنند، تبلیغ مى‌کنند و اذهان مرد و زن همه دنیا را در سر دو راهىِ یک وسوسه و گمراهىِ بزرگ قرار مى‌دهند.


در چنین شرایطى، جا دارد زن مسلمان با تأمّل در مفاهیم اسلامى و ارزشگذاریهاى اسلامى و با دقّت در خطوطى که در نظام اسلامى براى پیشرفت زنان و مردان پیش‌بینى شده است، هویّت خود را بازیابى کند و قامت رساى استدلال را در مقابل سفسطه‌ها و وسوسه‌هاى عوامل صهیونیسم و سرمایه‌گذارى و زراندوزى به نمایش درآورد.

اسلام در مقابل جاهلیتى که به زن ظلم مى‌کرد، ایستادگى کرد؛ هم در میدان معنویت و فکر و ارزشهاى انسانى، هم در میدان حضور سیاسى و هم از همه بالاتر در عرصه خانواده.
زن و مرد، ناگزیر اجتماع کوچکى به نام خانواده دارند که اگر در جامعه‌اى ارزشگذارىِ درست صورت نگیرد، اوّلین نقطه‌اى که به زن ستم مى‌شود، داخل خانواده است. در هر سه عرصه، اسلام ارزشگذارى کرده است.

در زمینه مسائل معنوى، زنان جزو پیشگامان حرکت معنوى انسان به سوى پیشرفتها هستند. در قرآن وقتى مى‌خواهد براى انسانهاى مؤمن مثال بزند، مى‌فرماید: «و ضرب اللَّه مثلا للذین امنوا أمرأة فرعون» « تحریم: 11 » از یک زن مثال مى‌زند.


آن‌جایى که بحث ایمان و اسلام و صبر و صدق و مجاهدت در راه به دست آوردن ارزشهاى انسانى و اسلامى و معنوى است، مى‌فرماید: «انّ المسلمین والسلمات و المؤمنین و المؤمنات و القانتین و القانتات و الصادقین و الصادقات و الصابرین و الصابرات» «احزاب: 35 »در این آیه ده عنوان براى ارزشهاى معنوى ذکر مى‌شود؛ اسلام، ایمان، قنوت، صدق، صبر، خشوع و دیگر چیزها. زن و مرد در این میدان، دوش به دوش حرکت مى‌کنند و پیش مى‌روند؛ هر دو را ذکر مى‌کند. این بتِ مردگرایى را که در جاهلیّتها، همیشه به وسیله مردان و حتى به وسیله زنان پرستیده مى‌شد، اسلام در این آیات مى‌شکند و نیز در میدان مسائل سیاسى و اجتماعى، بیعت زن را یک امر لازم و یک مسأله زنده معرفى مى‌کند.

با تامل وملاحظه در دنیاى غرب و همین کشورهاى اروپایى که این همه مدّعى دفاع از حقوق زنان هستند - که تقریباً همه‌اش هم دروغ است - تا دهه‌هاى اوّل قرن گذشته، زنان نه فقط حقِ‌ّ رأى نداشتند، و یا حقِ‌ّ گفتن و انتخاب کردن نداشتن بلکه حتی حقِ‌ّ مالکیت هم نداشتند. یعنى زن مالک اموال موروثى خودش هم نبود؛ اموال او در اختیار شوهر بود!


در اسلام بیعت زن، مالکیت زن، حضور زن در این عرصه‌هاى اساسى سیاسى و اجتماعى، تثبیت شده است: «اذا جائک المؤمنات یبایعنک على ان لا یشرکن باللَّه». «ممتحنه: 12» زنها مى‌آمدند با پیغمبر بیعت مى‌کردند. پیغمبر اسلام نفرمود که مردها بیایند بیعت کنند و به تبع آنها، هرچه که آنها رأى دادند، هرچه که آنها پذیرفتند، زنها هم مجبور باشند قبول کنند؛ نه. گفتند زنها هم بیعت مى‌کنند؛ آنها هم در قبول این حکومت، در قبول این نظم اجتماعى و سیاسى شرکت مى‌کنند. غربیها هزار و سیصد سال در این زمینه از اسلام عقبند و این ادّعاها را مى‌کنند! در زمینه مالکیت نیز همین‌طور؛ و در زمینه‌هاى دیگرى که مربوط به مسائل اجتماعى و سیاسى است.

خودِ الگوی فاطمه‌ى زهرا سلام‌اللَّه‌علیها که در دوران کودکى، در بعد از هجرت پیغمبر به مدینه، در داخل مدینه و در همه‌ى قضایاى عمومى آن روز پدرش - که مرکز همه حوادث سیاسى اجتماعى بود - حضور داشت، نشان‌دهنده نقش زن در نظام اسلامى است. البته فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیها قلّه این فضائل است. زنان برجسته دیگرى هم در صدر اسلام بودند؛ بامعرفت، باخرد، باعلم، حاضر در میدانها، حتى حاضر در میدانهاى جنگ؛ حتى تعدادى که نیروى بدنى داشتند، حاضر در میدان دلاورى در جنگ؛ شمشیرزنى و سربازى. البته این را اسلام براى بانوان واجب نکرده و از دوش آنها برداشته است؛ چون با طبیعت جسمى و نیز با عواطف آنها سازگار نیست.


در داخل خانواده هم، از نظر اسلام مرد موظّف است که زن را مانند گلى مراقبت کند. مى‌فرماید: «المرأة ریحانة»؛یععنی زن گل است.« تحف‌العقول، 87»

این مربوط به میدانهاى سیاسى و اجتماعى و تحصیل علم و مبارزات گوناگون اجتماعى و سیاسى نیست؛ این مربوط به داخل خانواده است. «المرأة ریحانة و لیست بقهرمانة»؛« تحف‌العقول، 87» این چشم و دید خطابینى را که گمان مى‌کرد زن در داخل خانه موظّف به انجام خدمات است، پیغمبر با این بیان تخطئه کرده است. زن مانند گلى است که باید او را مراقبت کرد. با این چشم باید به این موجود داراى لطافتهاى روحى و جسمى نگاه کرد. این نظر اسلام است. هم خصوصیت زنانگى زن که همه احساسات و خواستهاى او بر اساس این خصوصیت زنانگى است، حفظ شده است، بر او تحمیل نشده است، از او خواسته نشده است، که در حالى که زن است، مثل مرد فکر کند، مثل مرد کار کند، مثل مرد بخواهد - یعنى خصوصیت زن بودن که یک خصوصیت طبیعى و فطرى و محور همه احساسات و تلاشهاى زنانه است، در دید اسلامى حفظ شده - هم درعین‌حال، میدان علم، میدان معنویت، میدان تقوا و میدان سیاسى، بر روى او باز شده است و او، هم به کسب علم تشویق شده است و هم به حضور در میدانهاى گوناگون اجتماعى و سیاسى.آن وقت در داخل خانواده هم به مرد گفته‌اند که حقّ تکلیف، تحمیل، زیاده‌روى، اعمال قدرتهاى جاهلانه و غیر قانونى ندارد. این، آن نگاه اسلامى است.

 

با همین نگاه بود که وقتى نهضت اسلامى به مرحله انقلاب اسلامى رسید و زنان با همان برداشت طبیعى که از اسلام در جامعه زنانه بود، جلو افتادند؛ امام فرمودند - و درست هم فرمودند - که: اگر زنان در این نهضت همکارى نمى‌کردند، انقلاب هم پیروز نمى‌شد. یقیناً اگر زنها در داخل خیابانها و در راهپیماییهاى عظیم حضور پیدا نمى‌کردند - آن حضور عظیم و باشکوه زنان در دوران انقلاب - انقلاب پیروز نمى‌شد.

 

در جنگ تحمیلى اگر امثال همین مادر گرامى سه شهید و مادران شهیدان و همسران شهیدان ؛ایمان خود، صبر خود، ایستادگى خود، معرفت خود و روشن‌بینى خود در قبال ضایعات جنگ و فداکاریهاى جوانان و مردان را نشان نمى‌دادند، جنگ پیروز نمى‌شد. اگر مادران و همسران شهدا بى‌صبرى نشان مى‌دادند، شوق جهاد در راه خدا و شهادت در دل مردها مى‌خشکید؛ این‌گونه نمى‌جوشید؛ این‌گونه به جامعه طراوت نمى‌داد. در میدان جنگ هم زنان نقشهاى درجه اوّل را ایفا کردند. اگر در طول انقلاب، وفادارى زنان، عواطف زنان، حضور زنان در میدانهاى مختلف، در راهپیماییها و در انتخاباتها نمى‌بود، یقیناً این حرکت عظیم مردمى نمى‌توانست این‌گونه شکل پیدا کند و ادامه یابد. این نظر اسلام است، این نظر نظام اسلامى است.

 

غربیها درباره جنس زن باید پاسخگو باشند؛ چون آنها به زن خیانت کردند. تمدّن غربى به زن هیچ نداده است. اگر پیشرفت علمى، سیاسى و فکرى هم در زنان دیده مى‌شود، مال خود زنهاست. در هر کشورى چنین پیشزفتهایى نصیب زنان شود - که در ایران اسلامى و در کشورهاى دیگر هم شده است - مال خود زنهاست. آنچه که غربیها به آن دامن زدند و تمدّن غربى پایه‌گذار خشت کج و بناى کجش بود، بى‌بندوبارى و ابتذال زنانه است. زن را به ابتذال کشانده‌اند و داخل خانواده او را هم اصلاح نکرده‌اند. مکرّر در مطبوعات امریکایى و اروپایى، میزان بالاى زن‌آزاریها و شکنجه‌ها و بى‌مهریها منتشر شده است. فرهنگ غربى در مورد زن و بى‌بندوبارى و به ابتذال کشاندن زنان آن مناطق، موجب شده است که بنیان خانواده، سُست و متزلزل گردد و خیانت زن و مرد به یکدیگر، در داخل خانواده چندان مهم شمرده نشود. این گناه نیست؟ این خیانت به جنس زن نیست؟ با این فرهنگ، از همه دنیا هم طلبکارند؛ در حالى که باید بدهکار باشند! فرهنگ غربى در مورد زنان باید در موضع مدافع قرار گیرد؛ باید از خودش دفاع کند؛ باید توضیح بدهد؛ اما غلبه و سلطه سرمایه‌دارى و رسانه‌هاى مستکبرِ جبّارِ غربى، قضیه را بعکس مى‌کنند؛ آنها مى‌شوند طلبکار؛ آنها مى‌شوند مدافع حقوق زن به قول خودشان و به اصطلاح خودشان! در حالى که چنین چیزى نیست. البته در بین غربیها هم مسلّماً متفکّرانى، فلاسفه‌اى و انسانهاى صادق و صالحى هستند که صادقانه فکر مى‌کنند و حرف مى‌زنند. آنچه که بیان می شود، گرایش عمومى فرهنگ و تمدّن غربى به زیان زن و علیه زن است.

 

زن ایرانى در ایران اسلامى، باید کوششش این باشد که هویّت والاى زن اسلامى را آن‌چنان زنده کند که چشم دنیا را به خود جلب کند. این امروز وظیفه‌یى است بر دوش زنان مسلمان؛ بخصوص زنان جوان و دختران دانش‌آموز و دانشجو.

 

هویّت اسلامى این است که زن در عین این‌که هویّت و خصوصیت زنانه خود را حفظ مى‌کند - که طبیعت و فطرت است و براى هر جنسى خصوصیات آن جنس ارزش است - یعنى آن احساسات رقیق را، عواطف جوشان را، آن مهر و محبت را، آن رقّت را، آن صفا و درخشندگى زنانه را براى خود حفظ مى‌کند ، درعین‌حال، هم باید در میدان ارزشهاى معنوى - مثل علم، مثل عبادت، تقرّب به خدا، معرفت الهى و سیر وادیهاى عرفان - پیشروى کند، هم در عرصه مسائل اجتماعى و سیاسى و ایستادگى و صبر و مقاومت و حضور سیاسى و خواست سیاسى و درک و هوش سیاسى، شناخت کشور خود، شناخت آینده خود، شناخت هدفهاى ملى و بزرگ و اهداف اسلامى مربوط به کشورهاى اسلامى و ملتهاى اسلامى، شناخت توطئه‌هاى دشمن، شناخت دشمن، شناخت روشهاى دشمن باید روزبه‌روز پیشرفت کند و هم در زمینه ایجاد عدل و انصاف و محیط آرامش و سکونت در داخل خانواده باید پیشرفت داشته باشد. اگر قوانینى لازم است، اگر تصحیح و اصلاحى در مسائلى که به این‌جا منتهى مى‌شود، لازم است، زنان، زنان باسواد، زنان آگاه، زنان بامعرفت، در همه این میدانها بایستى پیشروى کنند؛ الگوى زن را نشان بدهند؛ بگویند زن مسلمان زنى است که هم دین خود را، حجاب خود را، زنانگى خود را، ظرافتها و رقّتها و لطافتهاى خود را حفظ مى‌کند؛ هم از حق خود دفاع مى‌کند؛ هم در میدان معنویت و علم و تحقیق و تقرّب به خدا پیشروى مى‌کند و شخصیتهاى برجسته‌اى را نشان مى‌دهد و هم در میدان سیاسى حضور دارد. این مى‌شود الگویى براى زنان.

 

شما بدانید زنان مسلمان در بسیارى از نقاط دنیا، امروز به شما نگاه مى‌کنند و از شما یاد مى‌گیرند. این‌که مى‌بینید در بعضى از کشورهاى غربى، در بعضى از کشورهاى مسلمان اما با حکومتهاى غیر اسلامى، این‌طور حجاب اسلامى مورد تهاجم دشمنان دین قرار مى‌گیرد، این نشان دهنده گرایش زنان به حجاب است. در کشورهاى همسایه ما، آن‌جاهایى که به حجاب اهتمام نمى‌شد؛ در بعضی کشورهاى اسلامى که هرگز اسمى از حجاب در آن‌جا آورده نمى‌شد؛ در مدت بیست ساله بعد از انقلاب، زنان؛ بخصوص زنان روشنفکر و بخصوص دختران دانشجو، به حجاب گرایش پیدا کردند؛ علاقه پیدا کردند؛ رو آوردند و حجاب را حفظ کردند؛ که نمونه‌هایش علاوه بر اینها در کشورهاى غربى هم مشاهده شده است.


بدانید امروز در هیچ جاى دنیا زنانى که مثل این مادران شهداى ما، مادر دو شهید، مادر سه شهید، مادر چهار شهید باشند، نیستند. در جامعه ما، مادرانى با این خصوصیات که از پدرها بهتر ، قویتر و آگاهانه‌تر ایستادند، در این میدان بسیارند. این همان تربیت اسلامى است؛ این همان دامان پاک و مطهّر و نورانى فاطمه زهرا سلام‌اللَّه‌علیهاست، زنان ایرانی دخترانِ فاطمه هستند؛ فرزندان فاطمه زهرا هستند؛ دنباله‌روان فاطمه زهرا هستند.

منبع : خبرگزاری رسا

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.