سلام ای تو را گشته ایزد پناه که داری یل صف شکن چون سپاه
سپاهی که گفت پور یاس کبود نبود گر سپاه کشوری هم نبود
ما از این سپاهیم و پیشکسوتیم که مشتاق دیدار آن حضرتیم
ز دوران جنگیم و از سابقون که بر عهد خود مانده ایم تا کنون
قدیمی ترین مهره نهضتیم ز یاران یکرنگ حاج همتیم
بدیم غرب و دشت فراخ جنوب که غم می نشست روی دل ها غروب
هویزه را داریم هنوز ما به یاد علم الهدی بود و دشمن زیاد
نمود قتل عام خصم دون بچه ها با تانک کرد عبور بر گل و غنچه ها
ما ماندیم یاد شهیدان جنگ دگر یا علی، سینه مان گشته تنگ
قسم بر شهیدان و بر باکری به راهت علی جان کنیم نوکری
حبیب گونه جنگیم با دشمنان اگر قطعه قطعه شویم با سنان
اشاره نمایی به یک یا علی کنیم ریشه ظلم، به امر ولی
محبین مولا علی حیدریم بدور شمائیم و چون قنبریم
جوانی که طی گشت و پیری رسید دعا کن که گردیم همه رو سفید
ز هجر شهادت زنیم ناله ها که شاید رسیم نزد آلاله ها
دعا کن که ما هم خدایی شویم شهید گشته و کربلایی شویم
مبادا که شرمنده گردیم همه به نزد شهیدان و هم فاطمه
چو پایان گرفت کار ما در سپاه بسیجی شدیم، آقا بنما نگاه
اگر روز به روز پیر و پیرتر شدیم ز اول بدیم، شیر و شیرتر شدیم
غنی ایم و قانع و از قانعین دهیم گسترش حلقه صالحین
ز جذب و مجامع غافل نه ایم ز چار فصل سالیم و سیب و به ایم
یکی دیگر از کار پیشکسوتان شناسایی خبره و خبرگان
دگر ثبت احوال رزمندگان که ماند فرا روی آیندگان
بسیجی و پاسدار و هم هیئتی شدیم خادم مردم غیرتی
نظری فرستد درود و سلام به روح محمد(ص) و روح امام(ص)
سراینده: برادر پیشکسوت حسین نظری از اصفهان
م-ع-46
دیدگاه ها