دوشنبه 9 مرداد 1391 | 18:02
خاطره ای از دوران شکوه و حماسه؛
رمضان در جبهه ها با رزمنده پیش کسوت دفاع مقدس حسین محسنی
رمضان در جبهه ها با رزمنده پیش کسوت دفاع مقدس حسین محسنی
پایگاه اطلاع رسانی بسیج پیشکسوتان : خاطرات رزمندگان لشکر 27 محمد رسول الله در ماه مبارک رمضان /من پاسداری هستم که از بدو شروع انقلاب اسلامی در کمیته ی انقلاب اسلامی مشغول به فعالیت شدم.

 

به گزارش خبرنگار بسیج پیشکسوتان :

به سرای رزمنده ای رفتیم که سرای حسینیه بود، در آنجا به خوبی بوی ماه رمضان استشمام می شد، غروب به غروب این ماه، سفره ای در کوچه اش پهن می کند ظاهرا به وسعت طول محل. اما در باطن به وسعت دریای دلش، مصاحبه ی زیر با صاحب این حسینیه، رزمنده پیشکسوت حسین محسنی، راوی دفاع مقدس و از رزمندگان مخلص جنگ انجام شد.

 

حسین محسنی در گفت و گو با بسیج پرس درباره ی مسئولیت های خود در جبهه، گفت: من سرهنگ پاسداری هستم که از بدو شروع انقلاب اسلامی در کمیته ی انقلاب اسلامی مشغول به فعالیت شدم، در کمیته مرکزی مسئول تدارکات و پشتیبانی بودم و از حلقه ی اولیه ی بنیانگذاران تاسیسات کمیته بودم تا اینکه جنگ بر ما تحمیل شد.

 

تیپ امام حسن مجتبی توسط سردار سید مجتبی عبداللهی، حاج محمود جاپلقی و حاج رضا جورکش تشکیل شد و بعد از آنجا رفتیم گیلان غرب، تنگه حاجیان و هراز با خدابخشی که در آنجا مستقر شدیم ولی من گاهی تهران می ماندم و هر هفته خاوری ارسال می کردیم که سردار جورکش با سردار جاپلقی این ها تیپ مستقری که می فرستادیم هدایت کردند به سمت فاو، که در سال 1365 که عملیات شلمچه انجام شد و آمدند تیپ موسی بن جعفر، قوامین را تشکیل دادند که لشکر 28 روح الله انجام شد و آنجا مسئولیت را پذیرفتم و خطی که در آن کار می کردم خط شلمچه بود که روبروی پتروشیمی بود، آنجا هم مستقر و مشغول به رزم شدیم.

 

وی به این سوال که آشنایی شما با حاج بخشی به چه صورت بود، پاسخ داد: حاج بخشی نیرویی بود که همیشه از مرز گیلان غرب و کردستان می آمدند و می رسیدند به شلمچه، بعد هم می آمدند پادگان شهید متوسلیان و می ماندند که بچه ها همه بدورش جمع می شدند. حاجی خیلی با حال بود وقتی ماشینش را برمی داشت بچه ها همه می دویدند به سمتش گویی که پدرشان آمده است. الان هم اگر پنج شنبه ها ساعت 3 تا 5و نیم به بهشت زهرا بیایید ما با بچه ها با توبوس می آیم مزارش و ذکر دعا داریم و توسل به 5 تن که خانم و دختر حاجی هم همراهمان هستند.

 

این یارهمیشگی حاجی بخشی در خصوص دختر حاجی می گفت: هفته ی پیش اظهار ناراحتی از وضعیت حجاب خانم ها می کرد خصوصا در بهشت زهرا و قطعه ی شهدا، دلش خیلی گرفته بود، پدرش هر چند وقت یک بار به خیابان ولیعصر(عج الله تعالی فرجه الشریف) می آمد و شعارهایی درباره ی حجاب می داد.

 

وی ادامه داد: به دخترش گفتم که وقتی این دختران کم حجاب بهشت زهرا می آیند با آنها صحبت کن و آنها را هدایت کن، من دختری را سر خاک شهید پلارک دیدم که نمک پخش می کرد به او گفتم که حجابت را رعایت کن، گفت: من به عشق سید احمد آمدم. یاد پیام شهیدی افتادم که می گفت: برادر تو با نگاهت و خواهر تو با حجابت انقلاب را حفظ کن که دیدم همان حرف ها الان در حال عملی شدن است.

 

این سرهنگ بازنشسته درپاسخ به این خواسته که اگر خاطره ای از حاج بخشی در ماه مبارک از حاج بخشی داری، بفرمایید!، گفت: نه خاطره ای نیست، چون حاج بخشی در ماه مبارک در جبهه پیدایش نمی شد.

 

وی افزود: اما بچه ها در جبهه قرآنشان ترک نمی شد و سر سفره ی افطار، برای امام دعا می کردند. سفره های افطاری با بچه بسیجی ها حال و هوایی دیگر داشت، مثل الان نبود که بوی ماه رمضان کم بیاید و برخی به صورت علنی سیگار بکشند.

البته این نکته را در پایان ذکر کنم که این ها تعدادشان زیاد نیست اگر خواستید جمعیت واقعی را ببینید نماز جمعه ها بیایید، خصوصا وقتی اعلام می شود که امام جماعت امام خامنه ای هستند.

انتهای مطلب/

منبع: سپاه تهران بزرگ

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.