سه شنبه 3 مرداد 1391 | 13:48
بي بي سي: هدف آمريكا در سوريه جبران شكست از حزب الله است
بي بي سي: هدف آمريكا در سوريه جبران شكست از حزب الله است
رسانه دولتي انگليس اعلام كرد ماجراي سوريه فراتر از بحث انقلاب هاست و آمريكا مي خواهد شكست از ايران و حزب الله در چارچوب خاورميانه جديد را جبران كند.

به گزارش خبرنگار بسیج پیشکسوتان: وبسايت بي بي سي فارسي در تحليلي، ماجراي سوريه را «درد زايمان خاورميانه جديد» عنوان كرد و نوشت: 6 سال پيش در چنين روزهايي، جنگي ميان حزب الله لبنان و اسرائيل درگرفت كه كانداليزا رايس وزير خارجه وقت آمريكا از آن به عنوان «درد زايمان خاورميانه جديد» ياد كرد. جدا از اينكه چه طرفي عامل شروع جنگ بود، عملاً هدف از آن توسط مسئولين اسرائيلي، نابودي حزب الله لبنان اعلام شد. گمان بر اين بود كه با بمباران مراكز اصلي حزب الله، اين حزب ظرف چند روز از بين رفته و به اين ترتيب مهم ترين اهرم قدرت ايران و سوريه در منطقه حذف مي شود؛ اما اين طرح سرانجام به دليل حمايت بي قيد و شرط ايران و سوريه از حزب الله و سيل پول و سلاحي كه به طرف لبنان سرازير شد؛ به شكست انجاميد و نه تنها حزب الله از بين نرفت؛ بلكه پس از جنگ، قدرت موشكي و نظامي خود را به شكل قابل توجهي افزايش داد.
بي بي سي با تأكيد بر اينكه آمريكا تلاش دارد متحدان خود در كشورهايي چون يمن و عربستان را حفظ كند افزود: سوريه اما شرايط متفاوتي دارد. بعد از خاتمه جنگ در لبنان، اين نتيجه گيري حاصل شد كه براي از بين بردن قدرت محور ايران- سوريه- حزب الله، نمي توان از انتهاي اين محور يعني حزب الله شروع كرد. از طرف ديگر، ايران نيز به دليل موقعيت استراتژيك، وسعت و قدرت نظامي اش؛ گزينه مناسبي براي حمله نظامي محسوب نمي شود. به اين ترتيب، سوريه تنها و بهترين گزينه براي از بين بردن اين محور است.
نويسنده با تصريح بر اين موضوع كه سوريه عملاً تبديل به عرصه جنگ نيابتي آمريكا با ايران و روسيه شود، مي نويسد: دولت سوريه برخلاف ليبي شاهد ريزش نيروها نيست. شانزده ماه از شروع آشوب در سوريه مي گذرد ولي عملاً بلندپايه ترين مسئولاني كه از دولت جدا شده اند، يك سفير در عراق و چند افسر و درجه دار ارتشي هستند.
بي بي سي تصريح كرد: ارتش سوريه تاكنون چندين بار از يك استراتژي مشخص براي سركوب گروه هاي مخالف استفاده كرده كه هر بار نيز موفق بوده است. براساس اين استراتژي، ارتش اجازه مي دهد تا مخالفان يك منطقه يا روستا را تصرف كرده و در آن مشغول جشن و پايكوبي شوند و سپس با حمله برق آساي ارتش، قتل عامي صورت مي گيرد كه در آن بسياري از چهره ها و فعالين اپوزيسيون جان خود را از دست مي دهند.
تحليلگر بي بي سي با اشاره به احتمال كشانده شدن پاي اسرائيل به ماجراي سوريه نوشت: در حقيقت بلندي هاي جولان تنها منطقه عربي اشغالي است كه چهل سال كامل در آرامش مطلق بوده. اگر حكومت سوريه و هم پيمانان خارجي اش به اين نتيجه برسند كه فشار به آستانه اي رسيده كه ديگر قابل تحمل و كنترل نيست، اجراي عمليات نظامي در مرزهاي اسرائيل مي تواند به راحتي نگاه ها را به طرف ديگري كشانده و عملاً امنيت اسرائيل كه براي غرب خط قرمز است را در خطر قرار دهد.
بي بي سي در پايان نوشت: آنچه در سوريه مي گذرد، به راستي فراتر از يك انقلاب مردمي كلاسيك است و گفته سرگئي لاوروف صحيح به نظر مي رسد كه سرنوشت سوريه، نظام و نظم جديد جهاني را رقم خواهد زد.

فارين پاليسي: چشم انداز تحولات خاورميانه به ضرر آمريكاست
سناريوي خوب براي آمريكا در خاورميانه، ضعيف شدن محور ضدغربي به رهبري ايران است اما تحقق چنين سناريويي تعجب آور خواهد بود. سناريوهاي بدي هم وجود دارد كه باعث دردسر براي آمريكا در خاورميانه خواهد شد.
نشريه فارين پاليسي با انتشار اين تحليل به قلم استفان والت نوشت: خاورميانه به كدام سو مي رود؟ سوريه، ايران و فلسطين. سناريوي خوب براي آمريكا در تحولات منطقه و بهار عربي اين است كه بشاراسد سقوط كند و محور ضد غربي متشكل از ايران و سوريه پايان يابد. ايران نيز از موضع ضعف با غرب كنار بيايد. و دولت هايي روي كار بيايند كه رابطه خوبي با آمريكا داشته باشند و اسلام نيز تبديل به اسلام ميانه رو شود. من طرفدار اين سناريو هستم ولي تحقق چنين سناريويي را تعجب آور و غيرمترقبه مي دانم.
اين نشريه مي افزايد: سناريوي بد اين است كه تحولات ناشي از بهار عربي ادامه يابد و تلاش براي بازگشت به دوران قبل با شكست مواجه شود. در اين سناريو خاورميانه به مكاني آرام و يا به صورت نسخه اي از اروپا بدل نمي شود. رژيم هاي سياسي اين كشورها قادر خواهند بود به تقاضاهاي مردم خود پاسخ بگويند و منافع ملي خود را پيش ببرند. ولي از آنجا كه بسياري از اين منافع ممكن است با خواسته هاي آمريكا در منطقه سازگاري نداشته باشد، دنياي عرب ممكن است به عنوان قطبي مستقل و در برابر واشنگتن ظاهر شود. در سناريوي «خوب» فرض بر اين است كه ظهور نظام هاي مشاركتي و شبه دموكراتيك در منطقه در نهايت تعارض منافع در داخل منطقه و منافع منطقه و آمريكا را از بين مي برد. ولي دلايلي هم در دست است كه نشان مي دهد اين سناريو خوش خيالانه است. فلسطينيان به دنبال دولت مستقل هستند و مردم عرب نيز از آنان دفاع مي كنند. يك دولت دموكراتيك در سوريه به هر حال خواهان بازپس گرفتن بلندي هاي جولان خواهد بود. بايد دانست كه رژيم هايي مانند حسني مبارك در مصر يا شاه عبدالله در اردن، هر چند به مردم خود اهميتي نمي دادند ولي با منافع واشنگتن همسو بودند. رژيم هايي كه اكنون جانشين آنها مي شوند بايد به حرف مردم هم گوش فرا دهند. اين امر با منافع آمريكا سازگار نيست. تاريخ نشان مي دهد كه دولت ها هر چه ثروتمندتر و قوي تر مي شوند، به تدريج بر ميزان استقلال منافع آنها هم افزوده مي شود. من اين سناريو را محتمل تر مي دانم.
استفان والت آنگاه سراغ سناريوي بدتر (زشت) رفت و نوشت: سناريو سومي نيز قابل تصور است كه در آن آنچه در عراق و لبنان اتفاق افتاد و اكنون در سوريه نيز تكرار مي شود، ادامه پيدا كند. در اين حالت بهار عربي برخي از رژيم هاي ورشكسته را واژگون خواهد كرد ولي نمي تواند همه آنها را سرنگون كند كه نتيجه آن رونق فرقه گرايي و جنگ و افراطي گري خواهد بود.
اين سناريو براي آمريكا جذاب نيست. شايد براي آمريكا عاقلانه تر باشد كه خود را از اين وضعيت دور نگاه دارد ولي با توجه به فشار متحدان آن نظير عربستان سعودي و اسرائيل چنين كاري دشوار خواهد بود. در اين ميان روسيه و چين هم هيچ اقدام مثبتي نخواهند كرد. در نتيجه اين سناريو براي آمريكا دردسر بزرگي محسوب مي شود.
 

انتهای خبر/

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.