به گزارش گروه تحقیقات  بسیج پیشکسوتان :

شوالیه تاریکی برمی‌خیزد

در یکی از بزرگ‌ترین کشتارهای دسته جمعی وقوع یافته در جامعه آمریکا، یک فرد مسلح در جریان نمایش فیلم تازه اکران ‌شده «شوالیه تاریکی برمی‌خیزد» در حالی که ماسک ضد گاز و لباس ضد گلوله بر تن داشته به سالن سینمایی در ناحیه دنور (Denver) ایالت کلورادوی آمریکا وارد شده و پس از پرتاب گاز اشک آور به داخل سالن، به روی مردم آتش گشود.

این اتفاق دومین مورد از این نوع در این ناحیه بوده ولی وسیع‌تر از اتفاقی است که در سال ۱۹۹۹ روی داد و طی آن در یک تیراندازی در دبیرستانی در لیتلتون، دو دانش آموز مسلح، ۱۲ دانش آموز دیگر را به همراه معلمشان قتل عام کردند. پلیس عامل کشتار مردم در سینما را جیمز هولمز 24 ساله معرفی کرده است.

 محوطه سینما دقایقی پس از کشتار

در حادثه اخیر بیش از ۶۰ نفر زخمی شده و به احتساب افرادی که بر اثر وخامت حالشان در بیمارستان جان سپرده‌اند تا زمان تنظیم این نوشتار ۱۴ نفر کشته شده‌اند و از آنجا که وضعیت جسمانی چند تن از مجروحان این خشونت وخیم گزارش شده است احتمال افزایش تعداد کشته شدگان نیز وجود دارد. در میان کشته و زخمی شدگان، علاوه بر نوجوانان و افراد بالغ یک نوزاد سه ماه و نیز کودکانی در سنین دبستان دیده می‌شود.

 جیمز هولمز 24 ساله عامل این خشونت مسلحانه معرفی شد.

پس از وقوع این ماجرا اوباما و رقیب انتخاباتی‌اش رامنی از فعالیت‌های تبلیغاتی خود در کلورادو کاسته و به همراهی و دلجویی از قربانیان و خانواده‌های آسیب دیده پرداختند و اوباما از پلیس فدرال خواست که تحقیقات مفصلی در مورد این کشتار انجام دهد. به علاوه چندین واکنش بین المللی نیز دیده شد. از جمله این که فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه در مورد حادثه تیراندازی در آمریکا ابراز خشم و انزجار کرده و اظهار داشت: «در این شرایط غم انگیز، بر عهده ماست که به نام کشور فرانسه، با ملت و دولت آمریکا ابراز همبستگی کنیم». حال این که چگونه کشته و زخمی شدن حداکثر 80 نفر می تواند حس همبستگی غرب را بیدار کند اما کشتار و سوزاندن بیش از بیست هزار انسان در همان مقطع زمانی در میانمار حتی توجه غرب را هم نمی تواند جلب کند؛ خارج از بحث این مقاله است.

 سینمایی که کشتار در آنجا اتفاق افتاد.

اتفاقی همچون کشتار در دنور در تاریخ بیست سال گذشته آمریکا بی‌سابقه نبوده و هر از چندگاهی خبرهایی از این دست در مورد جامعه آمریکا که در گرداب خشونت و فروپاشی اجتماعی دست و پا می‌زند جهانیان را به تعجب وا می‌دارد و سوالی که مطرح می‌شود این است که چرا این اتفاقات در آمریکا که چندین دهه است خود را متولی امنیت جهانی قلمداد می‌کند و بار‌ها به بهانه امنیت مردم خود به لشکرکشی به هزاران کیلومتر دور‌تر از سرزمین خود پرداخته است؛ روی می‌دهد؟!

چرا از سال ۲۰۰۵ به بعد خشونت‌های مرتبط با تیراندازی و قتل و کشتار (به خصوص در سال ۲۰۱۲) در آمریکا افزایش یافته است؟ پلیس نیویورک تا کنون نزدیک به ۸۰۰ حادثه مرتبط با تیراندازی را در سال جاری ثبت کرده است. این آمار در مقایسه با همین دوره در سال ۲۰۱۱ بیش از ۱۲ درصد افزایش نشان می‌دهد. آیا خشونت نهادینه شده در نگاه نظام آمریکا به جهان هم اکنون در درون آمریکا دردسر ساز شده است؟

 مراسم یابود قربانیان

موج افسار گسیخته خشونت

با نگاهی به اخبار مرتبط با تیراندازی‌ها و کشتارهای سال های اخیر در می‌یابیم که هرج و مرج خشونت آمیزی جامعه آمریکا را درگیر خود کرده است که در آن از همه نوع اقشار جامعه دیده می شود. مردم عادی، دانشجویان، افراد تحصیل کرده و حتی پلیس هم در بین عوامل خشونت و هم در میان قربانیان وجود دارند:

سال ۲۰۰۷ در ایالت ویرجینیا ۳۲ نفر از شهروندان طی یک خشونت مسلحانه کشته شدند. قبل از حادثه تیراندازی در سینمای کلرادو، این حادثه که در دانشگاه ویرجینیاتک روی داده بود بد‌ترین حادثه از این دست در تاریخ آمریکا محسوب می شد.

 خشونت در آمریکا به یک پدیده دامنه دار اجتماعی عادی تبدیل شده است.

سال ۲۰۰۸ دیوان عالی آمریکا برای اولین بار تفسیری از دومین متمم قانون اساسی آمریکا ارائه داد که بر اساس آن حق داشتن سلاح در خانه و برای دفاع شخصی تایید شد.

سال ۲۰۰۹ در «فورت هود» تگزاس در اثر تیراندازی کشتاری روی داد که طی آن ۱۳ نفر جان خود را از دست دادند.

 مردم خواستار تحقیق در مورد کشته شدن یک جوان سیاه پوست به دست پلیس هستند.

سال ۲۰۱۰ مرکز کنترل سلامت مدارس آمریکا اعلام کرد: افزایش خشونت، سوء استفاده جنسی، تنبیه بدنی و زورگیری از مشکلات جاری در مدارس این کشور است که باعث بروز مشکلات روحی و جسمی و ترک تحصیل دانش آموزان شده است.

سال ۲۰۱۱ پلیس کالیفرنیا اعلام کرد تیراندازی در شهر «فرفیلد» سه کشته و یک زخمی بر جای گذاشته است.

فوریه ۲۰۱۲ نوجوان آفریقایی آمریکایی غیر مسلح توسط یک نگهبان محلی مسلح به ضرب گلوله کشته شد.

فوریه ۲۰۱۲ رامارلی گراهام ۱۸ ساله توسط افسران پلیس نیویورک کشته شد.

فوریه ۲۰۱۲ گروهبان مانوئل لوگینز در خودروی خود در پارکینگ دبیرستان سن کلمنته در مقابل دیدگان دختران نوجوانش کشته شد.

پلیس رفتار خشونت آمیز را با شهروندان در پیش گرفته است.

آوریل ۲۰۱۲ هشت مامور پلیس امریکا یک نوجوان ۱۹ ساله ساکن لس‌آنجلس را به ضرب بیش از ۹۰ گلوله از پای درآوردند.

می‌۲۰۱۲ در ایالت آریزونای آمریکا در حادثه تیراندازی در یک خانه در نزدیکی شهر فونیکس ۵ نفر از اعضای یک خانواده از جمله یک کودک دو ساله کشته شدند.

ژوئن ۲۰۱۲ پلیس آمریکا اعلام کرد که یک مرد در ایالت «کلورادو» آمریکا به دلیل اختلاف بر سر توزیع ارثیه در میان خواهران و برادرانش، به سمت آن‌ها تیراندازی و دو نفر از آن‌ها را کشته و سپس خودکشی کرده است.

 محلات مختلف شهرهای بزرگ درگیر خشونت های خیابانی است.

ژوئن ۲۰۱۲ به دنبال تیراندازی یک فرد مسلح در خوابگاه دانشجویی در ایالت «آلاباما» ۳ نفر کشته و چندین نفر دیگر زخمی شدند.

جولای ۲۰۱۲ در طی یک حادثه تیراندازی در یک مسابقه فوتبال در ایالت «دلاور» ۳ نفر کشته و سه نفر دیگر مجروح شدند.

جولای ۲۰۱۲ در «توسکالوسا» آلاباما یک فرد مسلح در یک کلوب شبانه به سمت مردم تیراندازی کرد که منجر به مرگ ۱۷ نفر شد.

جولای ۲۰۱۲ یک فرد نا‌شناس در دانشگاه خصوصی «اویکس» واقع در ایالت «اوکلند» به سوی دانشجویان تیراندازی کرده و ۷ نفر از دانشجویان و مسئولان این دانشگاه که ۶ زن و یک مرد بوده‌اند را کشت و سه نفر را نیز زخمی کرد.

 هشدار! این ملک توسط یک شهروند مسلح آمریکایی حفاظت می شود.

چیزی که ارزش گذشتن از جانتان را داشته باشد، اینجا وجود ندارد!

خشونت در آمریکا

خشونت یک پدیده چند بعدی روانی، تاریخی و اجتماعی است که شکل افراطى رفتار پرخاش گرانه بوده و باعث آسیب رسیدن به قربانى یا قربانیان مى‏شود. در واقع هر گونه رفتار و فعالیتی که مانع رفتار و فعالیت فرد و یا جمع شده و نتایج زیان بار جسمی، روانی و عصبی و اجتماعی داشته باشد خشونت تعریف شده است. ناتوانى در کنترل خشم و حالتى که فرد از نظر جسمى و روانى دور از تعادل است بستر ساز به کار گیری خشونت است. به نظر لئونارد برکوویتز، یادگیری رفتار پرخاش گرانه یکی از علل اصلی خشونت است. مشکلات اقتصادى، بدآموزى، بدگمانى، نابرابری و خستگى از دیگر عوامل ایجاد رفتار خشونت آمیز معرفى شده ‏اند.

خشونت به طور سازماندهی شده به کودکان آموخته می شود.

با دقت در وضعیت جامعه کنونی آمریکا رد پای تمامی این عوامل را در این جامعه می‌یابیم. دولت به یک خشونت عام و سیستماتیک جهانی پرداخته و بر طبل جنگ و لشکر کشی می کوبد. از طریق حمایت از سرمایه داری و سرمایه داران به گسترش نابرابری های اقتصادی و اجتماعی دامن زده و مشکلات اقتصادی فراوانی برای مردم به وجود می‌آورد. با تبلیغ خطرهای ساختگی متعددی که همواره مردم آمریکا را تهدید می‌کنند به گسترش بدگمانی و رفتار پارانوئیدی کمک کرده و با تحمیل هزینه‌های مادی و روانی جنگ‌های بی‌نتیجه به مردم آن‌ها را خسته می‌کند.

 خشونت؛ سرگرمی کودکان و بزرگسالان آمریکایی

برون داد این سیاست‌ها گسترش خشونت خواهد بود که امروز آشکارا جامعه آمریکا را درگیر خود کرده است. گروگانگیری، کشتن شهروندان بی‌گناه، بمب‌گذاری، کشتارهای سیستماتیک و جنایات اقتصادی مورد اشاره توسط جنبش اشغال وال استریت همگی نمودهای روان اجتماعی بیمار جامعه آمریکاست که طی دو دهه گذشته درگیر اخبار و گزارش‌های فراوانی در مورد خشونت بوده است. جنگ خلیج فارس، اشغال افغانستان، اشغال عراق، سناریوی یازده سپتامبر، خطر القاعده، تهدید سلاح های خیالی صدام، خطر ایران هسته ای و ریخته شدن خون بی‌گناهان در بخش های مختلف جهان توسط ارتش آمریکا بدون آنکه هدف یا سودی داشته باشد؛ دست به دست هم داده و برای درون آمریکا جامعه‌ای ساخته است که همچون بیرون آن اعتقاد غالب بر این است که "هفت تیر کشی" چاره کار بوده و می‌تواند مشکلات را حل کرده و امنیت به وجود آورد.

آزادی اسلحه

در دهۀ ۱۹۶۰، حدود نیمی از مردم آمریکا دست کم یک اسلحه گرم در خانه داشتند اما امروزه تقریبا در یک سوم از خانه‌های آمریکایی‌ها اسلحه پیدا می‌شود. به عقیده مایکل بلومبرگ (Michael Bloomberg) شهردار نیویورک حوادثی همچون کشتار دنور به دلیل سستی در محدود سازی آزادی به کارگیری اسلحه در آمریکا، کشوری که مردم آن شدیدا علاقه‌مند به حمل اسلحه هستند؛ روی می‌دهند. بلومبرگ از کاندیداهای ریاست جمهوری خواسته است که نظر خود را در مورد محدودیت آزادی اسلحه اعلام کنند. بلومبرگ که یک سازمان ملی به نام «شهرداران مخالف با اسلحه‌های غیر قانونی» تشکیل داده می‌گوید: «این مشکلی است که به وضوح سراسر کشور با آن درگیر است».

 سابقه تاریخی آزادی اسلحه و به طبع آن خشونت مسلحانه در آمریکا

براساس آمارهای منتشره، از هر یکصد شهروند امریکایی، ۹۰ نفر سلاح دارند. نتایج بررسی‌های بین‌المللی در سال ۲۰۰۷ حاکی از آن است که شهروندان امریکایی، مالک ۲۷۰ میلیون از مجموع ۸۷۵ میلیون سلاح گرم ثبت شده در جهان هستند و تعداد تفنگ، به نسبت ۲ به ۱، بیشتر از تعداد اسلحه کمری و هفت تیر است. آمریکا از نظر خشونت‌هایی که در آن از اسلحه استفاده می‌شود در وضعی به مراتب بد‌تر از دیگر کشور‌های صنعتی جهان قرار دارد.

کار‌شناسان معتقدند که آمریکا را شرکت‌های تسلیحاتی اداره می‌کنند. بر این اساس عدم ایجاد محدودیت در قوانین مربوط به استفاده از سلاح می‌تواند در اثر لابی گری‌های کارخانه‌های اسلحه سازی آمریکا در مراجع قانون گذاری این کشور باشد. بدیهی است کارخانه‌های اسلحه سازی، افزایش سود و تولید خود را در وضعیتی می‌بینند که احساس عدم امنیت و تهدید از یک سو و آزادی حمل سلاح از سوی دیگر در خدمت اهداف پولی آن‌ها باشد.

کار‌شناسان، متمم دوم قانون اساسی آمریکا را دلیل اصلی خشونت‌های مرگبار در این کشور می‌دانند. این متمم به شهروندان این کشور این حق را می‌دهد که به خرید، فروش و نگهداری سلاح بپردازند؛ که همین امر در همراهی با فرهنگ خشونت نهادینه شده در جامعه آمریکا به حوادثی همچون کشتار خونین شهر دنور و ده ها مورد قتل و جنایت دیگر منجر می شود.

خرید و فروش اسلحه یکی از فعالیت های سود آور در داخل آمریکاست.

جیمز هولمز

شاید با شنیدن خبر کشتار در سینمای دنور اولین تصویری که از قاتل در ذهن شکل بگیرد چیزی در حد گانگسترهای فیلم‌های وسترن باشد. اما جیمز اگان هولمز (James Eagan Holmes) در ظاهر شباهتی به این گانگستر‌ها ندارد. ۲۴ ساله است که بعد از حمله به سینما در پارکینگ سینما توسط پلیس دستگیر شد. جیمز آپارتمان خود را بمب گذاری کرده بوده است تا در کار گروه‌های تجسس اخلال ایجاد کند در نتیجه پلیس برای خنثی سازی از ربات استفاده کرده است. او در بمب گذاری محل سکونت خود از تله‌های دقیقی استفاده کرده بود که نشان دهنده برنامه ریزی دقیق و آگاهانه او برای انجام این جنایت می‌باشد.

سفید پوست بوده و دانشجوی دوره دکترا که به تازگی از کالیفرنیا به کلرادو آمده است. دانشجویی موفق و گوشه گیر بوده که هیچ پرونده قضائی نداشته است. هولمز در تابستان سال ۲۰۰۸ در اردوگاه یهودی «مکس استراس» کار می‌کرده و مسئول گروهی از بچه‌ها از سنین ۷ تا ۱۴ سال بوده است و به آن‌ها در مورد داشتن اعتماد به نفس و فعالیت‌های گروهی کمک می‌کرده است.

 هولمز در دادگاه

هولمز دانشجوی مقطع دکتری دانشکده پزشکی کلورادو است که مسئولین دانشکده ادعا کرده‌اند در حال اخراج از مقطع عالی رشته علوم عصبی بوده است. دوستانش او را فردی باهوش، مغرور و تا حدی خجالتی معرفی می‌کنند که با کودکان مهربان بوده ولی در پیدا کردن شغل مناسب مشکل داشته است. با این حال پلیس نیویورک او را فردی شبیه به دیوانگان معرفی می‌کند که مو‌هایش را به رنگ قرمز در می‌آورده و خود را «جوکر» که در فیلم‌های مربوطه دشمن «بت من» است معرفی می‌کرده است. جوکر در این سری فیلم‌ها شخصیتی خشونت طلب و آنارشیست است.

همکاران دانشگاهی هولمز ابراز کرده‌اند که از شنیدن خبر این جنایت شوکه شده‌اند و هولمز طبق شناخت ایشان اصلا کسی نبوده که بتواند چنین کاری را مرتکب شود. بعضی از دوستانش او را فردی معرفی کرده‌اند که اکثرا با کامپیو‌تر مشغول بوده و از بازی‌های آنلاین خوشش می‌آمده است. در کل کسی تصور نمی‌کرده است که روزی جیمز بتواند چنین کاری انجام دهد. در واقع هولمز نمودار شدت رسوخ خشونت در جامعه آمریکاست که هر از چند‌گاه از جایی که انتظار نمی‌رود فوران کرده و سر باز می‌کند.

 هولمز از اسلحه های قانونی برای کشتار مردم استفاده کرده است

اسلحه‌هایی که هولمز هنگام ورود به سینما در دست داشته عبارت بوده‌اند ازAR-۱۵، یک تفنگ ساچمه‌ای و یک کلت از نوع " Glock". پلیس یک کلت دیگر هم در اتومبیل او که در پارکینگ سینما پارک شده بود پیدا کرد. تمامی این اسلحه‌ها به صورت قانونی از فروشگاه‌های کلورادو خریداری شده‌اند. بازرسان با مهمات فراوانی در خودروی هولمز مواجه شده‌اند که مقدارشان برای آن‌ها تعجب برانگیز بوده است. این مهمات برای پر کردن صد خشاب کافی بوده است. بدین ترتیب بزرگ‌ترین کشتار مسلحانه مردم در تاریخ اخیر آمریکا توسط اسلحه و مهمات قانونی انجام گرفته است که تمامی مراحل خرید آن ثبت شده و در لیست خرید اینترنتی و یا حضوری ۳ فروشگاه اسلحه کلورادو موجود است و از این نظر مشکلی برای هولمز، کارخانه ها یا فروشندگان اسلحه پیش نخواهد آمد!

با توجه به رشته تحصیلی هولمز برخی حدس و گمان‌هایی مطرح شده‌ که می‌تواند بر ابعاد ماجرا بیافزاید. بر اساس این گمان ممکن است هولمز که در تحقیقات علوم عصبی مربوط به مواد روان گردان (mind-altering neuroscience research)    درگیر بوده است در نتیجه فعالیت در این زمینه مرتکب چنین جنایتی شده باشد. با توجه به گزارش‌های پلیس و شاهدین، اعمال هولمز عادی نبوده و ممکن است در زمان ارتکاب جنایت تحت تاثیر مواد روان گردان و یا دیگر امور مورد علاقه دانشجویان علوم عصبی مانند هیپنوتیزم بوده است.

منابع و ماخذ:

مشرق

http://www.csmonitor.com/USA/Society/2012/0725/Colorado-shooting-How-Americans-deal-with-media-driven-events

http://www.euronews.com/2012/07/26/colorado-cinema-shooting-suspect-sends-package-to-university/

http: //www.naturalnews. com

http: //www.huffingtonpost. com

http://www.torontosun.com/2012/07/26/obama-pledges-to-tackle-gun-violence-after-colorado-killing

http://www.humanevents.com/2012/07/25/colorado-theater-patron-sues-warner-bros-for-film-violence/

http://www.aljazeera.com/news/americas/2012/07/201272664024176598.html

www.globalpost.com/dispatches/globalpost-blogs/colorado-shooting-gun-violence

http://www.washingtontimes.com/news/2012/jul/24/image-of-a-violent-state-irks-coloradans