به گزارش بسیج پیشکسوتان :، اندیشکده «فارین پالسی این فوکوس» در مطلبی با عنوان «حمله به ایران مانند کار گذاردن بمبهای هستهای است» به قلم «راس ولن» تاکید میکند: ممکن است غرب از تسلیحات هستهای علیه ایران استفاده نکند اما حمله به تأسیسات غنیسازی هستهای این کشور تأثیری مشابه خواهد داشت. گزارشی در ماه سپتامبر منتشر شده که محصول کار خسرو ب. سمنانی، یک ایرانی-آمریکایی است که بر اساس بیوگرافیش «تجربه زیادی را در مدیریت صنعتی زباله هستهای و مواد شیمیایی دارد».
من در حال خواندن آن هستم. در عین حال، گوشههایی از خلاصه این گزارش که در دسترس افراد رده پایینتر نیز وجود دارد، دقیقاً مواضع سازمان مربوطه سمنانی با عنوان «امید ایران» را نشان میدهد که این گزارش را به همراه موسسه علوم سیاسی «هینکلی» و دانشگاه یوتا منتشر کرده است.
به نظر وی، بهترین راهبرد درازمدت، دولتی دموکراتیک، شفاف و پاسخگو در ایران خواهد بود. در چنین سناریویی، رهبران سیاسی به سرعت درک میکنند که مردمشان خواستار شغل، احترام، فرصت و آزادیهای سیاسی هستند. حمله نظامی نه تنها هزاران غیرنظامی را خواهد کشت و دهها و شاید صدها هزار تن را با مواد شیمیایی مسموم میکند، بلکه تأثیری مخرب بر افرادی خواهد داشت که رویای دموکراسی را در ایران میبینند. اکنون به عهده ما در جامعه بینالملل از جمله جامعه ایرانی-آمریکایی است تا نشان دهیم که ما به مردم ایران اهمیت میدهیم.
* هیچکس تاکنون ارزیابی از میزان تلفات انسانی حمله به تأسیسات هستهای ایران ارائه نداده است
سمنانی و دیگران میگویند برغم اینکه بحثهای قابل توجهی درباره زمان و اهداف حملات نظامی علیه برنامه هستهای ایران شده اما به هزینهها و تبعات چنین حملهای توجه کافی نشده است. طراحان نظامی در پنتاگون به سیاستمداران ارزیابی از تعداد تلفات غیرنظامیان ارائه میدهند؛ این ارزیابیها تنها مخصوص مقاصد عملیاتی است و برای عموم منتشر نمیشود. تقریباً هیچکس تاکنون ارزیابی علمی از تبعات حمله نظامی علیه تأسیسات هستهای عملیاتی ایران ارائه نکرده است. آنچه که قطعی است، شدید بودن خطر آن برای غیرنظامیان است: آژانس بینالمللی انرژی اتمی وجود دستکم 371 تن هگزافلوراید اورانیوم بسیار سمی ذخیره شده در تأسیسات هستهای ایران را تایید کرده است. انتشار این مواد در مکانهایی که تنها چند مایل با مراکز پرجمعیت مانند اصفهان فاصله دارند، نیازمند ارزیابی دقیق و جامع از خطرات بالقوه علیه هزاران غیرنظامی است که نزدیک سایتهای هستهای ایران زندگی میکنند.
مؤلفان این کتاب درباره نظر کشورهای غربی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی که ایران در حال دستیابی به توان هستهای است، نیز مینویسند: چه ایران در پی دستیابی به سلاح هستهای باشد و چه نباشد، واقعیت سیاسی این است که اسرائیل در صورت شکست دیپلماسی به تهدید حملات نظامی خود ادامه میدهد. آمریکای پس از انتخابات چه تحت رهبری اوباما و یا ریاست جمهوری «میت رامنی» با بمب ساعتی روبرو خواهد شد که فوریتی را برای تصمیمات اتخاذشده درباره برنامه هستهای ایران ایجاد میکند. خطرات حملات نظامی علیه مردم ایران تاکنون بیشتر از این نبوده است.
* حملات متعارف علیه تاسیسات هستهای ایران مخربتر از چرنوبیل خواهد بود
نویسندگان کتاب با مسئول دانستن همه گروهها نسبت به این مسئله میافزایند: ما با ارزیابی هزینههای حملات نظامی خواستار آن هستیم تا میزان بیپروای ایران و حملات احتمالی آمریکا یا اسرائیل را نه تنها به مردم ایران بلکه به جامعه جهانی از جمله سیاستگذاران در آمریکا و اسرائیل نشان دهیم. اینکه غرب به حملات هستهای فکر نمیکند کمی تسکیندهنده است. حملات متعارف از جمله بمباران سیستماتیک تأسیسات هستهای مخربتر از حوادث هستهای و صنعتی مانند چرنوبیل، فوکوشیما، تری مایل آیلند و بوپال خواهد بود. آسیب ناشی از بمباران هوایی راهبردی تمامکننده و بدون بازگشت خواهد بود. پس از چنین حملهای زمانی برای میانجیگری، فرصت تخلیه و احتمال محدود کردن وجود نخواهد داشت.
* چه مکانهایی هدف بمباران هستند؟
برخی طراحان نظامی پیشنهاد کردهاند که هرگونه حمله علیه ایران میتواند تا 400 مکان را هدف قرار دهد. هدف این حملات فلج کردن دائمی توان ایران برای احیای برنامه هستهایش با هدف قرار دادن پرسنل مشغول به کار در این سایتها و زیرساختهای امدادی و حمایتی خواهد بود.
ما برای اهداف این تحقیق یک سناریوی حمله محافظهکارانه را متصور شده و اثرات حمله نظامی متعارف علیه چهار هدف را تحلیل کردهایم: اصفهان، نطنز، اراک و بوشهر. ما تأسیسات فردو نزدیک شهر قم را به دلیل اطلاعات ناقصی که درباره آن وجود دارد، مورد ارزیابی قرار ندادهایم. در عین حال تقریباً اطمینان داریم که تأسیسات فردو نیز هدف بمبهای قوی بتنشکن قرار خواهد گرفت. ما ارزیابیهای خود را تنها محدود به تلفات و یا زخمیهایی کردهایم که در نتیجه حملات مستقیم به این چهار سایت هستهای و در اطراف آن آسیب میبینند.
* هفت تا یازده هزار نفر در تأسیسات هستهای ایران کار میکنند
بر اساس بهترین اطلاعات موجود و بحثهایی که بین کارشناسان هستهای ایران و غرب انجام شده، ما تعداد کل افراد از جمله دانشمندان، کارگران، سربازان و کارمندان پشتیبانی در چهار سیاست هستهای ایران را بین هفت تا یازده هزار نفر برآورد میکنیم. بنابراین برغم اهداف سنتی، خطرات چنین حملاتی علیه غیرنظامیان بیشتر از تعدادی خواهد بود که در اثر زخمهای ناشی از انفجار و گرمای شدید در سایتهای هستهای کشته میشوند. دهها و شاید صدها هزار غیرنظامی ممکن است در اثر دودهای شیمیایی بسیار سمی آسیب ببینند. علاوه بر این، تخریب زیستمحیطی در اثر گسترش ترکیبات اورانیوم در هوا و ورود آنها به آب، خاک و چرخه غذایی منجر به خطرات درازمدت علیه سلامتی افراد و افزایش نرخ سرطان و تولد کودکان معلول میشود.
علاوه بر این، حمله و تشعشعات هستهای با مدیریت ایران در پاسخگویی به فاجعهها و توانایی و آمادگی این کشور در مواقع اضطراری همراه میشود. به عبارت دیگر، بمباران تأسیسات هستهای ایران مانند انفجار تسلیحات هستهای است. سمنانی و دیگران به طور خلاصه میگویند:
اکنون زمان آن است که به جای اینکه مردم ایران را جزو خسارتهای مالی بدانیم آنها را نیز در هرگونه معادلهای که شامل حملات نظامی میشود، در نظر بگیریم. دلایل بسیار قوی اخلاقی، راهبردی، سیاسی و نظامی برای در نظر گرفتن منافع مردم ایران به عنوان عامل اصلی در مسئله هستهای این کشور وجود دارد.
منبع:فارس
دیدگاه ها