اهمیت اربعین
به گزارش گروه وبلاگستان " بسیج پیشکسوتان " نویسنده وبلاگ سرباز آقا، در آخرین پست وبلاگ خود نوشت:
اساساً اهميت اربعين در آن است كه در اين روز، با تدبير الهى خاندان پيامبر(ص)، ياد نهضت حسينى براى هميشه جاودانه شد و اين كار پايهگذارى گرديد. اگر بازماندگان شهدا و صاحبان اصلى، در حوادث گوناگون - از قبيل شهادت حسينبنعلى(عليهالسّلام( در عاشورا - به حفظ ياد و آثار شهادت كمر نبندند، نسلهاى بعد، از دستاورد شهادت استفادهى زيادى نخواهند برد.
(بیانات در ديدار اقشار مختلف مردم-۱۳۶۸/۰۶/۲۹)
یاد حقیقت و خاطره شهادت...
درسى كه اربعين به ما مىدهد، اين است كه بايد ياد حقيقت و خاطرهى شهادت را در مقابل طوفان تبليغات دشمن زنده نگهداشت. شما ببينيد از اول انقلاب تا امروز، تبليغات عليه انقلاب و امام و اسلام و اين ملت، چه قدر پرحجم بوده است. چه تبليغات و طوفانى كه عليه جنگ به راه نيفتاد جنگى كه دفاع و حراست از اسلام و ميهن و حيثيت و شرف مردم بود. ببينيد دشمنان عليه شهداى عزيزى كه جانشان - يعنى بزرگترين سرمايهشان - را برداشتند و رفتند در راه خدا نثار نمودند، چه كردند و مستقيم و غيرمستقيم، با راديوها و روزنامهها و مجلهها و كتابهايى كه منتشر مىكردند، در ذهن آدمهاى سادهلوح در همه جاى دنيا، چه تلقينى توانستند بكنند.
(بیانات در ديدار اقشار مختلف مردم-۱۳۶۸/۰۶/۲۹)
جوشش در روز اربعین در کربلا....
اربعين در حادثهى كربلا يك شروع بود؛ يك آغاز بود. بعد از آنكه قضيهى كربلا انجام گرفت - آن فاجعهى بزرگ اتفاق افتاد - و فداكارى بىنظير اباعبداللَّه (عليهالسّلام) و اصحاب و ياران و خانوادهاش در آن محيط محدود واقع شد، حادثهى اسارتها پيام را بايد منتشر ميكرد و خطبهها و افشاگرىها و حقيقتگوئىهاى حضرت زينب (سلام اللَّه عليها) و امام سجاد (عليه الصّلاة و السّلام) مثل يك رسانهى پر قدرت بايد فكر و حادثه و هدف و جهتگيرى را در محدودهى وسيعى منتشر ميكرد؛ و كرد. خاصيت محيط اختناق اين است كه مردم فرصت و جرئتِ اين را پيدا نميكنند كه حقايقى را كه فهميدهاند، در عملِ خودشان نشان بدهند؛ چون اولاً دستگاه ظالم و مستبد نميگذارد مردم بفهمند و اگر فهم مردم از دست او خارج شد و فهميدند، نميگذارد به آنچه فهميدهاند، عمل كنند. در كوفه، در شام، در بين راه، خيلىها از زبان زينب كبرى (سلام اللَّه عليها) يا امام سجاد (عليه الصّلاة و السّلام) يا از ديدن وضع اسرا، خيلى چيزها را فهميدند، ولى كى جرئت ميكرد، كى توانائى اين را داشت كه در مقابل آن دستگاه ظلم و استكبار و استبداد و اختناق، آنچه را كه فهميده است، بروز دهد؟ مثل يك عقدهاى در گلوى مؤمنين باقى بود. اين عقده روز اربعين اولين نِشتر را خورد؛ اولين جوشش در روز اربعين در كربلا اتفاق افتاد.
(بيانات در ديدار جمعى از مردم آذربايجان شرقی-۱۳۸۷/۱۱/۲۸)
درد نوشت: اربعین امسال اولین سال نبودن شهید مصطفی احمدی روشن هست...شهیدی که رفت و خونش امید و ادامه راه را در دل هزاران جوان زنده کرد...راه شهید روشن ادامه دارد....چه زیبا به مولایش امام حسین(ع) پیوست.....در اربعین اش حسینی شد...امسال اولین سالی هست که حضور جسمانی ندارد در کنار علیرضایش...اما یکسال است با رفتنش راه را برای خیلی جوون ها روشن کرد...آری او واقعا روشن بود....روشن بود...روشن ماند...با رفتنش خیلی ها رو روشن کرد....روحش شاد...یادش گرامی....ادامه دهنده راهش باشیم انشالله....
دل نوشت: با حــســيــن که باشي، تمام غربت هاي دنيا برايت قربت ميشود... ديگر نمي گويي که غريب افتاده اي... ديگر نمي ترسي که مظلوم واقع شوي...ديگر اسارت برايت بي معنا ميشود... برايت دشمني ها و آزارهاي اطرافيانت بي مفهوم ميشود با حــســيــن که باشي، دنيا برايت رنگ ديگري ميگيرد، آخرت برايت مفهوم ديگري دارد، عشـق را ميشناسي اش، ديگر محرم برايت چيز ديگريست ظلم برايت معنا ميشود تو با حــســيــن باش، ببين چه ميشوي...
دیدگاه ها