یکشنبه 24 اسفند 1393 | 09:05
انتظارات و مطالبات رهبری از دولت يازدهم در سالی که گذشت
انتظارات و مطالبات رهبری از دولت يازدهم در سالی که گذشت

 

 

به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت" ،سال 1393 رو به پايان است و زماني براي جمع بندي عملکردها فرا رسيده است. براي جمع بندي بايد شاخص داشت تا با مقايسه عملکردها با شاخص‌ها بتوان به کارنامه‌ها نمره قبول يا رد داد. يکي از مهمترين شاخص‌ها براي ارزيابي عملکرد دستگاه‌هاي اجرايي کشور از جمله دولت محترم توجه به اولويت‌هاي کاري است که رهبر معظم انقلاب اسلامي تعيين کرده است.

در اين نوشتار اين محورها احصا شده تا معياري براي ارزيابي کاري دولت يازدهم در سال 1393 ارائه گردد.

 

شش اولويت كاري دولت يازدهم در حوزه اجتماعي

1-   اصلاح نظام اداري

از جمله‌ي چيزهايي كه من خوب است اينجا در سياستهاي كلّي يادآوري كنم، يكي سياستهاي تحوّل نظام اداري است كه تصويب هم شده، ابلاغ هم شده. ما واقعاً در زمينه‌ي مسائل اداري و نظام اداري دچار مشكلات و آسيبهاي ديرپا و مزمن هستيم. اين سياستها مطرح شده، در مجمع تشخيص مورد بررسي قرار گرفته و ابلاغ شده، به نظر من سياستهاي بسيار خوبي است، بايد براي اينها برنامه‌ي اجرايي گذاشت و عملياتي كرد كه از جمله‌ي چيزهاي بسيار مهم است كه متأسّفانه مانده، تأخير هم شده است و به جريان نيفتاده. (۱۳۹۲/۰۶/۰۶)

2-    اصلاح سياست‌هاي جمعيتي

من پارسال ماه رمضان همين جا مطلبي را گفتم و خب، مختصري دنبال شد؛ نه به صورت كامل. مسئله‌ي تحديد نسل براي كشور ��ا خطر است؛ من به شما عرض بكنم. محدود كردن نسل، براي كشور ما يك خطر بزرگي است. (۱۳۹۲/۰۴/۳۰)

ما بايد در سياست تحديد نسل تجديدنظر كنيم. سياست تحديد نسل در يك برهه‌اي از زمان درست بود؛ ...ما در سال ۷۱ به همان مقاصدي كه از تحديد نسل وجود داشت، رسيديم. از سال ۷۱ به اين طرف، بايد سياست را تغيير ميداديم؛ خطا كرديم، تغيير نداديم. امروز بايد اين خطا را جبران كنيم. ... اينها چيزهاي خطرناكي است؛ اينها را بايستي مسئولين كشور بجد نگاه كنند و دنبال كنند. (۱۳۹۱/۰۵/۰۳)

3-    پيشرفت در ورزش خصوصاً ورزش همگاني

ورزش همگاني يكي از ضروريات زندگي است؛ مثل غذا خوردن است، مثل تنفس كردن است؛ بايد به آن توجه كرد... ما احتياج داريم كه تمام آحاد كشور ورزش كنند؛ اين واقعاً نياز كشور است. نيروي انساني سالم، براي كشور اهميت درجه‌ي يك دارد؛ چون پيشرفت يك كشور، با نيروي انساني است. نيروي انساني بايد عالم باشد، باهمت باشد، ديندار باشد و سالم باشد. سلامت جسماني، شرط اصلي است. روي آوردن مردم به ورزش، بسياري از مشكلات و معضلات اجتماعي و اخلاقي را حل ميكند؛ مثل مسئله‌ي اعتياد، مسئله‌ي تنازعات خانوادگي، داخلي، مشكلات كسبي، اعصاب، چه و چه.. (۱۳۹۱/۱۲/۲۱)

4-    تقويت نهاد خانواده

مسئله‌ي زن و خانواده براي كشور، جزو مسائل درجه‌ي يك است... مسئله‌ي خانواده، مسئله‌ي بسيار مهمي است؛ پايه‌ي اصلي در جامعه است، سلول اصلي در جامعه است. ...جامعه‌ي اسلامي، بدون بهره‌مندي كشور از نهاد خانواده‌ي سالم، سرزنده و بانشاط، اصلاً امكان ندارد پيشرفت كند. بالخصوص در زمينه‌هاي فرهنگي و الب��ه در زمينه‌هاي غير فرهنگي، بدون خانواده‌هاي خوب، امكان پيشرفت نيست. پس خانواده لازم است. (۱۳۹۰/۱۰/۱۴)

5-   صيانت از جنگل‌ها و منابع ��بيعي

من گلايه‌اي كه بايد بكنم از مجموع مسئولينِ مسئله‌ي درخت و درختكاري و جنگل و اين چيزها، اين است كه ما اينجا دانه دانه درخت ميكاريم، اما صدها صدها و هزارها هزارها درخت در جاهائي كه نبايد قطع شود، بي‌جهت قطع ميشود؛ اين خيلي اشكال بزرگي است كه وجود دارد....مجموعه‌ي جنگلي كشور هم مورد تهديد جدي قرار داشت و قرار دارد؛ كه بايد جداً از آن جلوگيري شود. اين، هم وظيفه‌ي دولت است، هم وظيفه‌ي مجلس است، هم وظيفه‌ي شهرداري‌هاست، هم وظيفه‌ي قوه‌ي قضائيه است؛ هر كدام به نحوي بايد جلوي پيشرفت اين حركت غلطي را كه امروز متأسفانه در كشور ما وجود دارد، بگيرند. (۱۳۹۱/۱۲/۱۵)

6-   اشتغالزايي و كارآفريني

مسئله‌ي اشتغال هم مسئله‌ي مهمي است. طرحهائي كه از چند سال پيش به اين طرف براي اشتغال پيش‌بيني شده، آنچنان كه انسان انتظار داشت، نشد. اگرچه حالا كارهائي انجام گرفت و خوب بود، بد نيست؛ ليكن ما را مستغني نميكند از اينكه نسبت به مسئله‌ي اشتغال يك اهتمام ويژه‌اي داشته باشيم. (۱۳۸۹/۰۶/۰۸)

 

چهار اولويت کاري دولت يازدهم در حوزه سياست داخلي

1-   حفظ ثبات و آرامش سياسي

زيربناهائي که ما در آنها برجسته و ممتاز هستيم، در درجه‌ي اول عبارت است از ثبات سياسي کشور. دولتهاي گوناگوني سر کار آمدند، با وجود اختلاف نظرها و سلائق سياسي، ليکن ثبات کشور از اول انقلاب تا امروز استمرار داشته است و کشور به سمت هدفها حرکت کرده است. منازعات و درگيري‌هاي خطي و جناحي و سياسي نتوانسته است ثبات سياسي کشور را از بين ببرد؛ اين مهمترين زيربناست. ۱۳۹۱/۰۷/۱۹

2-    حفظ حضور مردم در صحنه

بنده اصرارم بر حضور حدّاکثري و عمومي ملت ايران به‌خاطر اين است که مي‌بينم و ميدانم که حضور يکپارچه‌ي مردم، حضور پرشوق و اميدوارانه و قدرتمندانه‌ي مردم موجب ميشود که دشمن مأيوس بشود؛ وقتي دشمن مأيوس شد، کارآيي خود را از دست خواهد داد.... مصونيت کشور، وابسته‌ي به حضور مردم است؛ کم شدن فشارهاي دشمنان، وابسته‌ي به حضور مردم است، وابسته‌ي به اتّحاد و انسجام مردم با نظام و با دستگاه جمهوري اسلامي و حسّ اعتماد متقابل بين مردم و مسئولين است. اين حسّ بايد روزبه‌روز تقويت بشود. ۱۳۹۲/۰۳/۲۲

3-    پاسخگويي به مردم

مسئولان بلندپايه‌ي کشور، قواي سه گانه، از خود رهبري تا آحاد مأموران و مديران، همه بايد پاسخگو باشند؛ پاسخگوي کار خود، پاسخگوي تصميم خود، پاسخگوي سخني که بر زبان آورده‌اند و تصميمي که گرفته‌اند؛ اين معناي پاسخگويي است. ۱۳۸۳/۰۱/۲۶

4-    همکاري قوا

همکاري حقيقي و صميمي با قواي ديگر و پرهيز از چالش‌هاي ناموجّه نيز يک شاخص مهم ديگر و داراي سهم تعيين‌کننده در اتحاد ملّي است که دلسوزان کشور همواره بر آن پاي فشرده و منافع عمومي و وجاهت چهره‌ي ملت ايران در چشم جهانيان را در گرو آن دانسته‌اند. اين توصيه عيناً به ديگر قواي کشور و همه‌ي اشخاص و نهادهاي مسئول نيز متوجه است.۱۳۹۱/۰۳/۰۷

 

هشت اولويت كاري دولت يازدهم در حوزه سياست خارجي

1-   دفاع از حقوق هسته‌اي ملت ايران

 من تأكيد ميكنم كه جمهوري اسلامي هرگز در پي تسليحات هسته‌اي نيست، و نيز هرگز از حق ملّت خود در استفاده‌ي صلح‌آميز از انرژي هسته‌اي چشم‌پوشي نخواهد كرد. شعار ما «انرژي هسته‌اي براي همه، و سلاح هسته‌اي براي هيچكس» است. ما بر اين هر دو سخن پاي خواهيم فشرد و ميدانيم كه شكستن انحصار چند كشور غربي در توليد انرژي هسته‌اي در چهارچوب معاهده‌ي عدم اشاعه، به سود همه‌ي كشورهاي مستقل و از جمله كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد است. (۱۳۹۱/۰۶/۰۹)

2-   ارتقاء بهره‌وري سياسي جنبش عدم تعهد

شرائط گيتي حساس و جهان در حال گذار از يك پيچ تاريخي بسيار مهم است. انتظار ميرود كه نظمي نوين در حال تولد يافتن باشد. مجموعه‌ي غيرمتعهدها حدود دو سوم اعضاء جامعه‌ي جهاني را در خود جاي داده است و ميتواند در شكل‌دهي آينده نقشي بزرگ ايفاء كند. ... ما ميتوانيم به ارتقاء «بهره‌وري سياسي جنبش عدم تعهد» در مديريت جهاني بينديشيم؛ ميتوانيم براي تحول در اين مديريت، سندي تاريخي تهيه كنيم و ابزارهاي اجرائي آن را فراهم نمائيم؛ ميتوانيم حركت به سمت همكاريهاي مؤثر اقتصادي را طراحي و الگوهاي ارتباط فرهنگي ميان خود را تعريف كنيم.. (۱۳۹۱/۰۶/۰۹)

3-   ديپلماسي عمومي

ديپلماسي عمومي از ابتكارات جمهوري اسلامي ايران است و بايد توجه بيشتري به آن شود. (۱۳۸۸/۱۲/۰۹)

شما بايد از همه‌ي امكانات استفاده كنيد. امكانات رسانه‌يي خيلي مهم است و يقيناً كار ديپلماسي يك پايه‌ي اساسي‌اش رسانه است. تعامل مستحكمي بين شما و رسانه‌هاي كشور، شبكه‌هاي بين‌المللي‌يي كه ما داريم، لازم است. به‌علاوه خودِ سفير يك رسانه است؛ خود شما مي‌توانيد مواضع جمهوري اسلامي را تبيين كنيد. (۱۳۸۳/۰۵/۲۵)

4-   مسئله فلسطين

امروز مسئله‌ي فلسطين به بركت بيداري اسلامي، بار ديگر به يك مسئله‌ي اصلي دنياي اسلام تبديل شده است؛ نبايد بگذاريد اين برجستگي و اين امتياز از بين برود و زير توطئه‌ها و ترفندهاي دشمنان مسلمانها و دشمنان امت اسلامي پنهان بماند. مسئله‌ي فلسطين يك مسئله‌ي اصلي است. در طول زمان، ملتها دولتهاي خودشان را با موضعگيري آنها در قضيه‌ي فلسطين محك ميزدند. البته فشار استبداد و استكبار و اختناق و زور نميگذاشته است كه خواسته‌ي ملتها آشكار شود. (۱۳۹۱/۰۵/۲۹)

5-   تهاجم عليه نظام سلطه در مسائل جهاني

بايد تلاش كنيم تا مؤلفه‌هاي قدرت خودمان را بشناسيم و در بسياري از مسائل جهاني، موضع اساسي جمهوري اسلامي را به عنوان يك موضع تهاجمي اتخاذ كنيم. ما در چند مسأله مي‌توانيم موضع تهاجمي داشته باشيم:

در قضيه‌ي حقوق بشر، موضع ما موضع تدافعي نيست؛ موضع‌مان تهاجمي است. بياييم اين‌جا عزا بگيريم كه در جمهوري اسلامي حقوق بشر ضايع شده؛ چون امريكايي‌ها و صهيونيست‌ها و رسانه‌ها گفته‌اند! اين درست است؟! شما موضع تهاجمي در اين قضيه داريد.

در مسأله‌ي زن هم موضع شما تدافعي نيست؛ تهاجمي است. آنها اعتراض‌شان به ما اين است كه چرا زنهايتان حجاب دارند؛ چرا حجاب اجباري است. خود آنها هم بي‌حجابي را اجباري كردند؛ اين به آن در! اما مسأله‌ي آنها در قضيه‌ي زن خيلي بيشتر از اين حرفهاست. زن در فرهنگ و دنياي غربي به ابتذال كشانده شده، تحقير شده و به او اهانت شده است... از زن به عنوان يك وسيله‌ي التذاذ و شهوت‌راني استفاده كرده‌اند.

در زمينه‌ي سلاحهاي كشتارجمعي، شما مدعي هستيد؛ بايد مهاجم باشيد. شما كساني را كه اين همه سلاح شيميايي هم خودشان مصرف كردند و هم به صدام دادند، مطرح كنيد؛ نه اين‌كه يك‌بار بگوييد؛ نه، اين مسائل را بايد دنبال كنيد و اينها را بايد در تريبونها بيان كنيد. اين‌كه فلان قدرت بدش مي‌آيد، نبايد مانع شود از اين‌كه ما اين موضع تهاجمي را از دست بدهيم. در مذاكرات سطوح مختلف اين مسائل را بياوريد. (۱۳۸۳/۰۵/۲۵)

6-   تقويت همكاري‌هاي دوجانبه، منطقه‌اي و بين‌المللي

من بارها - يعني از زمان رياست‌جمهوري - اين مسأله را دائماً به وزارت‌خارجه گفته‌ام و تكرار كرده‌ام كه ما بايد در ارتباطات دوجانبه، ارتباطات منطقه‌يي و در مجامع جهاني حضور فعال داشته باشيم و نبايد هيچ مجمع جهاني را كه در آن عضو هستيم، دست كم بگيريم. اين‌كه ما مأيوس بشويم و بگوييم فايده‌يي ندارد، گوش نمي‌كنند؛ غلط است. همه چيز فايده دارد؛ همه‌ي تلاشها فايده دارد... (۱۳۸۳/۰۵/۲۵)

7-   حمايت از ملتهاي بپاخاسته

در قضاياي منطقه، موضع نظام جمهوري اسلامي روشن است. موضع ما، دفاع از ملتها و حقوق ملتهاست. ما با ملتهاي مسلمان و ملتهاي مظلوم در هر نقطه‌ي عالم موافقيم؛ با زورگويان و مستكبران و ديكتاتورها و خبيثها و سلطه‌گران و غارتگران در هر نقطه‌ي دنيا مخالفيم؛ اين موضع ملت ايران و موضع نظام اسلامي است؛ اين موضع آشكار و عيان نظام جمهوري اسلامي است... ما بين غزه و فلسطين و تونس و ليبي و مصر و بحرين و يمن تفاوتي نميگذاريم. در همه جا ظلم به ملتها محكوم است. حركت ملتها با شعار اسلام و در جهت آزادي، مورد تأييد ماست... (۱۳۹۰/۰۱/۰۱)

8-   تقويت وحدت اسلامي

در كشور ما همه مسئله‌ي وحدت را جدي بگيرند. ايجاد اختلاف مذهبي بين گروههاي مختلف مسلمان، خطر بزرگي است. اگر دشمنان بتوانند آتش اختلافات فرقه‌اي را در يك جائي برافروزند، فرونشاندن آن جزو دشوارترين كارهاست. بايد جلوي اين كار را گرفت؛ اين هم نميشود، جز با ابتكار عمل و مجاهدت و اخلاص نخبگان در هر كشوري؛ علما، دانشگاهيان، سياستمداران، كساني كه داراي نفوذ و تأثيرند (۱۳۹۱/۱۱/۱۰)

شش اولويت كاري دولت يازدهم در حوزه آموزش، علم و فناوري

1-   اجراي سند تحول آموزش و پرورش

سند تحول يك متني است كه بايد عملياتي شود، منتها به‌هيچ‌وجه نبايد در آن شتابزدگي باشد؛ با تدبر، با تأمل، با ملاحظه‌ي صحيح جوانب بايد پيش رفت. كار، كار عميقي است..... البته لازم است هم دولت، هم مجلس، براي پشتيباني مالي آموزش و پرورش، براي پيشرفت در اين كار، به طور جدي تأمل كنند، تدبر كنند. آموزش و پرورش را نميشود به حال خود رها كرد و پشتيباني لازم از آن به عمل نياورد، بعد هم توقع داشت كه پيش برود. (۱۳۹۲/۰۲/۱۸)

2-   اجرا و بروزرساني نقشه جامع علمي كشور

نقشه‌ي جامع علمي كشور - آنطور كه به من گزارش دادند - خوشبختانه كارهاي نهائي‌اش انجام گرفته و نزديك به تصويب نهائي و ابلاغ است. اگر چنانچه اين نقشه‌ي جامع علمي در اختيار همه‌ي ما در دانشگاه‌ها قرار بگيرد، آن وقت روي اين بايد كار كرد. همه بايد ملتزم و پايبند باشند. اولاً نقشه‌ي جامع علمي احتياج دارد به يك برنامه‌ي اجرائي. بايستي مسئولين دستگاه‌هاي دولتي بنشينند برنامه‌اي را طراحي كنند تا اين نقشه‌ي جامع علمي بتواند عملياتي و پياده شود و تحقق پيدا كند.... ثالثاً برنامه‌هاي پنج ساله‌ي توسعه در زمينه‌ي آنچه كه مربوط به دانش و آموزش عالي است، بايد دقيقاً بر طبق نقشه‌ي جامع علمي طراحي و برنامه‌ريزي شود.. (۱۳۸۹/۰۶/۱۴)

3-   تشكيل نظام ملي نوآوري كشور

توصيه‌ي آخر توصيه به نظام ملي نوآوري است. الان اينجا يك خلأيي وجود دارد - و همين خلأ موجب شده نقشه‌ي جامع علمي هم آنچنان كه بايد و شايد عملياتي نشود - و آن عبارت است از همين خلأ نظام ملي نوآوري، كه عبارت است از يك شبكه‌اي از فعاليتها، تعاملهاي زنجيره‌اي، در سطحهاي كلان و مياني و خرد، بين دستگاه‌هاي علمي كشور؛ چه در درون محيط علمي، چه بيرون محيط علمي....اين امروز يك چيز لازمي است و به نظر من مسئولان و مديران بايد به اين مسئله فكر كنند. (۱۳۹۱/۰۵/۲۲)

4-   حمايت از شركت‌هاي دانش‌بنيان و تجاري‌سازي دانش

ما بايد بتوانيم در زمينه‌ي علم، اوّلاً نگذاريم حركت پرشتابي كه امروز وجود دارد، مطلقاً كند بشود، بخصوص دولت بايد به آن اهتمام بكند. عرض كردم اين جزو دو اولويّت اوّلِ برنامه‌هاي كشور است؛ يعني به‌طور ويژه روي مسئله‌ي پيشرفت علم بايد كار بشود.. البتّه اينكه عرض كردم، دو نكته است در مورد اين مسائل علمي: يكي تكميل زنجيره‌ي علم و فناوري است؛ يعني اين زنجيره‌ي از ايده و فكر و سپس علم و سپس فناوري و سپس توليد و سپس بازار را ما بايد تكميل بكنيم ...نكته‌ي بعدي هم شركتهاي دانش‌بنيان؛ خوشبختانه امروز شركتهاي دانش‌بنيان با تعداد خوبي، بالايي تشكيل شده و وجود دارد، هرچه ميتوانيد بايد برويد سراغ شركتهاي دانش‌بنيان. (۱۳۹۲/۰۶/۰۶)

5-   تشكيل پژوهشگاه‌هاي دانشگاهي

در هر دانشگاهي، علاوه بر پژوهشگاه‌هاي مستقلي كه وجود دارد، لااقل بايد يك پژوهشگاه جدي به وجود بيايد. ... در اين پژوهشگاه‌ها اين امكان وجود دارد كه از تجربه‌ي علمي و از پختگي اساتيد دانشگاه‌ها كه بعد از پايان دوره‌ي خدمتشان بازنشسته شده‌اند، استفاده شود و اينها حضور پيدا كنند. در اين صورت، يك حلقه‌ي وصلي خواهد شد بين نسل جديد پژوهنده و پژوهشگر - كه همين جوانهايند - و مجربيني كه دوراني را در دانشگاه‌ها گذرانده‌اند. (۱۳۸۹/۰۷/۱۴)

6-   برنامه‌ريزي در جهت تحول و ارتقاي علوم انساني

اينكه پشت سر پيشرفت علوم، پيشرفت فكر وجود دارد؛ اينكه مبدأ تحول ملتها بيش و پيش از آنچه كه علم و تجربه باشد، فكر و انديشه است، كاملاً حرف درست و اثبات شده‌اي است. به همين دليل است كه من روي مسائل علوم انساني حساسيت به خرج ميدهم. ما به هيچ وجه نگفتيم كه دانسته‌هاي غربي‌ها را كه در زمينه‌هاي گوناگون علوم انساني پيشرفتهاي چند قرني زيادي داشتند، ياد نگيريم يا كتابهاي اينها را نخوانيم؛ ما ميگوئيم تقليد نكنيم. .. ما ميگوئيم علوم انساني را ياد بگيريم تا بتوانيم شكل بومي آن را خودمان توليد كنيم و اين را به دنيا صادر كنيم. بله، وقتي كه اين اتفاق افتاد، آنگاه هر يك نفري كه از مرزهاي ما خارج ميشود، مايه‌ي اميد و اتكاي ماست. بنابراين ما ميگوئيم در اين علوم مقلد نباشيم. حرف ما در زمينه‌ي علوم انساني اين است. (۱۳۹۰/۰۵/۱۹)

 

هشت اولويت‌ كاري دولت يازدهم در حوزه اقتصاد

1-   اجرايي كردن سياستهاي اصل ۴۴

اقتصاد مقاومتي شرائطي دارد، اركاني دارد؛ يكي از بخشهايش همين تكيه‌‌ي به مردم است؛ همين سياستهاي اصل ۴۴ با تأكيد و اهتمام و دقت و وسواسِ هرچه بيشتر بايد دنبال شود؛ اين جزو كارهاي اساسي شماست.

2-   تقويت اقتصاد دانش‌بنيان

اين بخش شركتهاي دانش‌‌بنيان و فعاليتهاي اقتصادي دانش‌‌بنيان خيلي جاده‌‌ي باز و اميدبخشي است. البته آنها گلايه‌‌هائي هم داشتند. به نظر من دوستان مسئول در دولت كه كارشان به اين بخش ارتباط پيدا ميكند - چه وزارت صنعت و معدن و تجارت، چه وزات علوم - به اين مسئله‌‌ي شركتهاي دانش‌‌بنيان بپردازند و گلايه‌‌هاشان را بشنوند و آنها را برطرف كنند. زمينه‌‌ي بسيار خوبي است. ما استعدادهاي برجسته‌‌اي داريم كه ميتوانند در اين مورد كمك كنند.( ۱۳۹۱/۰۶/۰۲)

3-   كنترل تورم

آنچه كه در درجه‌ي اوّل در زمينه‌ي اقتصاد لازم است، يكي ثبات و آرامش و خاموش كردن تلاطم عرصه‌ي اقتصادي است، يعني اين تلاطمي كه وجود دارد، چه تلاطم ذهني مردم، چه آنچه در بازار وجود دارد، اين را بايستي با تدبير - كه البتّه اين بيشتر به سياستهاي شما و اظهارنظرهاي شما و برخي از اقدامات سريع شما وابسته است - [حل كرد]. يك مسئله هم مسئله‌ي مهار تورّم است، يكي هم تأمين نيازهاي اساسي مردم است؛ اينها چيزهاي اولويّت‌داري است كه بايستي در درجه‌ي اوّل مورد توجّه قرار بگيرد؛ و تحرك بخشيدن به توليد ملي. اينها مسائل اساسي اقتصاد ما است؛ بايد به اينها توجّه بكنيد.(۱۳۹۲/۰۶/۰۶)

4-   اجراي مراحل بعدي طرح تحول اقتصادي

بخشهاي ديگرِ طرح تحول اقتصادي كه درباره‌ي نظامهاي پولي و بازرگاني و گمركي و امثال اينها بود، نبايد مغفولٌ‌عنه قرار بگيرد؛ آنها هم بايستي حتماً دنبال شود. طرح تحول اقتصادي، كار مهم و بزرگي بود. ما توصيه ميكنيم؛ از جمله‌ي چيزهائي كه از بين راه برنگرديد، همين طرح تحول اقتصادي است؛ آن را واقعاً دنبال كنيد.(۱۳۸۹/۰۶/۰۸)

5-   كاهش وابستگي به نفت

اقتصاد ما دچار اين اشكال است كه وابسته‌ي به نفت است. ما بايد اقتصاد خودمان را از نفت جدا كنيم؛ دولتهاي ما در برنامه‌هاي اساسيِ خودشان اين را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتي كه در آن زمان سر كار بود و به مسئولان گفتم كاري كنيد كه ما هر وقت اراده كرديم، بتوانيم درِ چاههاي نفت را ببنديم. آقايانِ به قول خودشان "تكنوكرات" لبخند انكار زدند كه مگر ميشود؟! بله، ميشود؛ بايد دنبال كرد، بايد اقدام كرد، بايد برنامه‌ريزي كرد. وقتي برنامه‌ي اقتصادي يك كشور به يك نقطه‌ي خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روي آن نقطه‌ي خاص تمركز پيدا ميكنند. (۱۳۹۲/۰۱/۰۱)

6-   تقويت توليد داخلي

در عرصه‌ي اقتصاد، به توليد ملي بايد توجه شود؛ همچنان كه در شعار سال گذشته بود. البته كارهائي هم انجام گرفت؛ منتها ترويج توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه‌ي ايراني، يك مسئله‌ي بلند‌مدت است؛ در يك سال به سرانجام نميرسد. خوشبختانه در نيمه‌ي دوم سال ۹۱ سياستهاي توليد ملي تصويب شد و ابلاغ شد ــ يعني در واقع اين كار ريل‌گذاري شد ــ كه بر اساس آن، مجلس و دولت ميتوانند برنامه‌ريزي كنند و حركت خوبي را آغاز كنند و ان‌شاالله با همت بلند و با پشتكار پيش بروند.(۱۳۹۱/۱۲/۳۰)

7-   تقويت خودكفايي و استقلال اقتصادي

در اقتصاد، اصول امام تكيه‌ي به اقتصاد ملي است؛ تكيه‌ي به خودكفائي است... همچنين هضم نشدن در اقتصاد جهاني؛ استقلال در اقتصاد ملي؛ اينها اصول امام در زمينه‌ي اقتصاد است؛ اينها چيزهائي است كه در فرمايشات امام واضح است.(۱۳۹۲/۰۳/۱۴)

8-   مبارزه با مفاسد اقتصادي

منصب حكومتي، جايگاه قدرت و منابع مالي است؛ وسوسه‌ها در اينجا انسان را راحت نميگذارد... شما بايد مراقب باشيد، شما بايد چشم بصيرِ بيناي خودتان را بر سرتاسر اين دستگاهي كه زير اشراف شما است و تحت مديريّت شما است، آنچنان بگسترانيد كه نگذاريد در يك گوشه‌اي ناسلامتي اقتصادي به‌وجود بيايد و اين وسوسه‌ها كارگر بشود. حتّي قبل از آنكه دستگاههاي نظارتي وارد بشوند... چه آنچه مربوط به مجلس است، چه آنچه مربوط به قوّه‌ي قضائيّه است، چه آنچه مربوط به خود قوّه‌ي مجريّه است - مثل بازرسيهاي قوّه‌ي مجريّه - لكن قبل از آنكه نوبت به آنها برسد، خود مدير دستگاه مراقب سلامت [آن] باشد و اين احتياج دارد به نگاه دائم؛ غفلت نبايد كرد. (۱۳۹۲/۰۶/۰۶)

 

شش اولويت كاري دولت يازدهم در حوزه فرهنگ

1-   تكميل واجراي طرح مهندسي فرهنگي و پيوست‌هاي فرهنگي

يک نقشه‌ي مهندسي فرهنگي لازم است. ما وضع فرهنگي مطلوب كشور را تصوير كنيم و اجزاء متشكل آن را در مقابل خودمان ترسيم كنيم، بعد ببينيم كجاها اولويت دارد، كجاها احتياج به مراقبت بيشتر دارد؛ به آنجاهائي كه در اين مدت مغفول‌عنه باقي مانده، برسيم و مسئله را دنبال كنيم؛ يك جاهائي سرمايه‌گذاري بيشتري لازم دارد، به اينها توجه كنيم. اين، مهندسي فرهنگي است؛ كه خب، كار سختي است؛ از نقشه‌ي جامع علمي سخت‌تر است. به همين دليل هم كه كار سخت‌تري است، كمتر پيش رفته.(۱۳۹۰/۰۳/۲۳)

2-   بهبود فرهنگ كار

در زمينه‌ي اقتصاد فعاليتهاي زيادي شده، باارزش هم هست؛ اما مسئله‌ي اشتغال حل‌نشده است، مسئله‌ي تورم حل‌نشده است، مسئله‌ي فرهنگ كار حل‌نشده است، مسئله‌ي ساعات مفيد كار حل‌نشده است. فرهنگ كار بايد در كشور يك جوري باشد كه مردم كار را عبادت بدانند؛ هر يك ساعت كار را با شوق بيفزايند در مدت و مقدار كاري كه انجام ميدهند. بايد كار كرد. با بيكاري و بي‌ميلي به كار و تنبلي و وادادگي، كشور پيش نخواهد رفت.(۱۳۹۰/۰۵/۱۶)

3-   بهبود فرهنگ مصرف

اين قضيه‌‌ي اسراف و زياده‌‌روي، قضيه‌‌ي مهمي در كشور است. خب، حالا چگونه بايد جلوي اسراف را گرفت؟ فرهنگ‌‌سازي هم لازم است، اقدام عملي هم لازم است. فرهنگ‌‌سازي‌‌اش بيشتر به عهده‌‌ي رسانه‌‌هاست. واقعاً در اين زمينه، هم صدا و سيما در درجه‌‌ي اول و بيش از همه مسئوليت دارد، هم دستگاه‌‌هاي ديگر مسئوليت دارند. بايد فرهنگ‌‌سازي كنيد. ما يك ملت مسلمانِ علاقه‌‌مند به مفاهيم اسلامي هستيم، اينقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگي‌‌مان اهل اسرافيم! (۱۳۹۱/۰۶/۰۲)

4-   تقويت فرهنگ قرآني

بحمدالله امروز جامعه‌ي ما با قرآن مأنوس شده‌اند. البته ما به اين قانع نيستيم؛ ما معتقديم همه‌ي آحاد جامعه بايد با قرآن ارتباط برقرار كنند، بتوانند قرآن را بخوانند، بتوانند قرآن را بفهمند، بتوانند در قرآن تدبر كنند. آنچه كه ما را به حقايق نوراني ميرساند، تدبر در قرآن است؛ و اين حفظ قرآن كه بحمدالله امروز در بين شما جوانها، در بين جوانهاي كشور، در سرتاسر كشور رواج پيدا كرده است، يك مقدمه‌ي خوبي است براي تدبر. يعني حفظ و تكرار و انس با آيات كريمه‌ي قرآن و پي‌درپي آيات الهي را مورد توجه قرار دادن، موجب ميشود كه انسان بتواند در قرآن تدبر كند. (۱۳۹۲/۰۴/۱۹)

5-   افزايش سرانه مطالعه و تيراژ كتاب

ما در كشورمان، در جامعه‌ي خودمان، از واقعيتي كه در اين زمينه وجود دارد، راضي نيستيم. ..بايد جوري بشود كه در سبد كالاي مصرفي خانواده‌ها، كتاب يك سهم قابل قبولي پيدا كند و كتاب را بخرند براي خواندن، نه براي تزئين اتاق كتابخانه و نشان دادن به اين و آن. ..من، هم تشكر ميكنم از مجموعه‌ي مسئولان امر كتاب، و هم خواهش ميكنم كه به مسئله‌ي كتاب به شكل جدي‌تري نگاه شود. كاري كنيم كه كتابخواني يك امر رائج بشود و كتاب از دست جوان ما نيفتد. اين كه گفته ميشود در شبانه‌روز سرانه‌ي مطالعه‌ي كتاب فلان مقدار است، اينها آمارهاي راضي كننده‌اي نيست؛ خيلي بيشتر از اين بايد باشد. هيچ وقت انسان از كتاب مستغني نيست. (۱۳۹۰/۰۴/۲۹)

6-   مقابله با اباحيگري و بي‌بندوباري اخلاقي

آن بخش دوّم (گفتمان غرب درباره زن) كه زن را وسيله‌اي براي التذاذ جنسي مرد قرار ميدهد - نه التذاذ معنوي و روحي، نه التذاذ علمي؛ ممكن است دو نفر بنشينند، ... براي اينكه مرد به راحتي بتواند التذاذ ببرد از مسائل جنسي زن، اين مثل يك سِيلي وارد كشورهاي بي‌دفاع و بي‌حفاظ اسلامي شد از طرف غرب؛ اين مسئله‌ي جاذبه‌ي جنسي و خطر جاذبه‌ي جنسي براي زن و براي مرد و براي جامعه و براي خانواده، اين را به نظر من خيلي بايستي جدّي گرفت. (۱۳۹۲/۰۲/۲۱)

اين، دو تا نقطه‌ي اصلي است؛ دين و مردم. لذا دشمن هم همينها را آماج حملات خود قرار داده است؛ دين را يك جور، وفاداري و اعتقاد مردم را يك جور... اين مسئله از ماجراي سلمان رشدي آغاز شد تا فيلمهاي ضد اسلام هاليوودي، تا كاريكاتورها، تا قرآن‌سوزي، تا حوادث گوناگوني كه عليه اسلام در اين گوشه و آن گوشه اتفاق افتاد، براي اينكه ايمان مردم را به اسلام و مقدسات اسلامي كم كنند. در داخل كشور، از طرق مختلف، پايه‌هاي ايمان مردم، بخصوص نسل جوان را متزلزل كنند؛ از اشاعه‌ي بي‌بندوباري و اباحيگري، تا ترويج عرفانهاي كاذب - جنس بدلي عرفان حقيقي - تا ترويج بهائيت، تا ترويج شبكه‌ي كليساهاي خانگي؛ اينها كارهائي است كه امروز با مطالعه و تدبير و پيش‌بيني دشمنان اسلام دارد انجام مي‌گيرد؛ هدفش هم اين است كه دين را در جامعه ضعيف كند. (۱۳۸۹/۰۷/۲۷)

منبع : پایگاه بصیرت

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.