به گزارش پایگاه اطلاع رسانی" بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت" در حاشيه نبش قبر صحابي جليل القدر «حجر بن عدي» توسط وهابيون
ايجاد جنگ مذهبي با دخالت نوادگان معاويه

 علي اكبر عالميان

در تاريخ آمده است هنگامى که موقع شهادت جناب حجر بن عدي صحابي جليل القدر پيامبر و اميرالمومنين علي(ع) رسيد، او از دژخيم خود اجازه خواست دو رکعت نماز بخواند. حجر به نماز ايستاد و نماز را طول داد پرسيدند آيا از ترس مرگ نماز را طول دادى؟ گفت: "به خدا سوگند در عمرم هر وقت وضو گرفته‌ام، دو رکعت نماز خوانده‌ام و هرگز نمازى به اين کوتاهى نخوانده‌ام و براى اين‌که خيال نکنيد من از مرگ مي‌ترسم به اين کوتاهى خواندم و بعد گفت پس از مرگ من، زنجير از دست و پايم باز نکنيد و خون پيکرم را نشوييد زيرا مي‌خواهم روز رستاخيز با همين وضع با معاويه روبه‌رو شوم"!

اکنون اما نزديک به 1300سال پس از شهادت اين صحابي بزرگ رسول الله پيکر پاک و خون آلود او در مقابل نوادگان معاويه قرار گرفته است. نبش قبر صحابي جليل القدر "حجر بن عدي" توسط وهابيون تروريست در سوريه غير از آن‌که مسأله‌اي ضد بشري و جنايتکارانه است، بار ديگر نقاب از چهره پر از تزوير مدعيان دروغين مسلماني برداشت. گروهکي که به اين اقدام شرم‌آور دست زد همان گروهکي است که خود را تنها پيرو راستين و مفسر اصلي اسلام مي‌پندارد، غافل از آن‌که اقدام اخير آنان بيش از هميشه بر باطل بودن و وابستگي آنان به جريان ضد اسلامي در جهان تاکيد دارد.

تروريست‏هاي «جبهه النصره»، وابسته به القاعده، مسؤوليت نبش قبر و ربودن پيکر صحابي بزرگ پيامبر و ياور مخلص اميرالمومنين علي عليه السلام را بر عهده گرفتند و بدين ترتيب ماهيت واقعي خود را آشکار نمودند. آن‌چه در اين ميان بيش از هر چيز جلب توجه مي‌نمايد، اعلاميه اين گروهک جنايتکار است که در نوع خود حاوي نکات تامل برانگيزي است. در بخش‌هايي از اين اعلاميه آمده است:

"... در راستاي تطبيق شرع خداوند در زمين به وسيله سپاهيان رحمت، به شکر و فضل خدا از يکي از ادوات شرك به خداوند خلاصي يافتيم؛ و پيکر حجر بن عدي براي اين‌که در زمين دفن شود از محلي که نظام كافر سوريه به جاي قبر براي او بنا کرده بود منتقل گرديد. اين کار تطبيق شرع خداوندي است که ساخت مزارات که موجب شرك به پروردگار و عبادت قبور مي‌شود را حرام کرده است. شخصي که «حجر بن عدي الكندي» خوانده مي‌شود خارج از اصول شريعت و سنت، از سوي فرقه رافضه به معبودي تبديل شده بود و براي او معابد و مساجدي خلاف دين خدا ساخته بودند؛ لذا وقتي که مجاهدين ما موفق به آزادسازي "بلده عدرا" از پليدي و ناپاکي رژيم كافر شدند اقدام به تطبيق شرع خداوند نمودند گروهي از مجاهدان بر مبناي مبادي شريعت و فتواي اهل علم، اقدام به قطع دابر شركي که در "معبد حجر بن عدي الكندي" متمثل شده بود نمودند و اين کار با هدف حفاظت از دين و سنّت انجام شد."

جالب است که اين گروهک آمريکايي و ضد اسلامي خود را سپاهيان رحمت مي‌خواند در حالي که تيغ تيز عداوت و جنايت آنان مردم مسلمان عالم از شمال آفريقا تا شرق آسيا را نواخته است و جالب‌تر آن‌که اين عمل ضد بشري خود را در راستاي تطبيق شرع خداوند در زمين قلمداد مي‌کند و در اين حال توضيح نمي‌دهد که نبش قبر يک انسان – چه رسد به يک صحابي گرانقدر- با کدام شرع خداوند مطابقت دارد؟! سوگمندانه آن‌که چند روز پس از نبش قبر اين صحابي جليل القدر،‌ يک وهابي افراطي سعودي با انتشار مطلبي در صفحه شخصي خود در سايت تويتر، آرزو کرده که حرم حضرت زينب کبري سلام الله عليها تخريب و نيز قبر حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام توسط وهابيون نبش شود.

وي در اين مطلب خود نوشته است: آرزو مي‌کنم که سوريه و عراق از مشرکان به "علي بن ابي طالب" آزاد گردد زيرا آزادي اين دو کشور از آزادي فلسطين از دست يهوديان هم مهم‌تر است!

اين وهابي افراطي که "عبدالله الترکي" نام دارد، همچنين خود را از "نوادگان معاويه بن ابي سفيان" معرفي کرده و شيعيان را "رافضي" مي‌نامد.

او در ادامه مي‌افزايد: ما قبر "علي بن ابي طالب" را هم نبش خواهيم کرد و "مهدي" (امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف) را نيز از سرداب خارج کرده و به قتل خواهيم رساند. اين يک تهديد نيست بلکه وعده ما به رافضي‌ها است. آرزوي ما نبش قبر "زينب بنت علي" است!

جالب آن‌که اين وهابي افراطي خواسته يا ناخواسته غير از افشاي چهره پليد جريان تکفيري و وهابي، دلبستگي خود و جريان وهابيت را به رژيم صهيونيستي افشاء مي‌نمايد چرا که به‌زعم خود آزادي عراق و سوريه را از آزادي قدس شريف مهم‌تر مي‌پندارد و بدين سان ذهن جهان اسلام را از مهم‌ترين مسأله امروز مسلمين يعني مسأله فلسطين و جعلي بودن رژيم صهيونيستي به سمت و سوي جنگ و دعوا‌هاي مذهبي معطوف مي‌دارد. اکنون نبايد ذره‌اي ترديد داشت که جريان افراطي القاعده و شکل‌گيري جريانات و تفکراتي نظير وهابيت ساخته و پرداخته دشمنان قديمي مسلمانان به منظور انشقاق در اتحاد مسلمين و جايگزين کردن اسلام بدلي و خشن به جاي اسلام ناب محمدي است. اين فرقه‌ در حالي خودش را به اسلام منتسب مي‌کند که نه جزو گروه‌هاي صدر اسلام است و نه در ميان تشيع و اهل تسنن جايگاهي ندارد. اين گروه که به کمک جاسوس انگليسي «مستر همفر» و توسط «محمد بن عبدالوهاب» اعلام موجوديت کرده است در تاريخ 200 ساله خود جنايت‌هاي گوناگوني را مرتکب شده و به شهرهايي نظير کربلا، بقيع، مکه و مدينه حمله کرده و تا جايي که توانست دست به تخريب زد. تمام اين اقدامات بي گمان در راستاي تامين منافع دشمنان ديرينه اسلام صورت پذيرفته است وآن‌که در اين ميان بيش‌ترين بهره را مي‌برد رژيم جعلي صهيونيستي به عنوان وليده نامشروع دشمنان قديمي مسلمانان مي‌باشد. در اين ميان اما نقش«شيخ يوسف القرضاوي» مؤسس اتحاديه جهاني علماي مسلمان بسيار پررنگ مي‌باشد. وي که داعيه‌دار وحدت و معروف به «وسطي» بوده و خود را امام وسطين (اعتداليون) مي‌داند، عملا در خدمت تکفيري‌ها بوده و با دادن فتواهاي تامل برانگيز، جنايت‌هاي وهابي‌ها را تکميل مي‌نمايد تا جايي که حتي علمايي مانند محمد تيجاني اسلام پژوه برجسته تونسي اقداماتي که امروز در سوريه روي مي‌دهد را نتيجه فتواهاي علماي وهابي مي‌داند. وي به صراحت مي‌گويد: "وقتي که مي‌گويند به سوريه برويد و با حکومت دمشق بجنگيد، نتيجه اين احکام جنايات امروز سوريه است، اکنون هزاران نفر تنها از تونس با دعوت قرضاوي به سوريه رفته‌اند. آيا قرضاوي فتوايي درباره فلسطين هم داشته است؟ آيا ضد اسرائيل هم فتوا داده همان‌طور که فتواي قتل بشار اسد را داد؟ فتواهاي افرادي چون قرضاوي تنها با هدف تخريب مقاومت عليه اسرائيل است."

اکنون ديگر به صورت کاملا واضح دست پليد صهيونيست‌ها در بحران سوريه مشخص شده است. برخلاف نظر آناني که معتقد بودند بحران اين کشور نتيجه درگيري مردم و دولت است، بايد گفت که بحران آفرين اصلي اين ماجرا صهيونيسم جهاني است که با بازي گرفتن از مهره‌هاي قديمي خود مانند تکفيري‌ها درصدد نابودي نظام حاکم در سوريه و از بين بردن وحدت مسلمين مي‌باشند. به همين علت بود که پس از شروع بحران در سوريه، با اشاره پنهاني صهيونيست‌ها نيروهاي القاعده از کشورهايي مانند تونس، الجزاير، ليبي، چچن و حتي از اروپا، براي به اصطلاح "جهاد مقدس" راهي سرزمين "شام" شدند تا براي "مبارزه با رافضي‌ها(!)"، در "جهاد شام" حاضر شوند و به "احدي الحسنيين" برسند: يا شهيد شوند يا نصرت يابند!

پس مي‌توان گفت که آن‌چه در سوريه در حال وقوع است يک جنگ مذهبي است که آتش تهيه آن‌را دشمنان ديرينه اسلام ناب و نوادگان معاويه مهيا مي‌سازند والا بي احترامي به قبور انسان‌ها و خارج کردن اجساد آنان از قبر چه معنايي مي‌تواند داشته باشد؟

انتهای پیام/

منبع:نشریه پرتوی سخن