یکشنبه 14 اسفند 1390 | 12:47
مادر گفت : شهيد شو، ولي اسير نه....

راوي: دوستان شهيد
سيد غلامعلي شجاعي، از پاسداران شهر سلماس بود كه در سال 1364، به حكم قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) فرماندهي واحد بسيج شهرستان نقده را بر عهده داشت. اما سينه ي سيد غلام در شوق نبرد در جبهه هاي جنوب مي سوخت و سرانجام نيز موفق شد موافقت قرارگاه حمزه(ع) را براي اعزام به جنوب دريافت كند. هنگامي كه سيد غلامعلي، از زادگاهش سلماس عازم به جبهه بود، مادرش در گوشه اي از محوطه ساختمان بسيج غلامعلي را به سينه اش فشرد و در زير چادر مشكي اش در گوش غلامعلي چند جمله ي كوتاه زمزمه كرد كه فقط غلامعلي و چند تن از نزديكان آن را شنيدند: «پسرم! تو را مثل علي اكبر امام حسين(ع) به ميدان مي فرستم، مثل علي اكبر(ع) با دشمن جنگ كنيد، شهيد بشويد ولي اسير نه.»

تنها دو ماه بعد از اين خداحافظي شورانگيز، سيد غلامعلي شجاعي در حالي كه جانشيني فرماندهي گردان حضرت علي اكبر(ع) از لشكر 31 عاشورا را بر عهده داشت، در ساحل اروند (تيرماه 1364)، با آتش دشمن بعثي بال در بال ملائك گشود و پيكر پاكش در سلماس مدفون گرديد.

منبع: وب سايت شهيد گمنام

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.