بال در بال ملائك...
تنها چيزي را كه به هيچ كس نمي داد، جا نماز كوچكش بود؛ حتي به من كه نزديك ترين دوست او بودم و هر چه از او مي خواستم به من مي بخشيد. چندين بار از او خواستم جا نمازش را به من بدهد و نداد.
شب عمليات والفجر8 بود، وقت خداحافظي و آخرين ديدارها وقتي با او خداحافظي مي كردم، جا نمازش را در كف دستم گذاشت و گفت: مواظبش باش!
بعد از عمليات وقتي مي خواستم با آن نماز بخوانم. ديدم پشت آن اسامي تعداد زيادي از جمله امامان معصوم (عليهم السلام)، شهدا و بچه هاي بسيجي نوشته شده و در زير همه آنها با خط خوش آمده است:
«الهي لاتكلني الي نفسي طرفه عين ابدا»
او بسيجي مخلص «منصور بصيري فر» بود كه در ادامه آن عمليات، همراه با برادرش عبدالرضا، بال در بال ملائك گذاشت...
منبع : تبیان
دیدگاه ها