یکشنبه 8 مرداد 1396 | 10:22
پیوند وهابیت و صهیونیسم
پیوند وهابیت و صهیونیسم
پیوند وهابیت و صهیونیسم در گفتگوی کارشناس مسائل منطقه با بصیرت:

تفکرات افراطی وهّابی سبب شکل گیری 130 گروه تکفیری شده است/هیچ یک از این گروه ها علیه رژیم صهیونیستی موضع نمی گیرند!

قرار بود پس از جنگ جهانی اول و پیروزی دو ابرقدرت آن زمان یعنی انگلیس و فرانسه، رژیم صهیونیستی در بخشی از اراضی فلسطین تشکیل شود، اما چرا وعده بالفور ناظر بر تشکیل یک وطن یهودی که در سال 1917 اعلام شد. بیش از 30 سال به تاخیر افتاد؟ چه عاملی موجب این تاخیر شد؟ متاسفانه تاریخ معاصر بنا به دلایلی این بخش از تاریخ منطقه را نادیده گرفت و به چرائی ناکامی انگلیس و فرانسه برای تشکیل رژیم صهیونیستی پس از جنگ جهانی اول به صورتی صادقانه و منصفانه نپرداخته است. پایگاه بصیرت / گروه بین الملل با وجود اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی علیه مردم فلسطین و قدس شریف، حکّام عربستان نه تنها علیه صهیونیست ها موضع نمی گرند، بلکه با کشورهای اسلامی در چارچوب اهداف صهیونیستی رفتار می کنند؛ علیه جمهوری اسلامی ایران هر روز یک موضع خصمانه می گیرند، قطر را محاصره کرده و تروریست های تکفیری را به جان مردم عراق و سوریه انداخته اند و پیش بینی می شود این روند در دوره ولیعهدی محمدبن سلمان، افزایش یابد.
خبرنگار گروه بین الملل بصیرت در گفتگوی مفصلی با حسن هانی زاده، کارشناس مسائل منطقه، رفتار عربستان در چارچوب سیاست های صهیونیستی را بحث کرده است که در ادامه می آید:


بصیرت: چند هفته قبل محمد بن سلمان، افراط گرائی دینی در عربستان را ناشی از پیامدهای انقلاب اسلامی دانست. در ماه های اخیر حاکمان عربستان سعی کرده اند با ادبیات ایدئولوژیک علیه جمهوری اسلامی ایران موضع بگیرند و همزمان روابط خود را با رژیم صهیونیستی تقویت کنند. پیرامون این بازیگری سیاسی و ایدئولوژیکی عربستان در زمین اسرائیل و امریکا، توضیح بیشتری بدهید:

اساسا ساختار دینی در عربستان طی 8 دهه گذشته برآیند گسترش مذهب وهابیت بوده که با اهداف کاملا استراتژیک توسط انگلیس شکل گرفته است. در استراتژی بریتانیا دو مقوله دینی در اوایل قرن بیستم میلادی مورد توجه قرار گرفت:
1- نهادینه سازی مذهب افراطی وهابیت در عربستان برای جلوگیری از وحدت جهان اسلام؛
2- تقویت فرقه ضاله بهائیت در ایران برای تقابل با مذهب انسان ساز تشیع.
قرار بود پس از جنگ جهانی اول و پیروزی دو ابرقدرت آن زمان یعنی انگلیس و فرانسه، رژیم صهیونیستی در بخشی از اراضی فلسطین تشکیل شود، اما چرا وعده بالفور ناظر بر تشکیل یک وطن یهودی که در سال 1917 اعلام شد. بیش از 30 سال به تاخیر افتاد؟ چه عاملی موجب این تاخیر شد؟
متاسفانه تاریخ معاصر بنا به دلایلی این بخش از تاریخ منطقه را نادیده گرفت و به چرائی ناکامی انگلیس و فرانسه برای تشکیل رژیم صهیونیستی پس از جنگ جهانی اول به صورتی صادقانه و منصفانه نپرداخته است. پس از طرح شوم سایکس – پیکو در سال 1916 دایر بر تقسیم منطقه بین انگلیس و فرانسه و سپس طرح وعده بالفور در سال 1917 برای تشکیل رژیم صهیونیستی، مراجع تشیع در ایران و عراق پیش از سایرین نسبت به خطر وعده بالفور هشدار دادند.
 هشدار عملی مراجع تقلید نسبت به توطئه مشترک انگلیس و فرانسه برای تقسیم منطقه، در سال 1920 در قالب "ثورة العشرين" (انقلاب 1920) آشکار شد و مراجع عراق با قیام در برابر دولت استعمارگر بریتانیا راه و رسم مبارزه با استعمار را پایه گذاری کردند. تشکیل کمیته قدس در سال 1924 که در آن شخصیت هایی از کشورهای مانند ایران، عراق، سوریه، مصر، یمن، فلسطین و اندونزی شرکت داشتند، طرح شکل گیری رژیم صهیونیستی را به تاخیر انداخت.
 با شکل گیری عملی مبارزات مسلمانان و آشکار شدن تاثیرات وحدت اسلامی، دولت وقت بریتانیا سازوکارهای مربوط به ایجاد شکاف بین مسلمانان را در دو قالب رسانه و مذهب تعریف کرد. تقویت دو فرقه ضالّه وهابیت و بهائیت، به ترتیب در عربستان و ایران، و جریان سازی علیه مراجع تقلید و تفرقه افکنی میان امت اسلامی به عنوان دو مقوله مهم در دستور کار دولت وقت بریتانیا قرار گرفت. ماموریت تقویت این دو جریان تفرقه افکن به عهده رادیو " بی. بی. سی" که در سال 1920 تاسیس شد، واگذار گردید و این رادیو به زبان های مختلف برنامه های اختلاف افکنی خود را آغاز کرد.

تفکرات افراطی وهابی سبب شکل گیری 130 گروه تکفیری شده است/هیچ یک از این گروه ها علیه رژیم صهیونیستی موضع نمی گیرند
جریان وهابیت عملا از سال 1916 و پس از آن به اصطلاح "الثورة العربية الكبري" (انقلاب بزرگ عربی) که منجر به طرد عثمانی ها از منطقه شد، به شدت فعالیت سیاسی ـ مذهبی خود را در جزیره العرب آغاز کرد.  تا قبل از انقلاب بزرگ عربی که به حاکمیت خاندان مزدور شریف حسین بر منطقه منجر شد، حاکمان وقت امپراطوری عثمانی در برابر سیل مهاجرت یهودیان از سراسر جهان به فلسطین مقاومت می کردند. شریف حسین و فرزندان وی پس از جنگ جهانی اول به دستور بریتانیا حاکمیت خود را بر سوریه، جزیره العرب، فلسطین و عراق گسترش دادند و زمینه اشغال فلسطین را فراهم کردند. اندکی بعد حاکمیت به ملک عبدالعزیز بن سعود در عربستان منتقل شد و از همان زمان ارتباط وهابیت و لابی صهیونیستی تقویت شد و دو جریان صهیونیستی و وهابیت در منطقه فعالیت تخریبی خود را علیه ملت های اسلامی آغاز کردند.
نفوذ خزنده و زیر پوستی فرقه ضاله بهائیت در ایران، برآیند استراتژی دولت وقت بریتانیا برای تقابل با مذهب انسانی تشیع بود. اما هوشمندی مراجع تقلید ایران نفوذ این فرقه در ساختار اجتماعی و دینی ایران را با مشکلاتی مواجه ساخت، اما افراط گرایی وهابی ها در جزیره العرب تقویت شد و وهابی ها که بعدا کلیدداری کعبه را به دست گرفتند به عنوان مبارزه با بدعت گرایی در دین، به ترویج افراط گرایی دینی مبادرت کردند. بنابراین در پاسخ به تعریف محمد بن سلمان ولیعهد جوان و خام عربستان از افراط گرائی دینی باید خاطر نشان ساخت که وهابی های سعودی در تشدید اختلافات دینی، تفرقه افکنی میان مسلمانان و شکل گیری جریان های تکفیری نقشی فرادستی به عهده دارند.
 تفکرات افراطی وهابیت به شکل گیری بیش از 130 جریان تکفیری در سوریه شامل القاعده، جیش الاسلام، داعش، جبهه النصره، فیلق الرحمن، احرار الشام، اسودالشام، لواء البراء، لواء التوحید و ده ها گروه تکفیری دیگر، منجر شده است.
عربستان سعودی در طول 6 سال گذشته یعنی از سال 2011 میلادی که بحران سوریه آغاز شد، بیش از 36 میلیارد دلار کمک مالی در اختیار این گروهک های تروریستی قرار داده است که عمدتا به دستور آمریکا و لابی صهیونیستی صورت گرفته است.
هیچ یک از این گروهک ها که در سوریه علیه دولت سوریه و جریان مقاومت اسلامی فعالیت مسلحانه دارند، کوچک ترین موضعی علیه رژیم صهیونیستی اتخاذ نکردند. عکس این موضوع نیز صادق است؛ یعنی آمریکا، عربستان، رژیم صهیونیستی و اردن در یک طرح خطرناک تلاش دارند تا با استفاده از این گروهک های تروریستی یک کمربند امنیتی به موازات شهر قنیطره سوریه تا درعا در جنوب این کشور ایجاد کنند. هدف عربستان، آمریکا و صهیونیست ها از جریان های وهابیت این است که ارتشی مشابه ارتش جنوب لبنان در دهه های 80 و90 از قرن گذشته میلادی، در مرزهای مشترک سوریه و فلسطین اشغالی تشکیل دهند. ماموریت این ارتش تکفیری، منع جریان مقاومت از حمله به تاسیسات رژیم صهیونیستی در ارتفاعات جولان است که هزینه شکل گیری و فعالیت این ارتش را محمد بن سلمان ولیعهد عربستان تقبل کرده است. انقلاب اسلامی ایران مُنادی وحدت اسلامی در منطقه می باشد و در تقابل با جریان تکفیری وهابیت قرار دارد. نمونه آن در عملیات 11 سپتامبر 2001 بود که به هدایت جریان های وهابیت توسط القاعده صورت گرفت. متاسفانه آمریکا بنا به اعتبارات سیاسی و امنیتی از افشای اسرار ارتباط وهابی های عربستان با تروریست های القاعده خودداری کرد. پس از عملیات 11 سپتامبر، بندر بن سلطان سفیر وقت عربستان در واشنگتن با پرداخت یک رشوه 20 میلیارد دلاری به آمریکا توانست بر حقایق این عملیات سرپوش بگذارد.

بصیرت: در همین جهت ریاض به قیمت فراموش شدن مساله قدس و فلسطین، گام های سریعی برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی بر می دارد. این موضوع چه جایگاهی در بحثی که گفتید دارد؟
یکی از سیاست های رژیم آل سعود تشکیل یک جبهه عبری-عربی علیه جمهوری اسلامی ایران است که تا اندازه ای هم در شکل گیری این جبهه و بسیج افکار عمومی عربی و اسلامی علیه ایران موفق بوده است. عربستان از دو شیوه برای جریان سازی علیه انقلاب اسلامی ایران استفاده می کند:
1- دلارهای نفتی برای همراه ساختن کشورهای فقیر اسلامی و عربی با سیاست های ریاض؛ 2-  بهره گیری گسترده از رسانه.
عربستان سعودی که مدیریت سازمان همکاری های اسلامی و اتحادیه عرب را به عهده دارد، در طول سال های اخیر با پرداخت ده ها میلیارد دلار به کشورهای فقیر اسلامی و عربی این کشورها را علیه ایران بسیج کرد. فراخوان سران کشورهای اسلامی و عربی برای دیدار با دونالد ترامپ در سفر اخیر به ریاض در این چارچوب قرار دارد. همچنین در جریان دیدار ترامپ با سران 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس در ریاض، موضوع افتتاح سفارتخانه رژیم صهیونیستی در 6 کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس به طور جدی مطرح شد. اقدام اخیر عربستان، امارات، بحرین و مصر علیه قطر و اقدام کویت در کاهش سطح روابط خود با تهران در راستای زمینه سازی برای کاهش نفوذ ایران در آن سوی ساحل خلیج فارس و گشایش سفارتخانه های رژیم صهیونیستی قرار دارد.
 موضوع دیگری که به عنوان ابزار جریان سازی عربستان علیه انقلاب اسلامی صورت می گیرد، رسانه است.
عربستان با داشتن 100 شبکه ماهواره ای فعال و ده ها روزنامه پرتیراژ در سراسر جهان و گردش مالی ده میلیارد دلاری سالانه در حوزه رسانه در طول یک دهه گذشته تلاش داشت تا افکار عمومی را علیه ایران مهندسی کند.
 تبدیل مناقشات اعراب و اسرائیل به مناقشه اعراب و ایران، دادن مشروعیت به حضور رژیم صهیونیستی در کشورهای اسلامی، بزرگنمایی خطر تشیع و فعالیت هسته ای ایران، قطع محور تهران-دمشق-بیروت، تلاش برای  فروپاشی جریان های مقاومت در عراق، سوریه، لبنان، فلسطین و یمن، تکفیر مذاهب زیر مجموعه اسلامی و به حاشیه راندن موضوع مسجدالاقصی و فلسطین بخشی از ماموریت عربستان است. اختلاف عربستان و قطر و موافقت کویت با کاهش سطح روابط خود با ایران، فشار به دولت حیدرالعبادی نخست وزیر عراق برای انحلال حشدالشعبی و اعزام گروهک های تروریستی برای انجام عملیات انتحاری علیه ایران، بخشی از تلاش های تخریبی عربستان تلقی می شود. عربستان سعودی حتی از صدور یک بیانیه از سوی سازمان همکاری های اسلامی و اتحادیه عرب در محکومیت منع ورود نمازگزاران فلسطینی به مسجدالاقصی ممانعت به عمل آورند. این امر نشان می دهد که عربستان به طور جدی وارد فاز عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی شده است.
 در طول 2 سال گذشته عادل الجبیر وزیرخارجه عربستان و سرلشکر انور عشقی از مقامات امنیتی عربستان حداقل 5 بار در فلسطین اشغالی با مقامات رژیم صهیونیستی گفتگو کردند.

بصیرت: پیشتر در خبرها آمده بود که بن صالح رئیس ستاد ارتش عربستان در مورد آخرین تحولات مرزهای مشترک به عراق سفر کرده است؟ آیا بعد از آزاد سازی موصل، عربستان در پی پیدا کردن جای پا در عراق است؟
دیدار سپهبد عبدالرحمن بن صالح رئیس ستاد مشترک ارتش عربستان از عراق برای نخستین بار در طول 14 سال گذشته یعنی از سال 2003 تاکنون صورت می گیرد و در چارچوب نگرانی های رژیم عربستان از افزایش نقش حشدالشعبی قابل تجزیه و تحلیل است. عربستان سعودی با شکل گیری هر جریانی که از ایدئولوژی مبارزاتی حزب الله متاثر است به شدّت مخالفت می کند. به همین دلیل سفر رئیس ستاد ارتش عربستان به عراق در راستای تلاش ریاض برای انحلال گروه مردمی حشدالشعبی قرار دارد. اگر چه رسانه های سعودی مدعی شدند که این سفر در چارچوب کنترل مرزهای مشترک و همکاری برای مقابله با تروریسم صورت گرفته است، اما واقعیت امر این است که بروز قابلیت های میدانی حشدالشعبی در آزادسازی موصل نگرانی ریاض را بر انگیخته است.
در مقابل اما، ملت و دولت عراق قطعا به دلیل جانبداری غیر قابل توجیه عربستان از طیف های مخالفِ حاکمیت فعلی عراق و تشویق گروهک تروریستی داعش به اشغال شهرهای شمال غربی عراق، نگاهی کاملا منفی نسبت به سیاست های ریاض دارند، لذا سفر سپهبد عبدالرحمن بن صالح رئیس ستاد مشترک ارتش عربستان به عراق آن هم پس از آزادسازی شهر موصل هیچ گونه دستاوردی برای رژیم عربستان در تغییر معادلات منطقه ای به سود رژیم صهیونیستی به همراه نخواهد داشت.

تفکرات افراطی وهابی سبب شکل گیری 130 گروه تکفیری شده است/هیچ یک از این گروه ها علیه رژیم صهیونیستی موضع نمی گیرند
بصیرت: در مجموع با افزایش قدرت محمد بن سلمان در حاکمیت عربستان، نظر غالب بر این است که منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی بیشتر تأمین می شود. دیدگاه شما در این باره چیست؟
محمد بن سلمان ولیعهد جوان و بی تجربه عربستان یکی از مهره های به شدّت وابسته به جریان نومحافظه کاران آمریکا و لابی صهیونیستی است. چسبندگی محمد بن سلمان به طیف جمهوری خواهان تندرو به ویژه جریان های وابسته به رژیم صهیونیستی، موجب شد تا آمریکا از ملک سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه پیر عربستان، بخواهد تا شاهزاده محمد بن نایف را از سمت ولیعهدی برکنار و محمد بن سلمان را به جای وی منصوب کند. هر چند شخص محمد بن نایف، ولیعهد سابق، چسبندگی زیادی به سازمان های اطلاعاتی آمریکا داشت، اما به دلیل اعتیاد شدید به مواد مخدر نمی توانست جانشین مناسبی برای ملک سلمان بن عبدالعزیز باشد، لذا به پیشنهاد دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا، پادشاه عربستان در یک اقدام ناگهانی و بدون مشورت با هیات البیعه، محمد بن نایف را برکنار و فرزند خود محمد بن سلمان را به عنوان ولیعهد منصوب کرد.
هیات البیعه از شاهزادگان رده اول عربستان تشکیل می شود و به عنوان یک هیات مشورتی نقش مهمی در انتقال قدرت به ولیعهد و پادشاه عربستان به عهده دارد، لذا با توجه به سالخوردگی سلمان بن عبدالعزیز پادشاه عربستان این احتمال وجود دارد که در آینده نزدیک به نفع فرزند خود از قدرت کناره گیری کند.
محمد بن سلمان افکاری بلند پروازانه دارد و طی برنامه موسوم به 2030 قصد دارد عربستان را از یک کشور کاملا قبیله ای و سنتی به کشوری مدرن تبدیل کند. این موضوع قطعا با مشکلاتی در داخل مواجه خواهد شدT اما در این که محمد بن سلمان در آینده به عنصری مزاحم برای محور مقاومت و به مهره ای در خدمت رژیم صهیونیستی و آمریکا تبدیل شود، هیچ گونه شکی وجود ندارد.
هم اکنون محمد بن سلمان ماموریت دارد تا کشورهای ضدصهیونیستی منطقه و جریان های مقاومت را تضعیف و کلید طلائی خاورمیانه را تقدیم رژیم صهیونیستی کند. در این شرایط عربستان نقشی فرادستی در تشدید جریان سازی های بین المللی علیه ایران، حزب الله، انصارالله، حماس، جهاداسلامی و حشد الشعبی در آینده ایفا خواهد کرد. و منطقه شاهد دوره پرتنشی میان عربستان و محور مقاومت خواهد بود./

با تشکر از جناب آقای هانی زاده به خاطر وقت موسّعی که در اختیار پایگاه بصیرت قرار دادند.
مصاحبه از: وحید قاسمی
  منبع: سایت بصیرت

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.