پنجشنبه 26 بهمن 1391 | 08:00
آيت الله جوادي آملي:
ايجاد تفرقه دنباله شرك است/‬ ‫منشأ تفرقه پيروي از هوس هاست‬
 ايجاد تفرقه دنباله شرك است/‬ ‫منشأ تفرقه پيروي از هوس هاست‬
آيت الله جوادي آملي گفت: كسي كه بنا شد موحدانه كشور و جامعه را اداره كند و موحدانه در راهپيمايي شركت كند هرگز تفرقه و اختلاف نخواهد انداخت، هيچ موحدي كسي را به تفرقه دعوت نمي كند، هيچ مشركي هم كسي را به وحدت دعوت نمي كند براي اين كه هوس ها متعدد است.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی" بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت"

حضرت آيت الله عبدالله جوادي آملي، در درس تفسير خود در مسجد اعظم قم به ادامه تفسير سوره مباركه روم پرداخت و گفت: اگر بخواهيم مطلب و قضيه مجهولي را معلوم كنيم بايد از قياس يا استقرا يا تمثيل منطقي استفاده كنيم، غير از اين ها تمثيل است كه مطلب را در حد تصديق و قضيه در دسترس مخاطبان قرار مي دهد، آيه 28 سوره مباركه روم از اين قبيل است، خدا مثال مي زند و مي گويد شما يك كارگر ساده را شريك كارفرما نمي دانيد چگونه كساني كه در حد خدا نيستند، شريك او قرار مي دهيد، اين موضوع از سنخ قياس يا استقرا يا تمثيل منطقي نيست.

وي با اشاره به «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّـهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّـهِ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» افزود: خداوند پس از آن فرمود در درون شما قطب نمايي قرار دارد، در درون شما گرايشي به سمت دين وجود دارد و تحميلي براي شما نيست، شما اگر دستي به اين نزنيد و نه راه كسي را ببنديد و نه بيراهه برويد با همين مي توانيد زندگي سعادت مند داشته باشيد، اين مطابق با فطرت و دين قيم است، اين اسلام است، براي اين كه انسان در برابر آفريدگار خود منقاد و مسلم است، اين فطرت در هر موجودي هست، نه تنها سيرش الي الله است، بلكه صيرورتش هم الي الله است، هم سير دارد و هم صيرورت، اگر كسي عمدا روي اين فطرت خاك غريزه و اغراض ريخت و آن را زنده به گور كرد، ديگر نمي تواند از آن بهره ببرد، گاه انسان مقدار كمي خاك مي ريزد، اما گاه چيزي را در اعماق زمين دفن مي كند، اگر اين فطرت زنده به گور شد كسي حرف آن را نمي فهمد، خدا فرمود قطب نماي شما به سمت دين خدا است.

مفسر برجسته قرآن كريم با اشاره به اسلامي شدن دانشگاه ها بيان داشت: كساني كه دستشان خالي است و بدون منبع هستند به همين علوم رايج بسنده مي كنند، اما اگر كسي دستش پر باشد و منبع داشته باشد توان ارائه مباحث انساني را بر اساس اسلام خواهد داشت، آن كه ملحد است هيچ منبعي جز حس تجربي و طبيعي از يك سو و بررسي تاريخ از منظر حس و تجربه ندارد، اين غير از آسمان و زمين ظاهري چيزي نمي فهمد و غير از سير افقي اشيا چيزي نمي داند، غير از برخورد طبيعي انسان با ماده چيزي نمي فهمد، از نظر معرفت شناسي اين حس تجربي كف علم است و ما سواد كمتري از آن نداريم، وحي سلطان همه علوم است، بيشتر مشكلات مردم با همين معرفت تجربي حل مي شود، اما آن طرف، برزخ با اين علوم حل نمي شود، آنان نمي توانند آن طرف را اثبات يا نفي يا نسبت به آن شك كنند، اگر بخواهد نفي كند دليل ندارد، اگر بخواهد اثبات كند، دليل ندارد، اگر بخواهد شك كند حق ندارد، تنها مي تواند بگويد من رشته ام نيست.

قرآن كريم از جدل فطري نيز استفاده مي كند

وي افزود: ملحدان اگر بخواهند علوم انساني تدوين كنند، وضع همين است، مشركان دستشان از منبع تجريدي كوتاه است، اگر بخواهند از علوم انساني چيزي بنويسد از همين حس و تجربه و منبع تاريخ مي نويسند، اما انسان موحد دستش باز است و مي داند خدايي كه انسان را آفريد به او فرصت داد تا به اندازه جهان كنوني و به اندازه اي قبل از جهان و بعد از جهان بينديشد، كل اين زمين و آسمان عوض مي شود و انسان همچنان باقي است، اين اگر بخواهد براي خود علوم انساني تدوين كند چيزي مي نويسد كه براي مسافر خوب باشد نه اين كه براي پايان راه خوب باشد، اين انسان است كه وارد برزخ مي شود، اگر كسي بخواهد علوم انساني را چه در بخش سياست چه در بخش جامعه شناسي چه در بخش هنر چه در بخش هاي ديگر تدوين كند بايد انسان را با اين مجموعه بشناسد و براي او علوم تعيين كند، هنر نازل دور باطل حس و خيال است، و هنر متنزل آن است كه معقول را به كارگاه متخيله بياورد و خروجي را به خيال دهد و خروجي آن را به عالم حس دهد، اگر كيفيت ارائه مطابق با شرع نباشد ولو هنر متنزل باشد، باز هم خلاف شرع است، كيفيت ارائه نيز بايد برابر با كتاب و سنت باشد.

حضرت آيت الله جوادي آملي اظهار داشت: قرآن كريم دو جدل دارد، يكي جدل منطقي و ديگري جدال فطري كه در كنار بحث فطرت مطرح مي كند، به مشركان مي گويد كه شما سفر دريا يا سفر زميني يا حال وحشت يا حال بيماري را آزموديد و به وضعي رسيديد كه هيچ كس توان كمك به شما را ندارد، اما در آن حال انسان نااميد نيست، اين نااميد نبودن يعني قدرت قهاري هست كه مي تواند دريا را مهار كند، مگر ممكن است حكيمي تشنه بيافريند و آب خلق نكند، آنان كه مبدأ حكيمانه را نمي پذيرند با حدس جهان را اداره مي كنند، آنان هيچ احتمال نمي دهند كه بيماري علاج نداشته باشد از اين رو مرتب پژوهش مي كنند، مي گويند در اين جهان منظم نمي تواند يك بيماري بدون دليل وجود داشته باشد، اين وجود نداشتن بيماري لاعلاج يك قضيه است، اين يك قضيه حسي و تجربي نيست، بلكه يك قضيه تجريدي است، اين قضيه براي كسي كه مبدأ را نپذيرفت يك قضيه حسي است، مي گويند ممكن نيست در اين جهان يك بيماري لاعلاج باشد، از اين قضيه مي توان مبدأ حكيمانه را اثبات كرد، در درون انسان «الله خواهي» است و در هنگامي كه سختي ها بروز مي كند اگر انسان اين دسيسه ها و خاك هاي اغراض و غرايز را كنار ببرد از جانش «ياالله» برمي خيزد، هيچ كسي نيست كه بگويد يكي از خانواده تو در اتاق عمل است و او در درون خود با كسي مناجات نمي كند، اين جدال فطري است، خدا قابل انكار نيست چون در درون انسان قطب نمايي است كه انسان را به الله دعوت مي كند، «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا».

سرمنشأ تفرقه پيروي از هوس ها است

وي با اشاره به آيه «مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ»، خاطرنشان كرد: اگر بخواهيم تحولي در علوم انساني پيدا شود با اين مباني بايد جامعه شناسي، هنر و مانند آن را شكل دهيم، اگر فرد موحد بود جامعه را به وحدت دعوت مي كند، انسان موحد قطب نمايش به سمت خدا است، همه نمازگزاران به سمت قبله نماز مي خوانند، كسي كه بنا شد موحدانه كشور و جامعه را موحدانه اداره كند و موحدانه در راهپيمايي شركت كند هرگز تفرقه و اختلاف نخواهد انداخت، هيچ موحدي كسي را به تفرقه دعوت نمي كند، هيچ مشركي هم كسي را به وحدت دعوت نمي كند براي اين كه هوس ها متعدد است، بعد از اين كه فرمود تو و همه مؤمنان به سوي خدا برويد و نماز را اقامه كنيد، توصيه كرد از كساني كه مشرك هستند و دينشان را فرقه فرقه كردند نباشيد، اختلاف نظر حرف ديگر است، اما گاه كسي نحله اي دربرابر انبيا آورده آن جزو همين تفرقه است، كساني كه هوامدار بودند و در برابر انبيا از خود نحله جديدي به وجود آوردند تفرقه ايجاد كردند، تفرق از جامعه و تفريق يك ملت دنباله شرك است، اين كه فرمود « «وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُم بِاللَّـهِ إِلَّا وَهُم مُّشْرِكُونَ» همين است، بسياري از مؤمنان مشرك هستند، اين كه مثلا مي گوييم اگر فلان نبود من مشكلم حل نمي شد، بلكه بايد گفت خدا را شكر كه به وسيله فلان شخص مشكل من را حل كرد، كه اين جزو شرك ضعيف است.

عضو جامعه مدرسين حوزه علميه با قرائت آيه « وَإِذَا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُم مُّنِيبِينَ إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا أَذَاقَهُم مِّنْهُ رَحْمَةً إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ» گفت: يك وقت است كه انسان مختصري آسيب ببيند، پروردگارش را مي خواند چه برسد به آن كه در كشتي گرفتار شود، وقتي انسان به خطر رسيد و دستش از همه جا كوتاه و نااميد شد، درون آن باز و شكوفا مي شود، آن درون، فطرت است، هيچ كسي را خداوند بدون سرمايه خلق نكرد، «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا» به نفسي قسم و كسي كه اين نفس را مستوي الخلقه خلق كرد، و مستوي الخلقه بودن روح اين است كه او به توحيد عالم است و پس از آن با الهام خير و شر را به او آموخت، بدن برخي ممكن است عيب ناك باشد اما روح هيچ كسي بدون كمال نيست، اگر كسي فطرت را دفن نكند قطب نما دارد، اين كه بين قواي سه گانه تفكيك است اين را از جاي ديگر نگرفته اند بلكه از درون انسان گرفته اند، خداي سبحان يك دستگاه تقنيني كه همان « وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا» به انسان داد، يك دستگاه اجرايي مانند اعضا و جوارح داد و يك دستگاه قضايي مانند نفس لوامه به ما داد كه ميان اجراييات و تقنين هماهنگي ببيند، اگر دستگاه قضاييه ببيند هماهنگي وجود دارد خوشحال مي شود، انسان قبل از اين كه اين نفس لوامه را خاموش نكند در اثر گناه مي لرزد، اما تداوم و استمرار گناه، اين نفس لوامه را خفه مي كند تا جايي مي رسد كه «يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا»، اگر انساني به دنيا آمده است اگر مختصر سمي به بدن او برسد مي ميرد يا بالا مي آورد، كسي هم كه جوان شد و معتاد شد به آن عادت مي كند.

انتهای خبر/

پایگاه اینترنتی بسیج

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.