شنبه 17 تیر 1391 | 09:22
اصلاح‌طلبان در انتخابات آتی چه خواهند کرد؟
اصلاح‌طلبان در انتخابات آتی چه خواهند کرد؟
شکست اجزای درون حاکمیتی این جریان در انتخابات مجلس نهم مزید بر علت شد تا اصلاح‌طلبان در رسانه‌های پرشمار خود از هم‌اینک وارد مباحث انتخاباتی شوند

بسیج پیشکسوتان

شکست اجزای درون حاکمیتی این جریان در انتخابات مجلس نهم مزید بر علت شد تا اصلاح‌طلبان در رسانه‌های پرشمار خود از هم‌اینک وارد مباحث انتخاباتی شوند. زیرا در صورت عدم ورود هوشمندانه‌ی آن‌ها، قطب‌بندی‌های موجود می‌تواند ظرفیت گفتمانی این جریان را تضعیف‌تر کرده و در نهایت به شکست بکشاند. برای گریز از این تنگنا آن‌ها چه خواهند کرد؟
بی‌تردید انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 یک بزنگاه تاریخی در مناسبت سیاسی- اجتماعی کشور خواهد بود. نخستین انتخابات ریاست‌جمهوری پس از فتنه آن قدر اهمیت دارد که می‌توان گفت حداقل در میان بخش‌های نخبگانی جامعه از هم‌اکنون بحث بر سر چگونگی ورود به آن، کاندیداهای احتمالی،گفتمان‌های قابل طرح و ... آغاز شده است و البته حضور یا عدم حضور اصلاح‌طلبان و چگونگی این حضور با توجه به عملکرد این جریان در وقایع سال 88 همواره یکی از سؤال‌های اصلی به شمار می‌رود.

از این رو، تحرکات رسانه‌ای اصلاح‌طلبان برای شروع زود هنگام مباحث انتخابات را باید کوششی در راستای عقب‌ماندگی‌های سیاسی در عرصه‌ی درون حاکمیتی در بحث فتنه‌ی 88 دانست، شکست اجزای درون حاکمیتی این جریان در انتخابات مجلس نهم هم مزید بر علت شده است تا اصلاح‌طلبان در رسانه‌های پرشمار خود از هم‌اینک وارد مباحث انتخاباتی در سطح عمومی شوند؛ آنچه در نوشتار زیر می‌آید، نگاهی 3 مرحله‌ای به راهبردهای احتمالی اصلاح‌طلبان در خصوص انتخابات ریاست‌جمهوری آینده است.

1. تشابه انتخابات ریاست‌جمهوری 92 به انتخابات سال 84

1-1- عدم حضور دولت مستقر در انتخابات: ویژگی سال‌های 92، 84 و حتی 76 این نکته است که رئیس‌جمهور مستقر هر دو دوره‌ی حضورش در دولت به پایان رسیده و نمی‌تواند به عنوان جدّی‌ترین گزینه در صحنه‌ی رقابت حضور داشته باشد. بدین ترتیب احتمال تکثر کاندیدا در انتخابات به شدت بالا خواهد رفت.

1-2- تکثر کاندیدا در جریان رقیب: انتخابات مجلس نهم و مدعی بودن تمام گروه‌های اصول‌گرا و اصرار بر داشتن پایگاه‌های اجتماعی مخصوص به خود پیش از انتخابات و عدم اجماع در درون مجلس بر سر مسائلی چون ریاست مجلس و البته عمیق‌تر شدن فاصله‌های سیاسی در سال منتهی به پایان کار دولت با توجه به عملکرد جریان نزدیک به دولت، حداقل یک سه‌گانه‌ی سیاسی در درون جبهه‌ی اصول‌گرا پدید آورده بدین ترتیب تکثر کاندیدا در جریان اصول‌گرا به محتمل‌ترین گزینه بدل شده است.

1-3- عدم حضور کاندیدای قاطع در جریان مقابل: عدم کاندیدایی که بتواند اجماع حداکثری پایگاه‌اجتماعی را در جریان اصول‌گرا علی‌رغم تکثر در صحنه‌ی سیاسی پدید آورد، از دیگر تشابه‌‌‌های انتخابات 92 با 84 است (به عنوان مثال در سال 88 با وجود دو کاندیدا در جریان اصول‌گرا، کاندیدای قاطع وجود داشت و صحنه‌ی انتخابات به گونه‌ای پیش رفت که تکثر در پایگاه‌های اجتماعی کمینه شد.)

2- فرصت‌ها و تهدیدهای جریان اصلاح‌طلب برای انتخابات

2-1 فرصت‌ها:

2-1-1- فرصت‌ها در زمینه‌ی سیاسی

2-1-1-1: اجماع نسبی در جریان خودی:

اوضاع سیاسی اصلاح‌طلبان و شکست‌های متوالی در دوره‌های مختلف انتخابات اعم از ریاست‌جمهوری، مجلس و حتی شورای شهر از سال 82 تا کنون در 7 دوره‌ی انتخابات، چاره‌ای را جز اجماع برسر حضور یک نفر اصلی با مارک اصلاح‌طلبی باقی نمی‌گذارد.

تجربه‌ای که این جریان در سال 88 هم داشت –در واقع گزینه‌ی کروبی و چیدمان ستاد وی که به نظر می‌رسد تمام ظرفیت‌های منفی اصلاح‌طلبی برای او لحاظ شده است برای عدم حضور یک کاندیدای رقیب جدّی درون گفتمانی برای میرحسین موسوی بود- که البته میزان آرای کروبی نشان از موفقیت این استراتژی هم داشت- بنابراین این تجربه می‌تواند در انتخابات پیش‌رو هم برای جریان اصلاح‌طلب تکرار شود و گزینه‌ای طرح گردد تا از برخی راستی‌های پشیمان و چپی‌های به اصطلاح خط امامی تا کارگزاران، مشارکت و مجاهدین و حتی نهضت آزادی روی وی به اجماع برسند.

البته این گزینه باید به تأیید پدر معنوی کارگزاران هم برسد، هر چند به نظر می‌رسد وی علاوه بر حضور جدّی در اردوگاه اصلاح‌طلب هنوز به برخی عناصر راست سنتی و مدل «وحدت ملی» برای پیش‌برد اهدافش هم فکر می‌کند.

2-1-1-2: وجود برخی کاندیدا که برای مسئله‌ی صلاحیت مشکلی نداشته باشند.

فتنه‌ی 88 و مواضع برخی اصلاح‌طلبان شرایط سختی را برای بازگشت به نظام برای برخی از آنان پدید آورد، اما در میان آن‌ها برخی افراد هم بودند که از همان ابتدا حداقل در ظاهر صف خود را از جریان سبز جدا کردند و حتی برخی از آنان در خطبه‌های نماز جمعه‌ی 29 خرداد هم شرکت داشتند. این در حالی بود که در 30 خرداد، مجمع روحانیون به عنوان جریان مادر در اردوگاه اصلاح‌طلبی، بیانیه‌های آشوب‌طلبانه‌ای را صادر کرد.برخی از عناصر این جریان نیز علی‌رغم عدم حضور منسجم و تشکیلاتی در انتخابات مجلس نهم به پای صندوق رأی آمده و رأی دادند.

این مواضع بعضاً متناقض چه بر مبنای استراتژی خاصی باشد یا نه؛ امروز این امید را برای اصلاح‌طلبان زنده نگه داشته که می‌توانند ولو به صورت حداقلی به درون حاکمیت بازگردند.

2-1-1-3: وضعیت فشارهای بین‌المللی و لزوم باور حکومت به حضور اصلاح‌طلبان برای اجماع داخل کشور:

در میان برخی لایه‌های اصلاح‌طلبی چنین تحلیلی وجود دارد که در صورت تداوم فشارهای بین‌المللی و ماکسیمم شدن هجمه‌های سیاسی، نظام به این جمع‌بندی می‌رسد که ظرفیت‌های اصلاح‌طلبی و ارتباط خوب سران آن‌ها با برخی شیوخ منطقه و حتی کشورهای اروپایی، می‌تواند زمینه‌ساز بازگشت آن‌ها به حکومت باشد. هر چند تا کنون انگاره‌ای مبنی بر صحت این ادعاها در بخش تصمیم‌گیر حاکمیت بروز داده نشده است و اصولاً با توجه به تحلیل نامتقارب اصلاح‌طلبان از مفهوم بیداری اسلامی (که موضع آن‌ها بیشتر شبیه دولت است) و تحلیل متفاوت آن‌ها از شرایط اجتماعی - سیاسی جهان، صحت چنین گزاره‌ای چندان صحیح نیست.

در میان برخی لایه‌های اصلاح‌طلبی چنین تحلیلی وجود دارد که در صورت تداوم فشارهای بین‌المللی و ماکسیمم شدن هجمه‌های سیاسی، نظام به این جمع‌بندی می‌رسد که ظرفیت‌های اصلاح‌طلبی و ارتباط خوب سران آن‌ها با برخی شیوخ منطقه و حتی کشورهای اروپایی، می‌تواند زمینه‌ساز بازگشت آن‌ها به حکومت باشد.
2-1-1-4: عدم وجود اجماع در جریان رقیب با حضور یک کاندیدای قاطع: که در گذشته به شکل مفصلی توضیح داده شد.

2-1-2: فرصت‌ها در زمینه‌ی پایگاه اجتماعی:

2-1-2-1: عدم طراوت گفتمان جریان رقیب و عدم توان‌مندی جریان مقابل برای گفتمان‌سازی نو و همه‌گیر:

برخی از اصلاح‌طلبان بر این باورند که شعار عدالت که توسط محمود احمدی‌نژاد در سال 84 سبب رأی آوردن وی شده بود، امروز دیگر جذابیت‌های سابق را برای توده‌‌های مردم ندارد و جریان حاکم بر دولت نتوانسته آن را تبدیل به یک فرهنگ عمومی و یا یک مطالبه‌ی جدّی نخبگانی نماید و یا در عمل کارآمدی آن را جز در موارد خاص به اثبات برساند.

2-1-2-2: وجود دغدغه‌های معیشتی بین مردم و عدم توانایی جریان رقیب برای حل گرانی‌ها و ...:

میرحسین موسوی کاندیدای این جریان در سال 88، به جای طرح شعارهای ایجابی همواره از این حربه استفاده می‌کرد و گفتمان اصلی تکیه بر مواردی از این جنس بود، کاندیداهای جریان اصلاح‌طلبی در مجلس نهم هم عموماً از این حربه استفاده کردند. البته در نهایت توانستند تنها 8 نماینده وارد مجلس کنند.

2-1-2-3: اثر تحریم‌ها بر مردم که نتیجه‌ی نوع عملکرد دیپلماتیک جریان رقیب است:

القای این تصور در ذهن مردم که در صورت حاکمیت مجدد اصلاح‌طلبان ضرب‌آهنگ تحریم‌های دشمن قطع و یا کم خواهد شد از هم‌اکنون در دستور کار جریان اصلاح‌طلبی در رسانه‌ها و جراید آن‌ها قرار گرفته است.

2-2 تهدیدها:

2-2-1: تهدیدها و زمینه‌ی سیاسی:

عدم وجود کاندیدای مقبول در جریان اصلاح‌‌طلبی که بتواند نماد تمام مطالبات اصلاح‌طلبی باشد:

اصلاح‌طلبان بر این باورند که اگر بتوانند بخش اصلی پایگاه‌های 13 میلیون رأیی را که موسوی در سال 88 کسب کرده است را شناسایی کرده و آن‌ها را به صحنه بیاورند با توجه به تشابه انتخابات 92 با 84 و تکثر و پراکندگی احتمالی آرا، خواهند توانست یا در همان دور اول انتخابات را ببرند و یا آن را به دور دوم بکشانند. مسئله‌ی اصلی اصلاح‌طلبان دقیقاً در همین نقطه شکل می‌گیرد، آیا می‌توان کسی را پیدا کرد که برخی از آن مطالبات رادیکال جزو شعارهایش باشد و صلاحیت ورود به صحنه‌ی رقابت را هم احراز نماید؟

آیا گزینه‌هایی مانند:‌«عارف، خرازی و ...» توانایی برانگیختگی جریان رادیکال اصلاح‌طلبی را دارند، اساساً شعارهای احتمالی آن‌ها در انتخابات چقدر می‌تواند با برخی اصول‌گرایان مدرن متفاوت باشد؟ و یا اگر کاندیدایی پیدا شود که بتواند شعارهای رادیکال از جنس سال 88 به زبان بیاورد آیا می‌تواند برای رقابت در صحنه‌ی انتخابات، صلاحیت‌های لازم را کسب نماید؟ در واقع مسئله‌ی کلیدی مؤثرین جریان اصلاحات به تعادل رسانیدن الاکلنگ حفظ پایگاه اجتماعی و حضور در قدرت در این جریان است که تا به‌حال با تکیه بر منطق «نه این نه آن، هم این و هم آن» سیدمحمد خاتمی به پیش رفته، اما آیا این منطق می‌تواند در هنگامه‌ی انتخابات که موسم ورود به مصادیق است، کارساز باشد؟

اساساً گزینه‌ای می‌تواند از اصلاح‌طلبان در انتخابات 92 کاندیدا باشد که مرزبندی صریحی با فتنه‌ی سال 88 داشته باشد و این خود نقطه‌ی کانونی چالش اصلاح‌طلبان است که حتی می‌تواند مسئله‌ی اجماع روی گزینه‌ی واحد را هم تحت‌الشعاع قرار دهد.

مشارکت 65 درصدی در انتخابات بدون اصلاح‌طلبان در اسفند 90 زنگ خطری دیگر برای این جریان است که نشان می‌دهد قطب‌بندی‌های شکل گرفته در فضای سیاسی کشور در صورت عدم ورود هوشمندانه‌ی اصلاح‌طلبان می‌تواند ظرفیت گفتمانی آنان را هر روز لاغرتر کند و گفتمان‌های جایگزین با نمادهای دیگر جای اصلاح‌طلبی را بگیرد.
2-2-2: تهدیدها در زمینه‌ی اجتماعی:

2-2-2-1: سرخوردگی بدنه‌ی اجتماعی پس از وقایع سال 88 به خصوص 9 دی:

هر چقدر در سال 88 بر حجم روشنگری‌ها در مورد فتنه افزوده شد، از جمعیت به اصطلاح معترضین کاسته شد و حماسه‌ی 9 دی سال 88 که مانور اقتدار نظام محسوب می‌شود، به نوعی پایان توهم اکثریت بودن جریان رادیکال طیف اصلاح‌طلب هم بود. این سرخوردگی، خود یکی از چالش‌های جدّی اصلاح‌طلبان است به این معنا که حتی با حضور کاندیدای رادیکال اصلاح‌طلب در انتخابات آیا آن جماعت تجمع‌های فضای مجازی! این بار نیز در صحنه حاضر خواهد شد یا خیر؟

2-2-2-2: نتایج انتخابات مجلس نهم بدون اصلاح‌طلبان:

افزایش حدود 15 درصدی مشارکت عمومی در انتخابات مجلس نهم در حالی که استراتژی جریان اصلاح‌طلبی عدم حضور تشکیلاتی بود، سبب گردید سیدمحمد خاتمی در بعدازظهر روز رأی‌گیری که تقریباً افزایش میزان مشارکت مشخص شده بود در یک شهرستان پای صندوق رأی بیاید، در واقع مشارکت 65 درصدی در انتخابات بدون اصلاح‌طلبان در اسفند 90 زنگ خطری دیگر برای این جریان است که نشان می‌دهد قطب‌بندی‌های شکل گرفته در فضای سیاسی کشور در صورت عدم ورود هوشمندانه‌ی اصلاح‌طلبان می‌تواند ظرفیت گفتمانی آنان را هر روز لاغرتر کند و گفتمان‌های جایگزین با نمادهای دیگر جای اصلاح‌طلبی را بگیرد.

2-2-2-3: عدم ارائه‌ی کارنامه‌ی قابل قبول توسط جریان اصلاح‌طلب در دوره‌ی حضور در حکومت در مسائل معیشتی:

کارنامه‌ی 8 یا 16ساله‌ی اصلاح‌طلبان در زمینه‌ی اقتصادی خود یکی از دلایل انتخابات مردم در سال 84 بوده است، حال آیا می‌توان با تکیه بر همان کارنامه‌ی اقتصادی از ضعف جریان رقیب در مورد مسائل معیشتی دم زد؟

2-2-2-4: حمایت‌های غیرمستقیم و حتی آشکار آمریکا و اسراییل در سال 88 از برخی سران اصلاح‌طلب زمینه‌ی منفی در پایگاه‌های اجتماعی ایجاد می‌کند.

2-2-2-5: چسبندگی سیاسی به برخی سیاسیون که ظرفیت منفی رأی فراوان دارند.

اصلاح‌طلبان از یک طرف به برخی افراد برای بالا بردن ظرفیت چانه‌زنی در سیستم نیاز دارند و از سوی دیگر نمی‌خواهند هزینه‌های ظرفیت منفی این چسبندگی را بپردازند و همچون مرحله‌ی دوم سال 84 و انتخابات 88 اسیر دوقطبی‌سازی جریان رقیب شوند و بسیاری از ظرفیت‌های اجتماعی را از دست بدهند.

جمع‌بندی

3- استراتژی‌های اصلاح‌طلبان:

به نظر می‌رسد با توجه به شرایط، در انتخابات سال آینده، سه گزینه پیش روی اصلاح‌طلبان وجود دارد.

3-1: حضور در انتخابات با کاندیدایی با چهره‌ی حداکثری اصلاح‌طلبی:

گزینه‌ی اول، اولویت نخست و البته سخت‌ترین گزینه‌ی قابل تحقق برای اصلاح‌طلبان که در صورت تحقق، بیشترین احتمال پیروزی را برای خود منظور می‌دانند. این گزینه در صورتی تحقق پیدا می‌کند که اصلاح‌طلبان بتوانند سیستم را به این نتیجه برسانند که فردی معروف با چهره‌ای کاملاً اصلاح‌طلب و شعارهای رادیکال به صحنه بیاید، در این صورت پارادوکس حضور در قدرت و حفظ پایگاه اجتماعی حل می‌شود، اما در صورت تحقق شرایط برای ورود اصلاح‌طلبان به این شکل و شکست گزینه‌ی آن‌ها، تمام داشته‌های این جریان به باد خواهد رفت.

3-2: حضور در انتخابات با کاندیدایی با چهره‌‌ی حداقلی اصلاح‌طلبی: اولویت دوم اصلاح‌طلبان که قابلیت تحقق بیشتری دارد، این گزینه است که البته آن‌ها احتمال پیروزی کمتری را در صورت تحقق این گزینه برای خودشان متصور هستند، چون در این صورت احتمال اجماع ظرفیت‌های اجتماعی این جریان کمینه می‌شود. هم‌چنین این گزینه‌ی اصلاح‌طلبان احتمالاً نباید از چهره‌های مشهور این جریان باشد. بدین ترتیب احتمال اجماع سیاسی هم نامحتمل می‌گردد.

3-3: حضور در انتخابات با گزینه‌ی طرح وحدت ملی:

طرح وحدت ملی مدالیته‌ی پدر معنوی کارگزاران برای انتخابات سال 88 بود، بدین ترتیب که یک گزینه از میان جریان راست سنتی و یا راست مدرن که بتواند به صورت حداقلی منافع جریان اصلاح‌طلبی را پیش ببرد، مورد حمایت این جریان قرار می‌گیرد. ائتلاف اندک اصلاح‌طلبان راه یافته به مجلس در مسئله‌ی ریاست مجلس با طیفی از جریان راست، نمادی از این مدل است که مورد توجه برخی از راست‌گرایان نیز قرار گرفته است.(*)

منبع:برهان

انتهای خبر/ع1

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.