شنبه 28 اردیبهشت 1392 | 09:38
مخالفان حماسه سیاسی
چه کسانی از انتخابات شکوهمند می ترسند؟
چه کسانی از انتخابات شکوهمند می ترسند؟
سه گروه عمده از یک انتخابات پرشکوه و با مشارکت حداکثری ایرانیان سود نمی برند. این گروه ها که منافعاشان توسط انتخابات ایران عملا تهدید می شود، درحالی دم از دموکراسی و حقوق بشر می زنند که در عمل خود به آنها پایبند نیستند.

 

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی" بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت"
"دموکراسی" به‌عنوان گفتمان رایج در مباحث دیپلماتیک جهان، در حال حاضر عملکردی همچون "معیار"، "ملاک" و "عیار" سنجش مقبولیت و حتی مشروعیت حکومت‌های دنیا دارد.

این "استاندارد" که برآمده از نظریات غرب درباره شیوه حکومت است، گر چه در مهد پرورش خود، به‌شکل غیرواقعی اجرا می‌شود(۱) اما در کشور ما به‌درستی و با صداقت کامل اجرا شده است.

در جمهوری اسلامی ایران، آرای مستقیم و یا غیرمستقیم جهت کسب مقبولیت (و نه مشروعیت) ارکان نظام مورد بهره‌برداری قرار می‌گیرد.(۲)

در چنین شرایطی، حکومت‌های جابر که علاوه بر بحران "مشروعیت"، با بحران "مقبولیت" در نزد مردم مواجه هستند، به‌دلایل گوناگون، تاب تحمل وجود "جمهوری اسلامی ایران" را ندارند.

دقیقاً به این دلیل است که با بهانه‌های مختلف کوشش می‌شود تا ضمن تضعیف نظام مقدس اسلامی حاکم بر کشورمان، امکان گسترش آن به دیگر نقاط عالم را از میان ببرند؛ هرچند وقوع "بیداری اسلامی" اثبات کرد که این هدف در عمل دست‌نیافتنی است.

دشمنی با مشارکت حداکثری ایرانیان در انتخابات

انتخابات در کشور ما، به سبب ماهیت حقیقی و کاملاً شفاف،  نماد تصمیم‌گیری "ملت" برای آینده کشور به شمار می رود. هم از این‌روست که "انتخابات" به‌عنوان قلب تپنده "ملت"، "حاکمیت" و "ضامن حفظ امنیت و ثبات کشور"، همواره مورد طمع دشمنان بیگانه و ایادی داخلی آنان جهت ایجاد اخلال در روند جاری کشور بوده است.

برخی از این دشمنان خارجی به سبب ماهیت رفتار و حجم رفتار خصمانه علیه "دیانت"، "حکومت" و "ملت" جمهوری اسلامی ایران، وضعیتی شاخص در بین دیگران دارند.

آمریکا، اروپا و صهیونیست‌ها

نفوذ صهیونیست‌ها در حکومت آمریکا تا آنجا برای مردم دنیا مسجل شده است که حتی رسانه‌های بزرگ جهان که اغلب تحت سیطره صهیونیسم قرار دارند نیز توان کتمان این واقعیت را ندارند. مشهور است که در کاخ سفید، زبان "عبری" بیش از زبان "انگلیسی" کاربرد دارد. به این دلیل بهتر است که رفتار خصمانه صهیونیست‌ها و آمریکا با جمهوری اسلامی ایران به‌صورت مشترک بررسی شود.

متأسفانه امروز کم‌نیستند کسانی که منکر دخالت آمریکا، اروپا و صهیونیسم بین‌الملل در پروژه "کاهش اعتماد مردم به نظام" و "از رونق انداختن انتخابات" می‌شوند. دلیل قطعی این اشتباه راهبردی، در نظر نگرفتن دشمنیِ دیرینه و ریشه‌دار آمریکا و برخی کشورهای اروپایی با ماست.

برای آنکه دشمنی آمریکا و صهیونیسم‌جهانی با ملت و حکومت ایران را اثبات کنیم، کافی است به چند واقعه و حقیقت اثبات‌شده تاریخی اشاره کنیم تا با یادآوری آنها، از اقامه هر نوع دلیل مبسوط بی‌نیاز شویم.

-      دخالت بی‌شرمانه آمریکا در ماجرای ملی شدن صنعت نفت در ایران و ترتیب دادن کودتای ننگین ۲۸مرداد برای اعاده قدرت حاکمیتی به محمدرضا پهلوی

-      حضور چندصدساله استعمار انگلستان در ایران

-      اشغال ایران از سوی آمریکا و کشورهای هم‌سو با وی در جریان جنگ دوم جهانی

-      حمایت گسترده صهیونیست‌ها از فرقه‌های ضاله، خصوصاً بهائیت که موجبات تروبج فساد و روی‌کار آمدن آنان در مسند‌های مهم دربار و حکومت شاهنشاهی پهلوی را فراهم آورد

-      تصویب حق‌کاپیتولاسیون برای اتباع آمریکایی در ایران

-      تبدیل سفارت آمریکا به لانه جاسوسی و حمله نظامی به کشورمان از طریق صحرای طبس

-      حمایت همه‌جانبه آمریکا و اروپا از صدام برای حمله به ایران

-      فشارهای همه‌جانبه –با ترحیم و دیگر ابزارهای موجود- به‌کشورمان با بهانه‌های واهی همچون عدم رعایت حقوق بشر، تلاش جهت دستیابی به سلاح هسته‌ای، حمایت از تروریسم و...‌

با نگاهی گذرا به واقعیت‌های ذکر شده، تنها یک تحول بنیادین یا توبه عمومی بین سیاست‌مداران آمریکا، اروپا و صهیونیست ممکن است موجب تغییر رویه و روند موجود در رفتار آنها در برابر ایران شود.

علاوه بر این بررسی اظهارنظرهای آنها درباره انتخابات و رفتار رسانه‌های وابسته و هماهنگ با سیاست‌های آنها، در آستانه انتخابات ریاست‌جمهوری در ۲۴خرداد ۱۳۸۸، اثبات‌کننده تلاش برای تحت تأثیر قرار دادن این واقعه عظیم است.

سلفی‌ها، وهابیون و تکفیری‌ها

پیروزی انقلاب اسلامی ایران و برقراری نخستین حکومت اسلامی که با مراجعه به رأی همه مردم استقرار یافته است، به دلایل مختلفی باعث واکنش تکفیری‌ها خصوصاً وهابیون آل سعود شد.

قدرت گرفتن یک کشور شیعه در مجاورت مقر حکومت آل سعود و کشورهای تحت‌الحمایه آمریکا و غرب، زنگ خطری برای دیکتاتورهای همه کشورهای جهان، خصوصاً دولت های عربی منطقه محسوب می‌شد.

وقوع بیداری اسلامی نهایتاً ثابت کرد که منشأ این ترس از یک محاسبه منطقی حاصل شده و حمایت‌های بی‌دریغ از صدام در جنگ علیه ایران، کشتار حجاج ایرانی و خارجی بیت‌ا...‌حرام در سال ۱۳۶۵ هجری شمسی، حمایت از گروهک‌های تجزیه‌طلب و تروریستی، تلاش برای فشار بر ایران به بهانه‌های واهی، ریشه در این تفکر داشته است.

صِرف مشارکت مردمی در عرصه انتخابات ، حداکثر خطر  را برای کشورهای دیکتاتور نشینی همچون عربستان سعودی، امارات متحده عربی، بحرین، قطر و سایر سرزمین‌های مشابه به ارمغان می آورد؛ حال محاسبه کنید  که با تلاش جهت حضور حداکثری مردم در انتخابات ریاست‌جمهوری آتی، موجودیت این غاصبان حکومت بر مسلمانان، تا چه اندازه به‌خطر خواهد افتاد.

لائیک‌ها و دیکتاتورهای همسایه

جمهوری آذربایجان، بخشی از حاکمیت اقلیم کردستان عراق ، به همراه لائیک‌ها و بعضی گروه‌های ظاهراً اسلامی در کشور ترکیه، مجموعه عناصری هستند که از قدرتمند شدن جمهوری اسلامی ایران، به شدت لطمه خواهند دید چرا که یکی از اتهامات آنها به حکومت ایران، عدم برخورداری از مقبولیت مذهبی در میان مردم است!

دشمنی با جمهوری اسلامی ایران که به بهانه گرایشات قومی از سوی این کشورها صورت می‌پذیرد، با این توجیه صورت عملیاتی به‌خود می‌گیرد که دست‌کم بخشی از مردم ایران –به صورت مشخص، برخی از اقوام ایرانی- از حقوقی مشابه دیگر ایرانیان برخوردار نیستند.

در چنین شرایطی کافیست نه یک مشارکت حداکثری، بلکه استقبال نسبی از انتخابات ریاست‌جمهوری ایران صورت بگیرد، در این صورت همه آنچه از سوی حکومت‌های مورد اشاره انجام گرفته است، حکم رشته‌های پنبه شده را خواهد داشت.

یک اتحاد کاملاً آشکار

در حال حاضر سه گروه مورد اشاره، در نهان و آشکار، با فعالیت‌های مستمر کوشش دارند تا به‌عنوان یک هدف کوتاه‌مدت، با اسباب و لوازم مختلف از جمله حملات تروریستی، اقدامات هماهنگ رسانه‌ای و تحریک گروهک‌های فریب‌خورده داخلی، مشارکت  مردم کشورمان در انتخابات را به حداقل میزان ممکن برساندد.

 

 

پی‌نوشت:

۱)     در انگلستان نظام حکومتی مشروطه برقرار است و حکومت مشروطه سلطنتی است. همچنین در آمریکا، رأی الکترال که لزوماً نشان‌دهنده رأی اکثریت اهالی آن نیست، تعیین‌کننده رییس‌جمهور است.

۲)     مبحث مشروعیت و مقبولیت حکومت اسلامی، موضوعی گسترده است که نیازمند بیان مقدمات و تبیین توضیحات دقیق است. به‌طور خلاصه می‌توان گفت، "مشروعیت" ولی‌ففیه -که بالاترین مقام  جمهوری اسلامی ایران است و به‌عنوان حکومت شاخص اسلامی در زمان حال مورد توجه جهانیان قرار دارد- بر اساس نظر غالب متخصصان امر از رأی مردم تأمین نمی‌شود اما مقبولیت آن پس از انتخاب نمایندگان مجلس خبرگان رهبری با رأی مردم و تعیین رهبر با نظر آنها، تأمین می‌شود.

۳)     به‌عنوان نمونه حضور بهائیان در مسند قدرت حاکمیتی کشورمان در دوره پهلوی، می‌توان به امیرعباس هویدا اشاره کرد که طولانی‌ترین زمان نخست‌وزیری در دوره حکومت پهلوی دوم را تجربه کرد.

انتهای پیام/

فرهنگ نیوز

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.