به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت" پايگاه اطلاع‌رساني KHAMENEI.IR در آستانه سالگرد فرار شاه خائن، اين بخش از بيانات اخير رهبر انقلاب اسلامي را در قالب جدول زير مرور كرده است.
امروز برخي سعي ميكنند چهره‌ي خبيث‌ترين و سياه‌روترين حكّام تاريخ اواخر اين ملّت را به شكلي آرايش كنند
تا مردم نفهمند كه با اين انقلاب چه كردند. كارنامه‌ي سياه و خصوصيات رژيم پهلوي از نگاه رهبر انقلاب
مطرح شده در ديدار مردم قم ۹۳/۱۰/۱۷ ۱ ديكتاتوريِ سياه و خفقان عجيب عليه مردم با شدت و قساوت كامل
زندانهاي مخوف و شكنجه‌ها و فشارهاي عجيب جسمي و روحي عليه منتقدان ۲ وابستگي ذلت‌آميز به قدرتهاي خارجي و تحقير ملت ايران
سركارآمدن و بركناري رضاخان توسط انگليسي‌ها، سرسپردگي محمدرضا به آمريكايي‌ها ۳ گرفتاري در انواع فسادها و بدترين دست‌اندازي‌ها
فساد جنسي شرم‌آور و فساد مالي در عالي‌ترين سطوح حكومت ، ترويج اعتياد و مواد مخدر صنعتي توسط عناصر اصلي حكومت
از قبيل يكي از خواهران شاه ۴ بي‌اعتنائي به مردم و به حساب نياوردن آنان
فقدان انتخابات آزاد و انتصاب مزدوران رژيم به‌جاي نمايندگان مردم، بي‌خبري مردم از مسائل كشور ۵ ترويج خودكم‌بيني ملّي و بزرگنمايي غربي
بي‌اعتنائي به پيشرفت علمي، عادت دادن ذائقه‌ي مردم به واردات باپول نفت، نابود كردن كشاورزي و صنايع ملي و وابسته كردن كشور دريافت جدول
اين رژيمي كه ملّت با آن گلاويز شد، چه بود؟ چه كسي بود؟ اين خيلي مهم است. چند خصوصيّت را من عرض ميكنم؛ چون عرض كردم امروز انگيزه‌ها وجود دارد براي تحريف، يعني سعي ميكنند چهره‌ي خبيث‌ترين و زشت‌ترين و سياه‌روترين عناصر حُكّام تاريخيِ اواخر اين ملّت را به شكلي آرايش كنند كه حقيقت براي مردم مكشوف نشود و نفهمند با اين انقلاب چه كردند:
خصوصيت اول: ديكتاتوريِ سياه و خفقان عجيب عليه مردم
يكي از خصوصيّات آن رژيم فاسد، ديكتاتوريِ سياه و خفقان عجيب عليه مردم، با قساوت‌آميزترين روشها [بود] كه ممكن است در جاهاي ديگري از كشورها هم وجود داشته باشد. در اينجا خود ما از نزديك مشاهده كرديم كه چه ميكردند و چه رفتاري داشتند با آحاد مردم؛ هم در دوران رضاخان كه گذشتگان ما، بزرگ‌ترهاي ما آن را ديده بودند و براي ما نقل كردند، هم در دوران اخير، كه خود ماها، آحاد مردم، در ميدان بوديم. جوانها البتّه آن دوران را نديدند. حرفهاي فراوان و موثّق [وجود دارد] از آنچه اينها با مردم، با مبارزين و با كساني كه انتقاد داشتند - ولو انتقادهاي اندك - داشتند انجام ميدادند؛ رفتارهايي كه اينها ميكردند، آن شكنجه‌ها، آن فشارهاي عجيب و غريبِ جسمي و روحي، آن زندانهاي مخوف، كه امروز برخي از نشانه‌هاي آنها هست كه افراد ميروند مي‌بينند تعجّب ميكنند. يكي از كارها اين بود، اينها با قدرت زور و استبداد و فشار بر مردم، حكومت خودشان را ادامه ميدادند؛ و همين كساني كه امروز دَم از حقوق بشر ميزنند و اين ادّعاهاي رسوا را مرتّب، پي‌درپي تكرار ميكنند، با همه‌ي وجود طرف‌دار اينها بودند؛ نميشود هم گفت خبر نداشتند، چرا! دستگاه جهنّمي ساواك را خود صهيونيست‌ها و خود آمريكايي‌ها و سياي آمريكا به‌وجود آورده بودند، روشها را آنها بهشان ياد داده بودند، چطور ممكن بود خبر نداشته باشند. حالا كه اخيراً معلوم شد خود اينها هم دچار يك‌چنين مشكلات عظيمي هستند؛ اين افشاگري‌هايي كه در اين اواخر انجام گرفت نسبت به رفتار سازمانهاي جاسوسي آمريكا با مخالفين و معاندين، اينها كجا، سخن از آزادي بيان و ليبراليسم و دموكراسي و اعتناي به حرف مردم كجا! اصلاً عالم عجيبي است! در كشور ما، آن رژيم خبيث، يكي از خصوصيّاتش اين بود: شدّت‌عمل، قساوت كامل نسبت به هركسي كه اندك‌اعتراضي به آنها داشت و مطّلع ميشدند.
خصوصيت دوم: وابستگي ذلت‌آميز به قدرتهاي خارجي و تحقير ملت ايران
خصوصيّت دوّم، وابستگي ذلّت‌آميزي بود كه اينها به قدرتهاي خارجي داشتند. حالا در اين كتابهايي كه براي تبرئه و بي‌گناه نشان دادن رژيم خبيث پهلوي مينويسند، اين را منكر ميشوند، كه [البتّه] قابل انكار نيست. رضاخان به دستور انگليسي‌ها آمد، به دستور انگليسي‌ها هم رفت؛ بمجرّد اينكه انگليسي‌ها پيغام دادند كه بايد برود، بعد از هفده هجده سال سلطنت، ناچار [رفت]؛ يعني پشتيبان ديگري نداشت؛ آنها او را آورده بودند، حالا هم لازم ميدانستند او برود، رفت؛ به دستور انگليسي‌ها آمد، به دستور انگليسي‌ها رفت. بعد هم كه محمّدرضا را انگليسي‌ها سرِ كار آوردند تا آخر دهه‌ي ۲۰، از اوايل دهه‌ي ۳۰ آمريكايي‌ها وارد ميدان شدند، همه‌ي امور را قبضه كردند و در اختيار گرفتند؛ سياستها سياستهاي آمريكا [بود]؛ آنچه منافع آمريكا ايجاب ميكند، چه در رفتار داخلي، چه در رفتار منطقه‌اي، چه در رفتار بين‌المللي؛ عيناً آنچه آنها لازم ميدانستند؛ يعني يك تحقير عظيم ملّت ايران. اين يكي از خصوصيّات آن رژيم خبيث اين بود. اينكه شما مي‌بينيد آمريكايي‌ها با چه لجي، با چه دشمني و بغضي به ملّت ايران و به انقلاب اسلامي و به نظام اسلامي نگاه ميكنند؛ به‌خاطر اين است. اينها يك چنين دوراني را گذراندند؛ چنين كشوري، چنين نظامي از دست آنها رفته است؛ لذا دشمني آنها با انقلاب تمام‌شدني نيست.
خصوصيت سوم: گرفتاري در انواع فسادها
خصوصيّت سوّم اين رژيم خبيث، فساد بود. انواع فساد، از فسادهاي جنسي بگيريد كه مبتلابه تقريباً همه‌ي درباري‌ها و دوروبري‌ها و مانند اينها بود كه ديگر حالا داستانهايش شرم‌آور است. آن روز خيلي از آحاد مردم هم ميدانستند، اگرچه جرأت نميكردند بر زبان بياورند. گاهي از قلم خارجي‌ها درميرفت، چيزهايي را ميگفتند فساد جنسي، فساد مالي، نه فقط در سطوح متوسّط كه هر وقتي ممكن است پيش بيايد؛ نخير، در عالي‌ترين سطوح كشور. از طرف شخص محمّدرضا و دوروبري‌هايش، بالاترين فسادهاي مالي، بزرگ‌ترين رشوه‌ها، بدترين دست‌اندازي‌ها، خباثت‌آلودترين فشارها بر منابع مالي ملّت به‌وجود مي‌آمد. براي خودشان ثروت درست ميكردند به قيمت فقير كردن مردم و بيچاره كردن مردم. فساد، فساد جنسي، فساد مالي، اعتياد، ترويج اعتياد و ترويج موادّ مخدّر صنعتي به‌وسيله‌ي عناصر اصلي حكومت آن روز در ايران به‌وجود آمد و اتّفاق افتاد. يكي از خواهرهاي محمّدرضا را در فرودگاه سوئيس با چمدان پر از هروئين، پليس سوئيس دستگير كرد! [خبر آن در] همه‌ي دنيا پيچيد، منتها زود ماست‌مالي كردند؛ خب مربوط به خودشان بود؛ قضيّه را برطرف كردند، گره را باز كردند؛ يك‌چنين وضعيّتي [بود].
خصوصيت چهارم: بي‌اعتنائي به مردم
بي‌اعتنائي به مردم؛ ازجمله‌ي خصوصيّات مهمّ رژيم طاغوت بي‌اعتنائي به مردم بود؛ مردم به‌هيچ‌قيمت به‌حساب نمي‌آمدند. ما در دوران عمرمان، در دوران جواني در رژيم گذشته، يك بار هم نه در انتخاباتي شركت كرده بوديم، نه از مردم كوچه و بازار معمولي مي‌شنيديم كه شركت كنند؛ انتخاباتي وجود نداشت. در يك برهه‌اي خيلي صريح، در يك برهه‌اي كمتر صريح، دخالتهاي آنها بود؛ يك مشت مزدور را ميبردند، مي‌نشاندند آنجا و به‌وسيله‌ي آنها در مجلس شورا و مجلس سنا كار خودشان را انجام ميدادند. مردم اصلاً نميدانستند چه كسي در رأس كار است؛ اصلاً رابطه‌ي بين مردم و حكومت قطع بود. آگاهي مردم، اطّلاع مردم از مسائل كشور، از مسائل سياسي كه شما امروز مي‌بينيد، اين درست نقطه‌ي مقابل آن چيزي است كه آن روز وجود داشت؛ رژيم خبيث بكل منقطع بود با آحاد مردم.
خصوصيت پنجم: ترويج خودكم‌بيني ملّي و بزرگنمايي غربي
بي‌اعتنائي به پيشرفت علمي، ترويج خودكم‌بيني ملّي و بزرگنمايي غربي؛ حالا كار علمي كه پيشرفت نميكرد، حركت علمي به معناي واقعي كلمه كه اصلاً وجود نداشت، در رسانه‌ها ذائقه‌ي مردم را به واردات عادت دادند كه اين عادت متأسّفانه تا امروز باقي است. عادات طولاني‌مدّتي كه براي مردم به‌وجود مي‌آيد، به‌آساني از بين نميرود. اينها به جاي كشاندن كشور به سمت احياي توليدات داخلي و منابع حقيقي يك ملّت، مردم را با پول نفت عادت دادند به واردات؛ ذائقه‌ي مردم را عوض كردند؛ كشاورزي كشور را نابود كردند، صنايع واقعي و ملّي كشور را از بين بردند، كاملاً كشور را وابسته كردند به خارج و به دشمنان اين ملّت. ملّت را تحقير كردند، توانايي‌هاي ملّت را دستِ‌كم گرفتند، به زبان آوردند، فرهنگ غربي را بزرگنمايي كردند؛ يك رژيم هفت‌جوشِ خبيثِ جامعِ همه‌ي بدي‌ها. خب، مردم هم احساس ميكردند؛ ملّت ايران ملّت باهوشي است، حقايق را ميفهمند، احساس ميكنند، منتها يك دستي لازم است، يك صداي رسايي لازم است، يك دل مؤمني لازم است كه ديگران را وارد به ميدان مبارزه كند؛ مبارزات گوشه و كنار بود، اينكه مردم بيايند وارد ميدان بشوند، اين كار يك مرد الهي بود كه خداي متعال اين مرد الهي را به مردم داد؛ امام بزرگوار ما همان فريادي شد كه همه‌ي خواسته‌هاي مردم را در خود جمع داشت؛ مردم هم پاسخ گفتند، اجابت كردند، جان دادند، فداكاري كردند، وارد ميدان شدند؛ ملّت با چنين رژيمي گلاويز شد و پيروز شد.
منبع : KHAMENEI.IR
دیدگاه ها