یکشنبه 17 اردیبهشت 1396 | 08:49
«من اسیر صدام بودم»؛ روایتی از 100 ماه اسارت یک رزمنده دفاع مقدس
«من اسیر صدام بودم»؛ روایتی از 100 ماه اسارت یک رزمنده دفاع مقدس
کتاب «من اسیر صدام بودم» خاطرات تلخ و شیرین «رضا شاه بختی» است که با قلم «مجید ملا محمدی» از صد ماه اسارت وی به نگارش درآمده است.

 

به گزارش "پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج پیشکسوتان جهاد و شهادت"   کتاب «من اسیر صدام بودم» بازآفرینی خاطرات تلخ و شیرین «رضا شاه بختی» است که با قلم «مجید ملا محمدی» از ۱۰۰ ماه اسارت وی از سال ۶۱ تا ۶۹ به نگارش درآمده است.

در این کتاب نویسنده تلاش کرده است با قلمی روان و هنرمندانه گفته ها و نکته های خواندنی و جذاب از دوران اسارت این اسیر گمنام را برای خوانندگان به تصویر بکشد.

این کتاب در زمستان ۱۳۹۵ توسط انتشارات «حنظله» اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس استان البرز منتشر شده و در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در اردیبهشت ۱۳۹۶ خدمت علاقه مندان عرضه خواهد شد.

من، اسیر صدام بودم/نمایشگاه کتاب

در بخشی از کتاب آمده است: 

لابد تا به حال خاطره «سرباز گوش بر» به گوش تان نخورده یا در جایی نخوانده اید! در اردوگاهی که من اسیر بودم، سرباز عراقی بود که به او «گوش بر» می گفتند. یعنی اگر توی حیاط زمان هواخوری یا راهروهای آسایشگاه یا جاهای دیگر عصبانی می شد و به اسیری گیر می داد، فقط خدا باید به داد آن اسیر مظلوم می رسید. فکرش را بکنید آن اسیر مثل یک کبوتر بود و آن سرباز چاق و بی قواره، مثل یک لاشخور خشمگین!

اگر روزی عصبانی بود فرقی نمی کرد در چه شرایطی باشیم، فوری چاقوی معروفش را در می آورد و دنبال ما می دوید. اگر اسیری را که به خیال خودش تخلفی کرده بود می گرفت فوری دست به کار می شد و یکی از گوش هایش را می برید!!

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.