آخرین روز های تابستان 72 بود و دست های جستجوگر بچه های تفحص به دنبال پیکر شهدا می گشت. مدتی بود که در منطقه عملیاتی خیبر به عنوان خادم…
شب بود، تو جزيره ام‌الرصاص. چون نتوانسته بوديم برويم جزيره بلجانيه قرار بود از طريق پل جزيره ام‌الرصاص به ام‌البابي و از اونجا به جزيره بلجانيه…
تازه در برون‌مرزي شلمچه شروع به كار كرده بوديم. آقا مجيد پازوكي مسئول بود. قرار شد من هم بروم شلمچه و آقا مجيد زحمت كشيده بود من را به عراقي‌ها…
بچه‌ها هر روز قبل از حركت، به‌نام يكي از اهل‌بيت(ع) حركت مقدس خود را آغاز مي‌كنند. آن روز يعني 27/5/82 رمز حركت بچه‌ها، به‌نام سلطان كشورمان،…
سال 67 بعد از پذیرش قطعنامه و به دنبال آن آتش بس بین ایران و عراق، به همراه دیگر نیروها به عنوان پدافند در خط شلمچه بودم. آنجا به عنوان تخریبچى…
  یکى از روزهاى تابستان سال 73 بود. آفتاب داغ و سوزان مى رفت تا پشت ارتفاع 143 فکه غروب کند. یک هفته اى مى شد که هرچه مى گشتیم، هیچ شهیدى…
دراطراف ارتفاع 112 حدود پانصد متر جلوتر از جایى که کار مى کردیم، شیار کوچکى قرار داشت. آن روز من و على آقا محمودوند و چند تایى دیگر از بچه ها در…
به لطف خدا، در عملیات کربلاى پنج شلمچه، ترکش در سمت چپ جمجمه ام میهمان شد که از همان زمان کنترل عصب سمت چپ جمجمه ام و بخصوص چشمم از دستم رفت و دیگر…
عید سال 73 بود که در منطقه شلمچه به دو تیم تقسیم شدیم تا به تفحص برویم. از کنار نهر «خیّن» آمدیم و به فاصله ده - بیست متر از هم، رفتیم توى میدان که…
هنگام غروب بود و آماده برگشتن به مقر. از صبح کار کرده بودیم و هیچ شهیدى خودش را نشان نداده بود. همین مسئله بر خستگى مان افزوده بود. وسایل را جمع…
اوائل سال 72 در ارتفاع 112 فکه، همراه بچه ها توى راه کارى مى رفتیم جلو. حمید اشرفى دوربین در دست داشت و مدام عکس مى گرفت و به قول بچه ها صحنه ها را…
  یکى از روزها، در منطقه عملیاتى والفجر یک در ارتفاع 112 فکه، محورى که نیروهاى گردان خندق لشکر 27 حضرت رسول(صلى الله علیه وآله وسلم)…
داشتیم مى رفتیم به طرف میدان مین براى شناسایى راه کار. مى خواستیم از آنجا کار را شروع کنیم تا به جایى که احتمال مى دادیم تعدادى شهید افتاده باشند…
همراه سید میرطاهرى و چند تاى دیگراز بچه ها، روى ارتفاع 112 فکه ایستاده بودیم و اطراف را نگاه مى کردیم. کمى آن سوتر، چند نفر که لباس سبزشان…
ماه رمضان سال 72 بود که همراه «مجید پازوکى» از تخریبچى هاى لشکر 27، در منطقه والفجر یک فکه، اطراف ارتفاع 143 به میدانى مین برخوردیم که متوجه شدیم…
  زیاد بسترى» از بچه هاى آذربایجان غربى، سراب بود که براى سربازى به لشکر 27 آمده بود. یک روز آمد و گفت که شب گذشته در خواب یک نفر را با…