سه شنبه 18 آذر 1393 | 11:49
از اثرات تلفيق كار اطلاعاتي و فرهنگي تا مقابله با قاچاق و فساد بدون قوه قضائيه و روش‌هاي انتظامي
از اثرات تلفيق كار اطلاعاتي و فرهنگي تا مقابله با قاچاق و فساد بدون قوه قضائيه و روش‌هاي انتظامي

سردار محمدرضا نقدي، رئيس سازمان بسيج مستضعفين، جزو افرادي است كه هم تجربيات مختلفي در سالهاي پس از انقلاب دارد و هم، در حال حاضر، با مسئوليتي كه دارد، باعث و باني اتفاقات نيك و درخوري، در حوزه فعاليت خود است. او كه در سنين كم و در دوران جنگ، به مقام فرماندهي لشكر رسيده، از موقعيت جوانان در جنگ و صدر انقلاب ميگويد و اينكه خود نيز، بخشي از اين جوانان بوده كه مورد اعتماد مسئولان واقع شده بودند. وي، اخلاص و شرايطي كه باعث ميشد همه تواناييهاي رزمندگان آزاد شود را، دو علتي برميشمارد كه باعث ميشد تا چنين رزمندگاني در چنين سن و سالي، نه تنها مسئوليتهاي سنگيني را به عهده داشته باشند، كه حتي در به سرانجام رساندن اين مسئوليتها، موفق هم بشوند. گفتوگو با سردار نقدي را، درباره اين موضوعات و جايگاه جوانان و اعتمادي كه بايد به آنها شود، ميخوانيد.

   با توجه به اينكه مقام معظم رهبري امسال را ‌ سال مديريت جهادي اعلام كردند، شما نيز از مسئولاني هستيد كه در سال‌هاي بعد از انقلاب با مديريت جهادي به انقلاب خدمت كردند. لطفاً روايت‌هايي از فعاليت‌ها و تجربيات گذشته خود ‌ بيان كنيد.
مسئله امروز نسل جوان ما تعمق در جمله‌اي است كه امام خميني(ره) فرمودند: در دوره دفاع مقدس جواناني با سن و سال پايين مديريت‌هاي مهمي را در دست گرفته و با موفقيت اداره كردند. رجوع به گزارش من در محضر آقا در بجنورد نيز در مورد جنگ نشان مي‌دهد، مقام معظم رهبري بر بخشي از اين گزارش تأكيد كرده و صحه گذاشتند كه آمده بود. ما در دفاع مقدس جواناني داشتيم كه فرمانده شدند و با ارتشي كه در مقابلشان بود و از همه نظر از آنها مجهزتر بوده و حتي فرمانده مقابلشان نيز به اندازه سن آنها تجربه فرماندهي داشت، جنگيدند و پيروز شدند و همه آنها را به اسارت گرفتند. اين عبارت را امام خميني (ره) نيز صحه گذاشتند و خطاب به مردم بر آن تأكيد كردند. اين واقعيتي است كه نبايد در تحليل آن به اشتباه برويم. جوانان كم سن و سالي كارهاي بزرگي كردند و فتوحاتي بزرگ در جبهه‌هاي جنگ و در امنيت كشور توسط آنها اتفاق افتاد. در ابتداي انقلاب گروه‌هاي بسيار با‌تجربه‌اي عليه انقلاب قيام كردند كه زندگي مخفي و كار چريكي و تشكيلاتي داشتند و جوانان ما در اين زمينه افرادي را شكست دادند كه به اندازه سن‌شان تجربه فعاليت تشكيلاتي داشتند. در عرصه‌هاي مختلف امنيتي مانند جنگ اطلاعاتي، ناامني‌هاي مرزي و جنگ اطلاعاتي كه داشتيم در همه عرصه‌ها جوانان نقش مهمي ايفا كردند و اعجازآميز ظاهر شدند. اين معجزه است و نمي‌توان تصور كرد چگونه اين اتفاقات افتاده است.

قدرت خدا در جايي است كه اخلاص براي خدا باشد

   چطور اين اتفاقات مي‌افتاد؟ آن هم در حالي كه با عقل و منطق ظاهري جور در‌نمي‌آيد
مي‌خواهم به ريشه اين اتفاقات اشاره كنم. اگر به تاريخ برگرديم مي‌بينيم اين اتفاق در تاريخ و در صدر اسلام نيز رخ داده است، حضرت امير(ع) 13 ساله بودند و با چنان فتوحات بزرگ و عمليات بزرگ مثل شكست پهلوانان نامي و كندن در قلعه خيبر موفق شدند. منشأ اينها يكي است. البته نمي‌خواهم مقايسه كنم. ما مي‌گوييم قدرت از آن خداست و قدرتي جز خدا نيست ولي اين را در زبان مي‌گوييم و به آن باور نداريم. قدرت از آن خداست و جايي كه اخلاص براي خدا وجود داشته باشد خدا قدرت را قرار مي‌دهد. اين گونه است كه كودكي مانند حضرت عيسي در گهواره سخن مي‌گويد و نوجواني مانند حضرت موسي قيام كرده و فرعون را شكست مي‌دهد. اين قدرت خداست، وقتي جايي اخلاص وجود داشته باشد و كار براي خدا باشد اين قدرت را قرار مي‌دهد. اغلب فرماندهان  لشكر و قرارگاه‎هاي مهم جنگي سني كمتر از 25 سال داشته‌اند. بنده 18 سالم بود كه معاون فرهنگي سپاه گيلان شدم، 19 ساله بودم كه رئيس ستاد سپاه استاني شدم. در 20 سالگي مسئول اطلاعات غرب كشور بودم. فرمانده ما نيز شهيد بروجردي  بودكه خود جواني استثنايي بود و الگوي ارزنده‌اي است براي نسل ما كه كمتر از او صحبت شده است، ديگراني كه شاگرد او بودند الان قهرمانان ملي هستند، مانند شهيد همت و متوسليان شاگرد او بودند. او هم در همين سن و سال بود. من معاون قرارگاه غرب بودم. در 21 سالگي مسئول اطلاعات قرارگاه حمزه بودم كه آن زمان عمليات نظامي و امنيتي شمال غرب كشور در آن قرارگاه هدايت مي‌شد. در 23 سالگي فرمانده قرارگاه رمضان شمال غرب جنگ‌هاي نامنظم بودم. 25 سالم بودم فرمانده  لشكر بدر شدم كه مجاهدين عراقي و بخشي از احرار (اسرايي كه توبه كرده و براي حضور در جنگ از امام تقاضا كرده بودند) ساماندهي كرده و  لشكر و به حد سپاه توسعه پيدا كرد. در 31 سالگي هم از مقام رهبري براي مسئوليت حفاظت اطلاعات نيروي انتظامي حكم گرفتم. در سنيني كه شايد قابل تصور براي يك جوان نباشد. اين واقعيتي بود كه اتفاق افتاد. همين امروز هم مي‌تواند رخ دهد. اين جوهره در جوانان هست. هم‌قطاران ما هم در اين سنين بودند. من وقتي در ستاد غرب در 20 سالگي مسئول اطلاعات بودم، اغلب هم‌قطاران ما هم در اين سنين بودند؛ مثلاً شهيد طباطبايي معاون نيروي انساني بود و همين سن را داشت.

شكوفايي ظرفيت، توانايي و خلاقيت انسان‌ها در شرايط خطر

‌   فكر مي‌كنيد چطور جواني مي‌تواند قدرت و توانايي مديريت در شرايط بحراني جنگ را پيدا كند به نحوي كه حتي افتخارات بي‌شماري نيز نصيب كشور خود كند؟
يك نكته اين است كه قدرت در دست خداست و اين قدرت را خداوند در اين جوانان قرار مي‌دهد. نكته ديگر اين است كه ظرفيت انسان‌ها در شرايط خطر شكوفا مي‌شود. توانايي انسان و خلاقيت هم همين طور. اگر كسي در شرايط عادي باشد به او بگويند بدو اگر مسافتي را قهرمان جهان در 10 ثانيه بدود، او مثلاً در 30 ثانيه طي مي‌كند. ولي اگر گرگي دنبال او كند ممكن است فرد همين مسافت را در هفت ثانيه هم بدود، چون خطري جدي تهديدش مي‌كند. جوان امروز با اين فشار مواجه نيست كه بايد از كشورش دفاع كند. تمام ذهن و هم و غم جوان آن زمان اين بود كه بايد عمليات موفق شود. لذا چيزي را كه افسري در دانشكده نظامي طي چهار سال آموزش مي‌بيند او در مدت 15 روز فرا‌مي‌گيرد. شهيد وزوايي كه از مصداق‌هاي بزرگ فرماندهي در دوران جواني بود، در عمق 12 كيلومتري پشت خط دشمن نفوذ كرده و همه توپخانه‌ها را قبل از اينكه دشمن برسد تسخير مي‌كند. وقتي عمليات شروع مي‌شود دشمن درخواست آتش مي‌كند و نمي‌آيد. چطور جواني به چنين جرأت و خلاقيتي مي‌رسد؟ امروز شايد اين شرايط براي جوان نباشد كه همه وجودش غرق مأموريتي باشد. مي‌تواند دلايل متعددي داشته باشد اما ريشه اصلي قدرت خدا و شرايط فشار است. اين تحريم‌ها امروز براي ما نعمت بزرگي است، اگر فشارها را به جاي اينكه از آن فرار كرده، فرصت تلقي كنيم كارهاي بزرگي از ما برمي‌آيد. جمهوري اسلامي تا سال 89 كه 30 سال از انقلاب مي‌گذشت هنوز از لحاظ بنزين وابسته به خارج بود. وقتي نام تحريم به ميان آمد در كمتر از مدت يك سال و نيم از نظر بنزين مصرفي در كشور خودكفا شديم. اين استعداد را قبلاً هم داشتيم و از دهه دوم انقلاب مي‌توانستيم اين كار را انجام دهيم، چراكه دانش و امكانات لازم را داشتيم ولي اين مسئله تا سال 89 طول كشيد. هم اكنون صنعت هوا و فضا و صنعت هسته‌اي و نظامي ما پيشروتر از صنعت غيرنظامي ماست، شايد برخي در اين مورد شعار دهند كه رشد در اين زمينه به دليل سرمايه‌گذاري بيشتري است كه به اين بخش جذب شده است ولي اين تصور باطلي است چراكه ميزان سرمايه‌گذاري در صنعت خودروسازي چندين برابر صنعت دفاعي است. ميزاني كه در صنعت نفت سرمايه‌گذاري شده ده‌ها برابر است اما الان 600 هزار عنوان كالا را وزارت نفت از خارج وارد مي‌كند، در حالي كه سرمايه‌گذاري در صنعت نفت بسيار بيشتر بوده است. صنعت دفاعي به اين دليل شكوفا شده است كه از ابتداي انقلاب تحريم شد.

چگونگي آموزش نيروهاي اطلاعاتي ايران در ابتداي انقلاب

   در مورد فعاليت‌هاي اطلاعاتي خود در غرب كشور بيشتر توضيح مي‌دهيد؟
وقتي وارد حوزه فعاليت اطلاعاتي شديم در اين زمينه اطلاعات كافي نداشتيم، يك دانشجوي معمولي كه الفباي اطلاعات را هم نمي‌دانست. بخشي از كار اطلاعاتي را از دشمنان و گروهك‌ها ياد مي‌گرفتيم.
   يعني چطور؟
از اسنادي كه از آنها به دست مي‌آمد يا اعترافاتشان مطالب بسياري ياد مي‌گرفتيم. بخشي از مسائل را نيز از اسنادي كه از رژيم گذشته به جا مانده بودن ياد مي‌گرفتيم. مسائلي در مورد اينكه چگونه سوژه را تعقيب مي‌كردند، چگونه مراقبت يا نفوذ مي‌كردند. بچه‌ها گاهي اوقات كتاب‌هاي اطلاعاتي منتشر شده را نيز خوانده و ياد مي‌گرفتند؛ منظورم كارهاي عادي متعارفي بود كه مسئله مهمي نبود. نكته مهم ديگر در زمينه مسائل اطلاعاتي، مردم بودند. در اين زمينه اين سخن امام خميني (ره) كه فرمودند همه مردم بايد مراقبت كنند نقش مهمي داشت، يعني مردم در هر كوچه و اداره‌، مدرسه و دانشگاه خود را چشم و گوش نظام دانسته و اطلاعات مي‌دادند، اين بسيار مهم بود. به همين دليل موفقيت‌هاي اطلاعاتي‌مان را در سال‌هاي اول انقلاب نبايد به حضور جوانان مخلص محدود كنيم. سرخط اصلي كودتاي نوژه را مردم دادند كه اين مسئله مهمي بود.

اثرات تلفيق كار اطلاعاتي و فرهنگي

يكي از مسائل مهم به راه انداختن جريان بازگشت و توبه براي منافقين بود. يكي از مهمترين كارها در غرب كشور كه بسيار افتخارآفرين است ولي جايي سندي از آن منتشر نشده است تلفيق كار اطلاعاتي و فرهنگي است؛ رساندن پيام به دست كسي كه در صف مقابل ايستاده است. با اين روش او درك مي‌كند تو بر حقي و لذا به شما مي‌پيوندند.
   چنين فعاليت‌هايي اثري هم داشت؟
يكي از حركت‌هاي افتخارآميز آن دوره همين بود كه جريان بزرگي از اطلاع‌رساني به كساني كه عليه نظام اسلحه به دست شده بودند برقرار شد، اسامي آنها و خانواده‌شان مشخص شد و شروع كرديم از كانال‌هاي مختلف براي اين افراد پيام‌هايي فرستاديم. اين جريان موجب شد حدود 6 تا 7 هزار نفر از مسلحان عليه نظام اسلحه خود را بدهند و در امان جمهوري اسلامي زندگي كنند. در اين ميان بيش از هزاران نفرشان اسلحه‌اي كه عليه ما گرفته بودند به نفع نظام در دست گرفتند. يگان‌‌هايي به نام حزب‌الله درست كرديم كه تمامي افرادشان از بين كساني كه در ضدانقلاب بودند و از طريق همين اطلاع‌رساني برگشته و براي ايران جنگيدند، تشكيل مي‌شد كه صدها نفر از آنها شهيد شدند. اين از بزرگ‌ترين موفقيت‌هاي اطلاعاتي آن دوران به نام طرح تائبين بود. در صورتي كه اين طرح اجرا نمي‌شد براي از بين بردن اين افراد بايد هزاران شهيد مي‌داديم. به علاوه خون اين افراد موجب مي‌شد خانواده‌شان با نظام كدورت پيدا كنند. در جريان كشوري هم اين اتفاق افتاد. سازمان مجاهدين سازماني جهنمي و گسترده بود كه بسياري را فريب داده بود. اگر تصاوير اول انقلاب را نگاه كنيد مي‌بينيد تجمعاتي داشتند كه جواناني به اندازه كل استاديوم آزادي را جمع مي‌كردند. بخش اعظمي هم با اين ترتيب بازگشتند و تنها تعداد قليلي به مبارزه تا حد مسلحانه ادامه داده و كشته شدند. همين جريان در اسرا نيز اتفاق افتاد. اسراي ‌در جبهه مقابل ما بودند، ولي در اردوگاه‌هاي ايران به اصالت جمهوري اسلامي پي بردند و طومارهاي بسياري براي امام مي‌نوشتند كه با خونشان امضا شده بود. دستشان را سوزن مي‌زدند، خون مي‌آمد و انگشت مي‌زدند و درخواست داشتند از امام كه فرصتي به آنها براي جبران دهد. توفيق داشتم مدتي فرمانده اين اسرا بعد از شهادت شهيد دقايقي شدم كه بخش زيادي از نيروهايم همين توابين و احرار بودند. به همين ترتيب تعداد بسياري از همين اسراي عراقي تصميم گرفتند به جبهه ايران بپيوندند و شهيد شدند. حتي گروه‌هايي را از اين تعداد به عراق برده و پايگاه عمليات چريكي در داخل عراق راه انداختيم. اگر ناخالصاني در آنها بود كافي بود تنها چند كيلومتر راه بروند تا خود را به شهر برسانند. ولي اينقدر خلوص داشتند كه در اين پايگاه فعاليت مي‌كردند. الان داخل ارتفاعات عراق مقبره‌اي از همين شهدايي داريم كه خود قبلاً در ايران اسير بودند ولي بعداً تا  آخر جان پاي اسلام ايستادند.

سرنوشت سپاه بدر  

اگر ممكن است در مورد تشكيل سپاه بدر بيشتر توضيح دهيد. 
در كشور عراق رفتار با مردم بسيار وحشيانه و سختگيرانه بود كه بعد از آزادي عراق از اين اعمال فيلم‌هايي نيز نمايش داده شد، به طور نمونه در جيب معترضان مواد منفجره گذاشته و جلوي بقيه منفجر مي‌كردند تا به قول خودشان حساب دست بقيه بيايد. به اين ترتيب افراد زيادي خود را تسليم جبهه‌هاي ما كردند كه از ابتدا از آنها به عنوان بازجو، شنود بيسيم، ‌بازجوي اسير و مترجم سندهايي كه از سنگرهاي عراقي به دست مي‌آمد استفاده مي‌شد. بعد با افزايش تعدادشان تصميم بر اين شد تا گرداني تشكيل دهند كه بعد گردان شهيد صدر در جنوب شكل گرفت. با توجه به عشاير عراق كه در مناطق جنوب بودند و ارتباط فاميلي داشتند، از راه هور كه باتلاقي بود، عبور كرده و عمليات چريكي مي‌كردند و بعدتر نيز از آنها در عمليات شناسايي استفاده مي‌كردند. پايه عمليات بدر و خيبر اينها بودند و شناسايي‌هاي عميق انجام مي‌دادند. بعداً يكي دو گردان ديگر به آن‌ها اضافه شده و اين گردان‌ها تبديل به تيپي در جنوب شدند. اين بچه‌ها شوق شهادت داشته و در اوج اخلاص‌ بودند. در عمليات‌ها با اصرار ورود كردند و شهيد دقايقي چند عمليات موفقيت‌آميز را با آنها انجام داد. قدس 4 و يكي از عمليات كربلاها را اين گروه انجام دادند و نيروهاي ايراني تنها پشتيباني مي‌كردند. اين واحد مهمي در عمليات كربلاي 4 شد، قرار بود بعد از شكسته شدن خط با لباس مبدل‌ ارتش عراق به عمق بصره بروند كه متأسفانه خط شكسته نشد و نيروها ماندند. بعد در كربلاي 5 به صورت تيپ وارد عمليات شدند و در سخت‌ترين نقطه در منطقه صالحيه كه از سه طرف تير مي‌خوردند، قرار گرفتند و شهيد دقايقي فرمانده‌شان نيز در آنجا شهيد شد. بعد از آن كه من توفيق پيدا كردم فرمانده آنجا شوم،  لشكر را گسترش داده و تبديل به 9 تيپ كرديم كه همزمان در يك جبهه منظم مي‌جنگيديم و در منطقه هور نيز خط دست اين سپاه بود و همزمان نيز داخل عراق يك تيپ جنگ‌هاي نامنظم به عنوان تيپ امام خميني داشتيم، به اضافه اينكه اين تيپ يك خط پدافندي هم داشت. اين سپاه در عمليات مرصاد هم در جنوب درگير شد و اولين گروهي بود كه به منافقين رسيد. در سال‌هاي بعد از جنگ هم سرداران دانايي و قرباني بعد از من فرمانده اين تيپ شدند در نهايت فرماندهي هم به خودشان سپرده و آيت‌الله حكيم فرمانده شد و الان هم در داخل عراق در ثبات امنيت نقش‌آفريني مي‌كنند.

مبارزه با فساد اقتصادي با روش‌هاي انتظامي محقق نميشود/ مقابله با قاچاق بدون قوه قضائيه

   شما بعد از جنگ نيز مسئوليت‌هاي متعددي مانند رياست ستاد مبارزه با قاچاق كالا را بر عهده داشتيد. در اين زمينه بيشتر توضيح دهيد.
آن موقع در جبهه‌ها جو خاصي حاكم بود ولي پشت جبهه هم كساني بودند كه مثلاً احتكار مي‌كردند. اين مشكلات وجود داشت. در تهران سال 60 برخي روزها تا 40 شهيد در مبارزه با منافقين مي‌داديم منتها جهاد اكبر بسيار سخت‌تر از جهاد اصغر است. اينجا آدم هر لحظه درگير آزمايشات سختي است و مبارزه با فريب دشمن هم بسيار پيچيده است. جريان غالب و حاكم بر دنيا يك جريان فاسدي است كه از فساد اخلاقي، اقتصادي و بي‌انضباطي حمايت مي‌كند كه ما داريم در داخل اين جريان بزرگي كه در دنيا به راه افتاده، خلاف جريان آب شنا مي‌كنيم، لذا وقتي در داخل مي‌خواهيم با اين مفاسد مقابله كنيم جريان غالب در دنيا از اين مسائل حمايت‌هاي مختلف مانند حمايت رواني، حمايت سازماندهي و تشكيلاتي انجام مي‌دهد كه اين مقداري كار را سخت مي‌كند. شما اينجا مي‌خواهيد با فساد اقتصادي و قاچاق مبارزه كنيد، اگر اصول اين مبارزه حتي ذره‌اي رعايت نشود ناامني در اقتصاد به وجود آمده و سرمايه‌ها از كشور خارج مي‌شود، چراكه اين امر توسط تلقين از سوي اين جريان حاكم دامن زده مي‌شود و لذا كار آساني است. يكي از مشكلات عمده ديگر مسئله رفاقت‌ها و نسبت‌ها چه از نوع رفاقت‌هاي فاميلي و چه نسبت‌هاي حزبي و تشكيلاتي است كه بين برخي از مسئولان با مرتكبان مفاسد اقتصادي وجود دارد. يك مسئله هم ضعف مديريت‌هاست، يعني مدير موقعيت خود را نمي‌داند و با قوانيني كه در حمايت از او وجود دارد آشنا نيست يا ترس از استفاده از اين قوانين دارد. اينها در كنار هم صفي را مقابل مبارزه با فساد تشكيل مي‌دهند كه مبارزه با فساد اقتصادي را مشكل مي‌كند. زمان حضور من در ستاد مبارزه با قاچاق كالا اتفاقات خوبي افتاد كه در آن زمان يكي، دو ميليارد دلار از قاچاق سوخت كاهش پيدا كرد. پيش از اين همواره قوه قضائيه را زير سؤال مي‌بردند كه با افراد دستگير شده در اين زمينه برخورد قاطع نمي‌شود ولي ما گفتيم بايد بدون قوه قضائيه قاچاق كالا را كنترل كنيم. بعد اختيارات دولت را در اين زمينه جمع‌آوري كرديم و بر اساس آن آئين‌نامه‌اي نوشتيم كه به تأييد همه كارشناسان اقتصادي رسيد و معاون اول رئيس‌جمهور آقاي دكتر داوودي نيز بر آن صحه گذاشتند ولي در نهايت به تصويب رئيس‌جمهور نرسيد و عملياتي نشد. همين دولت هم مي‌تواند اين آئين‌نامه را اعمال كند و خيلي ساده مي‌توان دامنه قاچاق را كاهش داد، ولي اين اراده وجود ندارد. همين بحث شفاف‌سازي كه امروز در جامعه مطرح است چرا برخي نمي‌خواهند اين شفاف‌سازي در اقتصاد انجام شود در حالي كه راه نجات اقتصاد كشور ما همين شفاف‌سازي است كه در اين صورت حداقل درآمد مالياتي كشور سه برابر شده و بي‌نياز از فروش نفت مي‌شويم. درآمد گمركي پنج برابر افزايش مي‌يابد. در حال حاضر حتي عده‌اي اجازه نمي‌دهند ‌قانون اين شفاف‌سازي اطلاعات هم تصويب شود. الان در اروپا يك كيف اسكناس را اگر با خود حمل كنيد، پليس بعد از حداكثر چند ساعت سراغ شما مي‌آيد و سؤال مي‌شود كه اين پول از كجا آمده است. اين جوري همه چيز شفاف است. مبارزه با فساد اقتصادي با روش‌هاي انتظامي اتفاق نمي‌افتد، اراده در داخل دولت براي مديريت مسائل اقتصادي يك اصل است و مي‌تواند مانع از بسياري فسادها شود. الان قوه قضائيه مي‌گويد چگونه بانك‌ها 60 هزار ميليارد تومان معوقات دارند و حتي در اين زمينه شكايت هم از افراد نمي‌كنند، در حالي كه مي‌تواند نظام بانكي تبادل اطلاعات داشته باشد تا شخصي از چندين بانك تسهيلات دريافت نكند. مي‌توانند براي دريافت تسهيلاتي از يك ميزان بيشتر كميسيوني پيش‌بيني كنند تا صلاحيت فرد براي دريافت اين ميزان تسهيلات ‌بررسي شود. چگونه مي‌شود يك مدير بانك به تنهايي براي ارائه وام 100 ميليارد توماني تصميم بگيرد؟

جوان بوديم و حرف امام در عمق  وجودمان مي نشست

 روحيه اخلاصي در بچه‌هاي جنگ وجود داشت كه در شما نيز همچنان پررنگ است، جوانان چگونه مي‌توانند اين شرايط روحي را در خودشان ايجاد كنند؟
بنده اگر اخلاص داشتم كه همانند بچه‌ها در جنگ شهيد مي‌شدم. راهي كه اين نسل پيمود اين بود كه امام (ره) را زيرنظر داشت و اين رمز مهم موفقيت بود. ما صحبت‌هاي امام را گوش نمي‌كرديم بلكه مي‌خورديم. به خورد وجودمان مي‌رفت. امروز هم همين است، اگر كسي بخواهد توانايي‌هايش در پيشبرد انقلاب بالا برود و موفق شود رمزش اين است كه صحبت‌هاي آقا را ريز به ريز هر بار بنوشد، نه اينكه بخواند، جمله به جمله ريز شده در آن تعمق كرده و سعي بر پياده كردن آنها داشته باشد كه در اين صورت در زندگي فرد اتفاقاتي بزرگي مي‌افتد. كليد مسئله اينجا بود. حسي كه آن نسل داشت اين بود كه هر چه رهبري مي‌گويد بايد با همه وجود پياده كند. منشأ اخلاص و علم آنجاست. اگر كسي از اين سرچشمه بنوشد كارهاي بزرگي را مي‌تواند انجام دهد. ارتباط عميق با ولايت توانست به آن نسل جان دهد و در اين مسئله بركت بسياري است. اگر يك سال اين گونه با صحبت امام زندگي كنيد يك تئوريسين مي‌شويد، يك نيروي راهبردي مي‌شويد كه در ميان نسل و همسالان خود به شكل كاملاً متمايزي ديده خواهيد شد. يك سر و گردن بالاتر در عمق اظهار نظرها و تصميمات درست و موضع‌گيري صحيح. از سوي ديگر ما با كساني محشور بوديم كه از آنها بسيار ياد مي‌گرفتيم؛ مثلاً شهيد بروجردي دنياي معرفت و اخلاص بود. اگر براي اخلاص ترجمه زميني پيدا كنيم من مي‌گويم شهيد ميثمي و بروجردي. بايد گشت اين آدم‌ها را پيدا كرد و با آنها محشور شد. ذوب در اسلام و ولايت بودند. زندگي با اين انسان‌ها فرد را مي‌سازد.

كسي نمي تواند از تمام فعاليت هاي بسيج گزارش و آمار دهد

   با توجه به نامگذاري امسال توسط مقام معظم رهبري به نام سال فرهنگ، در مورد فعاليت‌هاي فرهنگي بسيج چه توضيحاتي براي ارائه داريد؟
امروز بسيج در يك گستره عظيمي كه هيچ كس را توان جمع‌آوري آمار آن نيست، در حال انجام كار فرهنگي است. كسي نمي‌تواند گزارش كار دهد كه بسيج چه عملكردي دارد. بسيجيان در همه محلات و صنوف و اقشار و پايگاه‌ها به صورت خودجوش در محيط خود نورافشاني كرده و مشغول انجام كارهاي فرهنگي از ارتباط با خانواده‌ شهدا و برگزاري يادواره‌ها گرفته تا اردوهاي جهادي هستند. نزديك‌ترين جا به جبهه كه حس و حال جبهه را برايم تداعي كرده همين اردوهاي جهادي است. همان رفاقت‌ها، اخلاص، معنويت، انس با قرآن، نماز شب و فداكاري براي هم را در اينجا هم مي‌بينيد. اين كاري است كه شكل گرفته و در تمام گستره كشور بچه‌ها تلاش مي‌كنند و شب و روز فعاليت دارند. مثلاً بسيجيان به درمان يك معتاد كمك مي‌كنند يا يك فريب‌خورده سياسي را نجات مي‌دهند كه نمي‌شود اين اقدامات را مطرح كرد. اين اقدامات بسيج در جاهايي جلوه‌هاي بزرگ پيدا كرده و رسانه‌اي مي‌شود كه همه واقعيت اقدامات بسيج نيست. هر ساله يك تا دو كنگره استاني شهدا داريم كه صرفاً اجلاس و انجام سخنراني نيست بلكه اين كنگره مجموعه‌اي ‌‌از فعاليت‌هايي مانند توليد ده‌ها مستند، ضبط سرودهاي مختلف، چاپ كتاب، توليد فيلم و جمع‌آوري و ذخيره آثار بسياري از شهداست. در واقع مجموعه‌اي از صدها يادواره برگزار مي‌شود. هر سال يك تا دو كنگره برگزار مي‌شد كه امسال به پنج كنگره در ابعاد بسيار گسترده افزايش مي‌يابد.
   با تشكر از وقتي كه در اختيار ما قرار داديد.

منبع :  بسیج

دیدگاه ها

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.

افزودن دیدگاه جدید

Restricted HTML

  • Web page addresses and email addresses turn into links automatically.
CAPTCHA
CAPTCHA ی تصویری
کاراکترهای نمایش داده شده در تصویر را وارد کنید.
اگر شما یک بازدید کننده انسانی هستید و یک ربات نیستید به چالش و آزمون زیر پاسخ دهید.